مطابق آمارها از هر پنج زوج ایرانی یک زوج نابارور است. هزینههای بالای درمان ناباروری سبب شده بسیاری از زوجین نسبت به درمان هیچ اقدامی نکنند. در سالهای اخیر تقریباً هیچ اقدام مؤثری برای کاهش هزینههای ناباروری انجام نشده است.
ناباروری عارضهای است که روزبهروز شیوع آن افزایش مییابد و خانوادههای بیشتری را با بحران مواجه میسازد. مطابق آخرین آمارها ۲/ ۲۰ درصد از زوجهای ایرانی نابارور هستند و هر ساله ۸۸ هزار زوج به این آمار اضافه میشود. بسیاری از زوجین تعریف دقیق ناباروری را نمیدانند و همین باعث میشود برای درمان آن در زمان مناسب اقدام نکنند. براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، زوجی که پس از یکسال تلاش بدون پیشگیری برای بارداری موفق به باروری نشوند، نابارور محسوب میشوند.
ناباروری به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم میشود. در ناباروری اولیه زوجین پس از تلاش بیش از یکساله، هیچگاه موفق به باروری از ازدواج جاری خود نشدهاند. اگر زوجی با وجود یک یا چند فرزند، پس از یک سال تلاش بدون پیشگیری موفق به باروری نشوند، جزو مبتلایان به ناباروری ثانویه طبقهبندی میشوند.
شیوع ۲۰ درصدی ناباروری در میان زوجهای ایرانی زندگی ۵/ ۳ میلیون زوج ایرانی را به طور مستقیم دچار مشکل کرده است. ناباروری روابط خانوادگی و زناشویی زوجین را سرد و متزلزل میسازد. در برخی مناطق کشور مشکل ناباروری زنان باعث دخالتهای خانواده شوهر در زندگیها میشود که طبق پژوهشهای میدانی موارد قابل توجهی منجر به طلاق شده است. احساس نقص شدید به دلیل ناتوانی در باروری گاهی زنان را وادار میسازد همه زندگی را برای موفقیت در باروری تعطیل کنند که این خود تبعات سنگین روحی و روانی بر فضای خانوادهها دارد.
همچنین بسیاری از زوجهای نابارور توان پرداخت هزینههای درمان را ندارند. تمرکز مراکز درمان ناباروری در تهران در کنار طولانیبودن دوره درمان و نیاز به اقامت در شهر محل درمان و هزینههای ناشی از آن منجر به افزایش چندین برابری هزینههای درمانی شده است. پژوهشهای میدانی نشان میدهد برخی زوجین نابارور، بارها به دلیل هزینههای بالای درمان، درمان خود را نیمهکاره رها کردهاند.
از سوی دیگر یادآوری این نکته ضروری است که کشورمان با بحران سالخوردگی جمعیت و عواقب ناشی از آن روبهروست و اگر در زمان مناسب اقدامات لازم برای رشد جمعیت انجام نشود، در سالهای نه چندان دور با رشد منفی جمعیت و کاهش نیروی کار فعال مواجه خواهیم شد. اختصاص تسهیلات درمانی و بیمهای به زوجهای نابارور علاوه بر استحکام بنیان خانوادهها در افزایش رشد جمعیت نیز جایگاه ویژهای دارد؛ زیرا زوجهای نابارور تمایل به داشتن فرزند دارند، اما به دلیل هزینههای بالای درمان امکان بچهدار شدن ندارند در حالی که در مورد سایر زوجین نیاز به سیاستهای حمایتی و تشویقی است تا برای فرزندآوری مجدد اقدام کنند.
در سالهای اخیر و پس از ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت در سال ۹۳ تلاشهایی برای پوشش بیمهای و پرداخت هزینههای درمان ناباروری شده، اما کافی نبوده است. در حال حاضر دولت ادعا میکند ۸۵ درصد هزینههای درمانی را پرداخت میکند، اما این ادعا منطبق با واقع نیست.
دولت برای مهمترین عمل کمکباروری (IVF یا ICSI) کمتر از ۲۰ درصد هزینه کل فرآیند درمان را پرداخت میکند؛ برای سایر عملها نیز یارانه دولت به همین میزان است. پوشش بیمهها نیز به میزانی نیست که بار اصلی هزینه را از دوش زوجهای نابارور بردارد. با وجود حمایتهای بیمهای، زوجین نابارور برای یک دوره درمان ناباروری در مراکز دولتی و خصوصی با عمل ICSI به ترتیب ۵/۸ و ۱۸ میلیون تومان پرداخت از جیب دارند؛ در حالی که هر زوج میانگین سه دوره درمان نیاز دارد. این میزان هزینه برای درمان، هیچ تناسبی با میانگین درآمد سالانه خانوارهای ایرانی ندارد.
نظام حقوقی بیمههای پایه ناباروری را بیماری محسوب نکرده است؛ به همین خاطر عملهای کمکباروری تحت پوشش بیمه قرار نگرفتهاند. برای حل این وضعیت لازم است بیمههای پایه درمان با پوشش ۹۰ درصدی هزینههای درمان ناباروری تا سقف تعداد مشخصی دوره درمانی، هم به رشد نرخ باروری برای جلوگیری از وقوع بحران پیری جمعیت کمک کنند و هم تبعات عدیده عارضه ناباروری در روابط زوجین نابارور را به نوعی تدبیر کنند.