سرویس جامعه جوان آنلاین: رابطه اقتصاد، آموزشوپرورش و جامعه با یکدیگر رابطهای عمیق است. افراد شایسته، مولد، کارآمد، فعال، خلاق و خوشفکر و اخلاقمدار ماحصل یک نظام آموزشی سلامت و کارآمدند و این افراد میتوانند زمینهسازی برای رشد و تعالی جامعه در تمامی ابعاد آن باشند و یکی از ابعاد مهم توسعهیافتگی جامعه نیز ابعاد اقتصادی آن است. از این رو هر گونه هزینهای در حوزه تعلیم و تربیت سرمایهگذاری است که منافع آن در آیندهای نزدیک با تربیت افرادی شایسته و قدم برداشتن این افراد در مسیر توسعه و پیشرفت به جامعه بازمیگردد. در نظام آموزشوپرورش ما به جای آنکه به نیروی انسانی و دانش آموزان به عنوان فرصتی برای سرمایهگذاری تربیتی نگاه شود به چشم گزینههایی برای درآمدزایی و گردش مالی نگاه میشود!
گردش مالی ۱۵ هزار میلیاردی اقتصاد آموزش و پرورش
همین مسئله هم موجب شده تا برخلاف تأکید قانون اساسی و منطق و مصلحت کشور، آموزشوپرورش به سمت خصوصیسازی پیش برود و اقتصادی کلان در حوزه آموزشوپرورش شکل بگیرد؛ اقتصادی حول محور کنکور که گردش مالی آن بالغ بر ۱۵ هزار میلیارد تومان است و برخی گروههای فعال در حوزه آموزش همچون مؤسسات کنکور از این گردش مالی منفعت کلانی را به جیب میزنند. سطح علمی و آموزشی و دانش و تربیت دانشآموزان امروز و آیندهسازان فردای جامعه درسایه نگاه تجاری حاکم بر آموزشوپرورش روز به روز بیشتر به سمت سقوط نزدیک میشود تا جایی که محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزشوپرورش تصریح میکند: «به رغم وجود قانون حذف کنکور، این موضوع مانع مهم تربیت فرهنگی و کسب مهارتهای دینی دانشآموزان است.»
نظام تعلیم و تربیت خودش را با کنکور تنظیم میکند
وزیر آموزشوپرورش معتقد است نقش آموزش و پرورش در برنامهریزیهای توسعه به عنوان نقطه کانونی مورد توجه قرار گرفته است، اما در ترسیم این نقش، نقص و کوتاهی صورت گرفته که لازم است این نقص و کوتاهی اصلاح شود.
وی با بیان اینکه اهداف اصلی تعلیم و تربیت آمادهکردن افراد برای زندگی شرافتمند، مستقل، مشارکت در سازندگی جامعه، دوری از استیصال، انزوا، حاشیهنشینی و دلزدگی است، میگوید: آموزشوپرورش باید افراد را برای ایفای مسئولیت و نقشهای متعددی که در زندگی جمعی به عهده دارند، تربیت کند؛ اما این هدف تحت تأثیر غلبه کمیتگرایی و تلاش برای پوشش حداکثری به فراموشی سپرده شده است.
بنا به تأکید وی امروز محصول نهایی نظام تعلیم و تربیت خود را با کنکور تنظیم میکند و توجه آن به نیازهای واقعی و عرصه کار و تلاش و توانایی برای ایفای مسئولیتهای مدنی و اجتماعی کمتر مورد اعتنا قرار میگیرد.
گروگانگیری کنکور از نظام آموزشی
از نگاه آقای وزیر کنکور نظام آموزشی ما را به گروگان گرفته است چراکه تمام تحرکات و فعالیتها در سنجش و ارزیابی از یک بعد مورد بررسی قرار میگیرد.
وی پیشتر نیز تأکید کرده بود: «دانشآموزان ۱۲ سال تحصیل میکنند، اما در آخر ۱۲ سال، کنکور نشسته است و این یعنی انهدام و به گروگان گرفتن اهداف تعلیم و تربیت.»
به گفته وزیر آموزشوپرورش اقتصاد ۱۵ هزار میلیاردی حول محور کنکور شکل گرفته است و ارزشافزوده در جهت اهداف تعلیم و تربیت ندارد، یعنی راه این اقتصاد اشتباه است و به بیراهه رفته است. از نگاه وی، این ظرفیت اگر در جای مناسب هزینه شود، به ثمر میرسد.
حاجی میرزایی با تأکید بر اینکه «باید کنکور را برداریم و برمیداریم»، درباره جایگزینهای احتمالی کنکور میگوید: «اینکه چه چیز را جایش بگذاریم به مشارکت دستگاههای دیگر بستگی دارد.»