سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: سنگنبشته فرمان کورش کبیر یکی از هزاران میراث باقیمانده مکتوب تاریخ سرزمین پهناور ایران است و ملوکان آن روزگاری با سرمایه مادی و معنوی خود نهتنها بر نیمی از دنیا بلکه بر قلبها حکومت میکردهاند! در حالی که هیچیک از آنها ایثارهای این ملت پاکنهاد را که به پشتوانه دین و آیین الهی خود رأفت را، چون باران بیدریغ بر سر جهانیان میبارد از یادها نبردهاند و نخواهند برد. تاریخ مکتوب گویای همه این انسانیتهای بالفطره بوده که مفتخر به داشتن دین و آیین اسلام ناب و شیعه جعفری آلمحمد (ص) است، اما از میان تمامی ملتهایی که خود را مدیون آزادگی و عطوفت و ایثار ایرانیان میدانند میتوان مردم کشور Poland یا همان لهستان را نام برد که نهتنها امروز بلکه تا ابد باید خاطرات و تاریخ بهجا مانده در مکتوبها را بین سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۳ میلادی و حتی ادامه آن از یاد نبرند که ۱۵۰ هزار آواره این سرزمین مورد تجاوز نازیها قرار گرفته و وارد ایران شدند تا ضمن اسکان زمینه مهاجرت خود را به دیگر نقاط جهان فراهم کنند. طی مدت سه سال حضور مستمر این تعداد لهستانی در خاک ایران، میزبانی و مهماننوازی این ملت از خانوادههای آواره جنگ بهگونهای بود که تحسین جهانیان و خصوصاً جامعه لهستان را برانگیخت چنانکه مقامات این کشور اقرار کردند که لطف و مرحمت ایرانیان در صفحات تاریخ و ذهن آنها و نسلهای آینده جهانی پاک نشده و ابدی خواهد ماند. اما این روزها که میرود تا سال ۲۰۱۹ به ۲۰۲۰ تحویل شود برخی از سالخوردگان جامعه Poland یعنی لهستان و بهخصوص در شهر کراکف که دوران طفولیت و کودکی و حتی تولد خود را در بحبوحه جنگ جهانی دوم در ایران میدانند و گذراندهاند و هنوز هم در قید حیات هستند بهخوبی به یاد دارند. آنها همچنان روایتگر ایثار و مهربانی ملتی هستند که خود بهرغم قحطی و گرسنگی حاصل از تبعات جنگ دوم جهانی، اما به بهترین نحو ممکن رسم مهربانی را در قبال مهاجران بهجا آوردند. با این حال در مناسبات پنهانی و آشکار دولتهای لهستان و امریکا ماجراهای دیگری میگذرد! واقعیت امر این است که ورشو در طول دهههای اخیر بازیگری مستقل در نظام بینالمللی محسوب نمیشود وگرنه اینچنین چشمها را بر تاریخ مکتوب نمیبستند و پیش خود میاندیشیدند تا همه درها و بخصوص پنجرههای عاطفه را روی ملت مظلوم و ستمکشیده سرزمین خود نبندند!
بر اساس گزارش وابسته نظامی سفارت بریتانیا در تهران در ژانویه ۱۹۴۳ یعنی زمانی که هنوز نقل و انتقالات پایان نیافته بود ۲۰۴۳ کودک تبعیدی لهستانی تا آن زمان به اصفهان رسیده بودند که والدین یا حداقل یکی از آنها را از دست داده بودند و هزینه زندگیشان شامل محل اقامت، غذا، درمان و تحصیل را خانوادههای ثروتمند و سازمانهای دینی و مذهبی اصفهان تأمین میکردند که آن زمان و با توجه به مشکلات جنگ جهانی که دامن ایران را هم به نوعی گرفته بود، اما با همه این احوال ۲۱ مرکز ویژه کودکان لهستانی در اصفهان تأسیس شد که بیشتر آنها در محدوده چهارباغ قرار داشت. اغلب این مراکز باغهایی بزرگ داشتند که بسیاری از این کودکان بعدها در خاطرات خود از گردش در این فضاها بهعنوان بخش شیرین و بهیادماندنی از زندگی دوران کودکی یاد کردهاند. آنها آنقدر در ایران آزاد و راحت زندگی میکردند که حتی در تهران شبکه رادیویی و روزنامه هم داشتند. «پاول کورسون» این خبرنگار لهستانی درباره روابط خوبی که میان ایرانیان و پناهندگان لهستانی وجود داشت میگوید: «به غیر از مهماننوازی و توجهی که ملت ایران به رنجدیدگان داشتهاند علاقه لهستانیها به همزیستی و همانند شدن با جامعه میزبان نیز جالب توجه بوده چراکه در آن دوره شنیدن زبان لهستانی در خیابانها و بهخصوص تهران امری کاملاً رایج بود که بسیاری از آنها مغازه، رستوران، کافه و کسبوکار خود را در آنجا راه انداخته بودند و با احترام به فرهنگ ایرانی به جامعه خدمت میکردند» که البته کافه قنادی پولونیا در خیابان چهارباغ اصفهان یکی از معروفترین مکانهایی بوده که جامعه فرهیخته کشور شامل نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان در آن گرد هم میآمدند. حالا از پایان یافتن جنگ جهانی دوم ۷۴ سال میگذرد و احتمالاً اغلب لهستانیهایی که پس از پایان جنگ به کشور خود بازگشتهاند اکنون در قید حیات نباشند، اما تاریخ مکتوب هنوز هم گویای این اتفاقات تلخ و شیرین است. درست در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران و مردم آن با تحریمهای ظالمانه امریکا و دولت ترامپ دست و پنجه نرم میکنند، مقامات ورشو میزبانی نشست ضدایرانی را به عهده میگیرند. اگرچه این اقدام مشترک مقامات امریکایی و لهستانی نیز در مصاف با ملت و نظام ایران راهی بهجایی نداشته است، اما خیانت بزرگ این کشور مدیون به الطاف ملت ایران همچنان در یاد و خاطره مردم هر دو سرزمین باقی خواهد ماند که همچنان حساب ملت لهستان با سیاستمداران آنها جداست. خیانتهای دولت لهستان در قبال لطف و ایثار و از خود گذشتگی بزرگی که ایرانیان در جریان جنگ جهانی دوم به شهروندان این کشور کردند تنها معطوف به این مسئله نیست که در سال ۲۰۱۷ میلادی زمانی که دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا از توافق هستهای خارج شد، لهستان تنها کشور اروپایی بود که حمایت تلویحی خود را از این اقدام ابراز کرد. همین چند روز پیش یعنی عصر ۱۲ آبان زن و شوهری از مردم لهستان که بهعنوان گردشگر به ایران آمده بودند کیف خود را حاوی ۷۰ هزار یورو معادل یک میلیارد تومان همراه با دو جلد گذرنامه و دیگر مدارک معتبر در تاکسی خطی تجریش به دربند جای میگذارند که راننده شریف ایرانی پس از ۲۴ ساعت صاحبان آن را در سفارت لهستان پیدا کرده و امانتی را بهطور کامل تحویل میدهد و مورد تشویق شهردار پایتخت با دریافت نشان امانتداری قرار گرفته و سفر زیارتی به مشهد مقدس تقدیمش میشود که این نشاندهنده حسن نیت مردم ایران به جامعه لهستان و همچنین صداقت و امانتداری این ملت است که باید درسی باشد برای سیاستمداران دولت لهستان تا بهجای رفتن به آبشخورهای امریکا از این سرمایه مشترک و تاریخی همراه با عواطف دو ملت بهرهمند شوند و اجازهدهند تاریخ مکتوب همچنان با دید مثبت به آنها بنگرد.
*روزنامهنگار پیشکسوت