سرویس سیاسی جوان آنلاین: اعتراضات به حق مردمی، گرچه همچنان محفوظ است، اما صدای آنها در میان مشتی ضدانقلاب اجیر شده دستگاههای امنیتی دشمنان منطقهای و بینالمللی گم شد. بنابراین ملت معترض تصمیم گرفتند صحنه اعتراض خود را ترک کنند تا زمینه اغتشاش پادوهای سلطنتطلبان و منافقین برچیده شود. کما اینکه مجال ضد انقلاب از آنها سلب شد و آرامش به مناطق درگیر بازگشت.
رهبر معظم انقلاب یکشنبه هفته جاری در جلسه درس خارج فقه تصریح کردند: «یقیناً بعضی از مردم از این تصمیم یا نگران میشوند یا ناراحت میشوند یا به ضررشان است یا خیال میکنند به ضررشان است، به هر تقدیر ناراضی میشوند، لکن آتش زدن فلان بانک کار مردم نیست، این کار اشرار است؛ به این باید توجّه داشت. در یک چنین حوادثی معمولاً اشرار، کینهورزان، انسانهای ناباب وارد میدان میشوند، گاهی بعضی از جوانها هم از روی هیجان با اینها همراهی میکنند و این جور مفاسد را به بار میآوردند؛ این مفاسد هیچ مشکلی را درست نمیکند جز اینکه علاوه بر هر مشکلی که هست، ناامنی را هم اضافه میکند. ناامنی بزرگترین مصیبت برای هر کشوری است، برای هر جامعهای است؛ اینها قصدشان این است.»
مردم ایران اسلامی با موقع شناسی و درک این واقعیت که دشمن زخم خورده، در کمین نشسته تا بار دیگر روی مطالبات قانونی و بهحق آنها موج سواری کند، بلافاصله مرزبندی خود را از این گروه کم تعداد، اما خشن جدا کردند. حضور مسئولانه و بابصیرت مردم در استانهای مختلف از جمله همدان، زنجان، آذربایجان شرقی و چهارمحال بختیاری نمونهای از این بصیرت مردمی است که موج این مرزبندی در حال تسری به دیگر استانهای کشور است.
قیام تبریز
یک روز پس از حماسه زنجانیها، تبریزیها در حمایت از امنیت و اقتدار جمهوری اسلامی، با سر دادن شعار، خود را گوش به فرمان رهبری دانسته و از اقدام آشوبگران و حامیان خارجی آنان اعلام انزجار کردند. راهپیمایان در این مراسم پرشکوه، امنیت و آرامش کشور را خط قرمز مردم آذربایجان دانسته و خواستار اقدام جدی و مؤثر دولت در رفع نگرانی مردم شدند. شرکتکنندگان در راهپیمایی تبریز شعار «اعتراض حق مرد، اغتشاش کار دشمن»، «تنها راه رهایی اطاعت از رهبری است»، سردادند. تجمعکنندگان همچنین در طول مراسم با بر تن کردن کفن و سر دادن شعارهای «مرگ بر آشوبگر، امریکا حیا کن توطئه را رها کن»، اقدام آشوبگران و فتنهگران در تخریب و آسیب به اموال عمومی را محکوم کردند و خواستار برخورد با فتنهگران شدند.
حجتالاسلام آل هاشم، نماینده ولی فقیه در آذربایجانشرقی که سخنران این راهپیمایی بود، ضمن محکومیت اقدام آشوبگران و انحراف تجمع مسالمتآمیز مردمی گفت: افرادی به میان تجمعات مسالمتآمیز مردمی که به خاطر دلخوری و نگرانی بود، آمدند و خسارتهایی به بار آمد این عده، امنیت و آسایش همان مردم نگران را بر هم زدند ولی با حضور مردم بصیر و آگاه آذربایجان جوابشان را گرفتند.
وی با تأکید بر اینکه باید صف مردم دلخور و نگران از قیمتها از صف افرادی که به اموال مردم، بسیج و نیروی انتظامی آسیب زدند جدا شود، تصریح کرد: ما هشدار خود را به مزدوران و جیرهخواران میرسانیم، چراکه امنیت و آرامش مردم کشور خط قرمز آذربایجان یعنی سر ایران است.
نماینده ولیفقیه در استان آذربایجان شرقی افزود: فتنهگران و کارفرمایان پشت پرده، بارها ملت قهرمان ایران را آزمودهاند در حالی که آزموده را آزمودن خطاست.
درسها و عبرتهای یک طرح
چگونگی مواجهه مردم و مسئولان با این طرح نیز درس آموز و عبرت انگیز است. در مواجهه با این رویداد، در سطح جامعه عدهای از مردم ترجیح دادند در انتظار روزهای آینده و توضیحات مسئولان بمانند. عدهای کف خیابان را برای طرح اعتراضات خود برگزیدند و همین، موضوع بستری برای باز شدن پای گروهی دیگر به کف خیابان باز کرد؛ گروهی که نه دنبال اعتراض به اوضاع اقتصادی بودند، بلکه مترصد بهانهای برای آشوب و خرابکاری بودند. این دسته، یا توسط دشمنان سازماندهی و اجیر شده بودند، یا ناخواسته با رفتارهای احساسی و به دور از منطق عملاً در زمین آنان بازی میکردند. روی دیگر این سکه، اما خواص و کارگزاران نظام بودند که نوع واکنش آنها به این طرح بر پیچیدگی و غبارآلودگی فضا افزود که البته بی عملی دولت در اتخاذ این واکنشها بی تأثیر نبود.
غیبت رسانهای و سکوت دولت و رئیسجمهور به عنوان متولی این طرح را باید به تصویرسازی از روز شنبه اضافه کرد. در چنین اوضاع و احوالی، صبح روز یکشنبه، ورق برگشت. در حالی که پیشبینی نمیشد رهبر انقلاب در همان روزهای نخست اجرای طرح دولت، به ماجرا ورود کنند، ایشان پای موضوع گرانی بنزین را به درس خارج فقه خود کشیدند و با گفتن جمله «من از مصوبه سران کشور حمایت میکنم» پیچ و مهرههای طرحی را که در روز شنبه، از چپ و راست رو به شُل شدن نهاده بود، سفت کردند. شاید این برخلاف تصوری بود که در افکار عمومی وجود داشت.
چرایی حمایت رهبری از طرح
در گزارشی که خبرگزاری فارس در این زمینه نوشته آمده است: احتمالاً تصور رایج این بود که رهبر انقلاب با اظهارنظر علیه طرحی که صدای همه را درآورده است، هم مانع گرانی سه برابری بنزین میشوند و هم به اغتشاشات خیابانی پایان میدهند. با این حال، رهبر انقلاب چنین نکردند و سؤال اینجاست که چرا؟ برای یافتن پاسخ سؤال، ابتدا باید لب کلام رهبر انقلاب را واکاوی کرد. رهبری، ضمن اعلام اینکه نسبت به طرح مورد مناقشه دارای نظر کارشناسی نیستند، بنا را بر اعتماد به تصمیم سران قوا میگذارند.
شاید این سؤال مطرح شود که آیا بهتر نبود رهبری در حالی که خود به نظر کارشناسی نرسیدهاند و دولت نیز در شش سال گذشته عملکرد مطمئنی در اقتصاد از خود نشان نداده، جانب احتیاط پیشه میکردند و برای جلوگیری از ضررهای احتمالی طرح، دستور به لغو آن میدادند؟ آن هم در شرایطی که زمینههای پذیرش اجتماعی چنین دستوری از سوی ایشان، بسیار قوی بود و هیچ هزینهای را هم به رهبری تحمیل نمیکرد. اگر چه شاید نتوان مقدمات فرضیه فوق را رد کرد، امّا باید دید که هزینه ـ فایدهای که رهبر انقلاب در تصمیم خود برای حمایت از مصوبه سران قوا، انجام دادهاند چه بوده است؟
در پاسخ باید گفت وقتی رهبر انقلاب به محتوای طرح مصوب هیچ ورودی نمیکنند و هیچ قضاوتی مبنی بر حُسن و قبح آن انجام نمیدهند و با این حال میگویند از مصوبه سران قوا حمایت میکنم، در واقع با این تصمیم خود، به ساختارهای قانونی و رسمی کشور تکیه کردهاند. یعنی اگرچه ممکن بود لغو طرح مدیریت مصرف سوخت از سوی رهبر انقلاب، از برخی مضرات احتمالی جلوگیری میکرد، امّا گویا رهبر انقلاب، با تن دادن به این ضرر محتمل، از تحمیل ضرری بزرگتر به ملّت جلوگیری کردهاند. خسارت بزرگی بهنام بیاعتبار شدن ساختارهای قانونی کشور و نهادهای برآمده از رأی مردم. مطابق این هزینه ـ فایده، ضرر نادیدهگرفتن ساختارهای قانونی کشور آنقدر بالاست که رهبر انقلاب حاضر میشوند انتقادهای احتمالی ناشی از حمایت از مصوبه سران قوا را نیز به جان بخرند. هر اندازه به حداقل رساندن ضررهای احتمالی یک طرح اقتصادی، امری محتمل است، جبران تبعات حاصل از بیاعتبار شدن نهادها و ساختارهای قانونی کشور، سخت و حتی ناممکن است، چرا که نتیجه چنین وضعیتی، خدشهدار شدن امنیت کشور است.
اعتراض را به رسمیت بشناسید
به عنوان نکته پایانی اینکه دولت و مجموعه دستگاههای اجرایی کشور باید برای هر طرح و مسئلهای که با زندگی مردم ارتباط مستقیم دارد و اقتصاد آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، پیوست فرهنگی و تبلیغی در جهت اقناع افکار عمومی داشته باشند و با ایجاد اجماع نخبگانی پشتوانه علمی و عمومی خود را تقویت کنند. مسئلهای که در مورد اخیر مورد غفلت واقع شد. همچنین برای این مسئله هم چاره جویی کنند که اگر بخشی از مردم به هر دلیلی با تصمیمی همراهی نداشتند و به آن اعتراض داشتند، زمینههای طرح اعتراضات مسالمتآمیز را با تضمین امنیت آنها فراهم کنند. به گونهای که لاشخورهای سیاسی و دنبالههای داخلی استکبار نتوانند مسیرهای قانونی اعتراض سد کنند.