شکلگیری فساد شبکهای در کشور، حاصل پیوند بین ثروت و قدرت است که منجر به پدید آمدن حاشیه امنی برای مفسدان دانه درشت گردیده و به آن درجه از گسترش رسیده که ذهنیت فساد سیستمی را به وجود آورده است.
محکومیت برادر رئیسجمهور در یک پرونده سوءاستفاده مالی، دستگیری معاون اجرایی در قوه قضائیه، رد پای دو نماینده مجلس در پرونده زد و بند فروش هزاران دستگاه خودرو، حضور معاون یک سازمان دولتی در فروش گوشت وارداتی در خارج از شبکه قانونی و... نشانگان واضحی از پیوند شوم ثروت و قدرت هستند که اژدهای هفتسر فساد در کشور را جانسخت و مقاوم کرده است.
بدیهی است مبارزه با این اژدهای هفتسر نیازمند مبارزهای جانانه از جنس مبارزه با شبکههای ضد انقلابی و تروریستی دهه ۶۰ است که اطلاعات مردمی در آن نقشی تعیینکننده داشت، یعنی این مردم کوچه و خیابان بودند که با احساس تعهد و تکلیف اخبار مربوط به خانههای تیمی و تیمهای عملیاتی گروهکهای ضدانقلاب را به سازمانها و نهادهای مرتبط میدادند و نیروهای اطلاعاتی، دادستانی، سپاه و کمیته براساس این اطلاعات مردمی اقدام به شناسایی و انهدام ضدانقلاب میکردند.
اخبار مربوط به مفسدان و اقدامات غیرقانونی و فرصتطلبانه آنان را مردم کوچه و بازار مطلع هستند و در مواردی از روی دلسوزی به مراجعی منعکس میکنند، اما نفوذ و قدرت مافیای فساد بدان پایه است که این افراد مورد تهدید و بازخواست قرار میگیرند و حکایت همان میشود که به قول معروف سنگها بسته و سگها رها میشوند.
با آمدن آقای رئیسی به قوه قضائیه و عملکرد شجاعانه این قوه در مبارزه با مفسدان که دستگیری طبری و محکومیت و اخراج چند قاضی و مسئول از درون این قوه نشانه وجود ارادهای مبارک و کنار گذاشتن تعارف است، امید مردم به مبارزه با فساد تقویت و ذهنیت سیستمی بودن فساد تا حدودی اصلاح شده است. از این رو برخی افراد که تا پیش از این خبررسانی نسبت به مفسدان را بیهوده تصور میکردند با دیدن این روند امیدوار شده و اقدام به انعکاس اخبار مربوط به اقدامات غیرقانونی و فرصتطلبانه آنان در هر سطح کرده و جامعه رسانهای کشور نیز برای پدید آوردن فضای مبارزه با فساد و فسادستیزی به میدان آمده و در این زمینه فعال شدهاند.
اما با کمال تأسف گاهی مفسدان که هرچه فربهتر و درشتتر، نفوذ بیشتر نیز دارند، به تهدید منابع خبری پرداخته و تلاش مینمایند همان حاشیه امن را برای بقای خود حفظ نمایند که نمونه اخیر آن تهدید خبرنگار شبکه استانی بود که قاچاق ماده اولیه قیر به خارج از کشور را اطلاع رسانی کرده بود.
گرچه خوشبختانه رئیس دستگاه قضا با اطلاع از این موضوع به حمایت رسمی از این نوع خبررسانی و تقبیح تهدیدکنندگان پرداخت و اعلام کرد کسانی که نسبت به فساد خبررسانی میکنند باید پاداش نیز بگیرند، اما شوربختانه این خبر در مسئولان نفتی نه تنها موجب اقدام و بررسی نشده، بلکه قاچاقچیان به خود اجازه تهدید این خبرنگار را دادهاند که از نفوذ و پشتگرمی آنان به افراد صاحب قدرت حکایت میکند. گویا سلطان قیر برای بعد از خود چنان شبکهای از شاهزادگان متصل به مسئولان قیری باقی گذاشته که حالا راه آن سلطان صاحب شوکت و ثروت را ادامه میدهند.
مبارزه با فساد که رهبر معظم انقلاب از آن به اژدهای هفتسر تعبیر فرمودهاند و متأسفانه در مواردی شکل شبکهای پیدا کرده، الزاماتی از جنس مبارزه با شبکههای ضدانقلابی دهه ۶۰ میخواهد که اطلاعات مردمی از آن جمله است. انتظار میرود نمایندگان محترم مجلس که این روزها و در آستانه انتخابات آخر سال در تکاپوی جلب آرای مردم هستند، به انتظارات واقعی مردم عنایت داشته و قانون حمایت از ارائه دهندگان اخبار فساد را نهایی سازند و نهادها و دستگاههای مسئول نیز مکلف به رسیدگی به این خبرها شوند. گرچه در مواردی اخبار نیازمند بررسی و تعیین صحت و سقم است که البته امری بدیهی و طبیعی است، اما فضای کلی باید امید و دلگرمی برای آحادی باشد که با انگیزه مبارزه با فساد و مهار این اژدهای هفتسر پا به میدان مشارکت گذاشته و این مفسدان هستند که باید خود را در معرض تهدید و برخورد قانونی قاطع دانسته و در هر جایگاه و مرتبه نفوذی که باشند، هیچ حاشیه امنی را نباید برای خود متصور باشند.