سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، این پرونده روز گذشته در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کیخواه بررسی شد. ابتدای جلسه نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست گفت: «پرونده زمستان سال۹۶ با شکایت شاکی که زنی سالخورده است به جریان افتاد. شاکی گفته بود که کارگر یکی از شرکتهای خدماتی به وی تعرض کردهاست. آن زن که همسر یکی از کارمندان وزارت بهداشت بود، در طرح شکایت خود گفته بود: «شوهرم به خاطر مشغله کاری بیشتر اوقات خانه نبود به همین خاطر برای کارهای آخر سال از یک شرکت معتبر درخواست کارگر میکردم. امسال هم با آن شرکت تماس گرفتم، اما به خاطر جابهجایی وسایل سنگین از مدیر شرکت خواستم یک کارگر مرد بفرستد. آن روز مرد جوانی به نام کیوان به خانهمان آمد و مشغول کار و نظافت شد. بعد از خوردن ناهار برای تمیز کردن پنجره اتاق خواب از من خواست پرده را درآورم. وقتی بالای چهارپایه رفتم ناگهان او به من حمله کرد و قصد آزار داشت که مقاومت کردم. بعد از آن کیوان با کتک زدن به زور مرا آزار داد. وقتی از چنگال او رها شدم به طرف آشپزخانه دویدم و از پنجره آشپزخانه با داد و فریاد از همسایهها کمک خواستم. آن مرد با شنیدن صدای سر و صداهایم دوباره حمله کرد و دستانش را روی گلویم فشار داد. همانجا بود که دو نفر از مردهای همسایه وارد خانه شدند و مرا نجات دادند.»
نماینده دادستان در ادامه گفت: «با دستگیری متهم ۳۱ساله به نام کیوان، وی به گواهی پزشکی قانونی و شاهدان در صحنه همچنین اقرار به جرم، به اتهام صدمات وارده به شاکی و شروع به قتل در دادگاه کیفری دو محاکمه شد. کیوان از شروع به قتل تبرئه و به خاطر صدمات وارده به شاکی به پرداخت دیه محکوم شد. بعد از صدور این حکم، متهم امروز برای رسیدگی به اتهام تعرض در دادگاه حاضر است، بنابراین با توجه به اقرار وی و عدم رضایت شاکی درخواست صدور رأی قانونی را دارم.»
سپس وکیل شاکی در جایگاه ایستاد و بعد از طرح شکایت از سوی موکلش برای متهم درخواست اعدام کرد.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «از شیراز برای کار به تهران آمده بودم تا اینکه در شرکت خدمات منازل مشغول کار شدم. اولین تجربه کاریام بود که به آدرس خانه شاکی رفتم. آن روز زن سالخورده را که دیدم وسوسه شدم. من هم مجرد بودم به همین دلیل وقتی با او صحبت میکردم و او در کارها مرا کمک میکرد وسوسه شدم تا اینکه حین نظافت پنجره اتاق خواب به او نزدیک شدم و....» متهم ادامه داد: «وقتی از او مزد کار آن روز را خواستم قبول کرد، اما وقتی به اتاق رفت یکباره شروع به داد زدن کرد. باور کنید من قصد قتل نداشتم و او را کتک نزدم و فقط خواستم ساکت باشد.» متهم در حالیکه اشک میریخت، گفت: «در محاکمه قبلی توبه نامه دادم و از کاری که کردم پشیمانم. از دادگاه تقاضای تخفیف مجازات و از شاکی درخواست رضایت دارم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.