کد خبر: 981566
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۸ - ۰۵:۴۵
مردی که در جریان ارتباط پنهانی با زنی جوان، با همدستی یک از دوستانش شوهر وی را به قتل رسانده است به قصاص، ۱۵‌سال زندان و تحمل ۱۰۰‌ضربه شلاق محکوم شد. همدستان متهم نیز به حبس‌های طولانی محکوم شدند.
سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، ۸‌فروردین‌سال‌۹۷، مردی مأموران پلیس پایتخت را از ناپدید شدن برادرش به نام مسعود باخبر کرد و گفت: «شب گذشته برادرم از خانه بیرون رفت، اما دیگر بازنگشت. از همسرش سراغش را گرفتم که گفت به محل کارش رفته‌است، اما همکارانش نیز از او اطلاعی نداشتند و گفتند به آنجا نرفته است. نگرانم اتفاق بدی افتاده‌باشد.»

با اعلام این مفقودی، تحقیقات در این زمینه آغاز شد تا اینکه پلیس جسد مرد جوانی را در بیابان‌های خاتون‌آباد در حالیکه دست و پایش بسته شده و در یک سطل زباله انداخته شده بود، کشف کردند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و تشخیص هویت مشخص شد جسد متعلق به همان مردی است که برادرش اعلام مفقودی کرده بود.

به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و در تحقیقات اولیه مشخص شد مسعود با همسرش عاطفه اختلاف داشته‌است. به این ترتیب همسر مقتول تحت بازجویی قرار گرفت، اما زن جوان از قتل شوهرش اظهار بی‌اطلاعی کرد تا اینکه در بازجویی‌های فنی به قتل با همدستی مرد جوانی به نام مظاهر و دوستش مجید اعتراف کرد.

با اقرار‌های آن زن، مظاهر و مجید نیز بازداشت شدند. مظاهر در بازجویی‌ها با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: «در فضای مجازی با عاطفه آشنا شدم. نمی‌دانستم او متأهل است به همین دلیل حضوری او را دیدم تا اینکه بعد از مدتی فهمیدم او شوهر و دو فرزند دارد. خواستم رابطه‌ام را با او قطع کنم تا اینکه او از بداخلاقی و بدرفتاری‌های شوهرش گفت. آنجا بود که دلم برایش سوخت و قرار شد او را گوشمالی بدهم، اما عاطفه از من خواست او را به قتل برسانم. خیلی فکر کردم تا اینکه قرار شد با کمک یکی از دوستانم مسعود را به قتل برسانیم.» متهم در خصوص قتل گفت: «آن روز طبق نقشه، عاطفه خودش را به مریضی زد و از همسرش خواست تا او را به درمانگاه برساند. من و مجید از قبل مقابل منزل آن‌ها در ماشین منتظر نشسته بودیم. وقتی عاطفه و شوهرش از خانه بیرون آمدند به عنوان مسافرکش توقف کردیم. مسعود قبول نمی‌کرد سوار ماشین شود، اما به زور او را سوار ماشین کردیم و به بیابان‌های خاتون‌آباد رفتیم. در محلی خلوت او را از ماشین پیاده کردیم و سپس دست و پا و دهانش را با کش بستیم. از قتل او پشیمان شدم و فقط می‌خواستم او را گوشمالی بدهم. به همین خاطر با سنگ چند ضربه به سرش زدم، اما او از نفس افتاد و فوت شد. از ترس جسدش را بین زباله‌ها انداختیم و فرار کردیم.»

بعد از اظهارات مظاهر، دوست وی نیز مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: «آن روز در خانه مظاهر خواب بودم. او مرا از خواب بیدار کرد و خواست تا با هم بیرون برویم. بین راه بود که در ماشین ماجرا را تعریف کرد و گفت می‌خواهد با یک نفر تسویه حساب کند. باور کنید از نقشه قتل اطلاعی نداشتم. وقتی مقتول را به بیابان‌های خاتون‌آباد بردیم فقط برای بستن دست و پای مقتول به مظاهر کمک کردم.»

متهمان پس از صدور کیفر خواست در یکی از شعبات دادگاه کیفری محاکمه شدند.

هیئت قضایی بعد از شنیدن دفاعیات متهمان، مظاهر را به خاطر قتل عمد به قصاص، به خاطر آدم‌ربایی به ۱۵ سال حبس و به خاطر رابطه پنهانی به ۱۰۰ ضربه شلاق و مجید را به خاطر آدم‌ربایی و معاونت در قتل به ۳۰‌سال حبس محکوم کرد. همچنین همسر مقتول نیز به خاطر معاونت در قتل به ۱۵ سال حبس، به خاطر معاونت در آدم‌ربایی به ۱۰‌سال حبس و به خاطر رابطه نامشروع به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی قضات شعبه ۲۶‌دیوان مورد تأیید قرار گرفت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار