سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، رسیدگی به این پرونده از شهریورسال۹۶ با کشف بقایای جسد مرد جوانی در حاشیه جاده هراز آغاز شد. بعد از حضور مأموران پلیس در محل اولین بررسیها نشان داد از زمان مرگ مدت زیادی گذشته و جسد متلاشی شدهاست. با دستور قضایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان علت فوت را فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کردند.
به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و تلاش برای کشف هویت جسد ادامهداشت تا اینکه مرد میانسالی با مراجعه به اداره پلیس مأموران را از ناپدید شدن ناگهانی پسرش با خبر کرد. از آنجائیکه مشخصات پسر آن مرد با جسد کشف شده مطابقت داشت مأموران دریافتند جسد متعلق به کامبیز ۲۷ساله است. به این ترتیب تحقیقات وارد مرحله تازهای شد تا اینکه با بررسی فهرست مکالمات مقتول مشخص شد، وی آخرین بار به ملاقات مادر و دختر جوانی به نام ناهید رفته بود.
با بدست آمدن این اطلاعات ناهید بازداشت شد. وی بعد از اقرار به قتل پسر جوان با همدستی مادرش در شرح ماجرا گفت: «من و کامبیز در دوردورهای شبانه با هم آشنا شدیم. او پسر پولداری بود به همین دلیل تصمیم گرفتیم او را گروگان بگیریم و از خانوادهاش اخاذی کنیم، اما وقتی او را به خانهمان کشاندم به خاطر شکنجههای مادرم کشته شد.»
با اقرارهای دختر جوان، مادر وی بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. زن میانسال در توضیح به مأموران گفت: «کامبیز خودروی تیگو داشت و وضع مالی خوبی داشت. این شد که وسوسه شدم و از ناهید خواستم او را به خانه بیاورد. من و ناهید به او قهوه مسموم خوراندیم وکارت عابرش را گرفتیم، اما او رمز کارت را اشتباه گفته بود. سه شبانه روز گذشت، اما هرچه او را شکنجه میدادم رمز کارتش را نمیگفت حتی او را با اتوی داغ سوزاندم، اما بیفایده بود.» متهم ادامه داد: «از خانواده مقتول نیز درخواست ۵۰۰ میلیون تومان پول کردیم، اما آنها از پرداخت این مبلغ طفره رفتند و قصد داشتند با پلیس تماس بگیرند به همین خاطر عصبانی شدم و یک کیسه پلاستیکی روی سر مقتول کشیدم و او را خفه کردم. جسد سه روز در خانه مانده بود و بوی تعفن گرفته بود به همین دلیل او را با ساتور تکه تکه کردم و بقایای جسد را داخل ساک گذاشتم و در جاده هراز رها کردم. چاقو و ساتور را نیز در قلعه حسن خان انداختم.»
با اعترافات تکاندهنده زن میانسال وی به اتهام قتل عمد و دخترش به اتهام معاونت در قتل روانه زندان شدند و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبهدوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده زن میانسال با درخواست اولیایدم به قصاص محکوم و دختر وی نیز به ۲۰سال حبس محکوم شد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستادهشد تا اینکه از زندان خبر رسید مادر ناهید بر اثر سکته قلبی فوت کردهاست. بعد از آن حکم دختر جوان نقض و برای رسیدگی به شعبه همعرض فرستاده شد.
به این ترتیب پرونده برای دومین بار در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت رسیدگی قرار گرفت. در آن جلسه دختر جوان در آخرین دفاعش گفت: «من و مادرم قبل از این حادثه ۶۰ میلیون تومان از یک مرد پولدار به همین شیوه اخاذی کرده بودیم. روزی که مادرم کیسه پلاستیکی را روی سر کامبیز کشید آن را پاره کردم تا نفس بکشد، اما روز بعد دیدم مادرم در حال گریه است. وقتی علت را پرسیدم متوجه شدم کامبیز مرده است. باور کنید در قتل پسر جوان نقشی نداشتم.» دختر جوان در ادامه راز قتل پدرش را نیز فاش کرد و در توضیح گفت: «مادرم با پدرم اختلاف داشت به همین دلیل در نوجوانی او در یک درگیری پدرم را کشت، اما توانست رضایت بگیرد. به خاطر آبرویمان راز کشته شدن پدرم را مخفی کردیم و گفتیم او به خاطر سکته قلبی فوت کرده است.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.