جدال توئیتری دو اصلاحطلب در توئیتر بر سر تسخیر سفارت امریکا در تهران، خود به قدر کفایت خبرساز بود، اما مداخله مسعود بهنود، کارشناس بیبیسی فارسی در این دعوای اصلاحطلبانه، در قامت یک دوست دلسوز! به موازات اصل دعوا قابل تأمل شد!
در روزهای اخیر، عباس عبدی، روزنامه نگار اصلاحطلب طی مصاحبهای با بیبیسی به عنوان یکی از دانشجویان حاضر در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی از این اقدام دفاع کرد. او در پاسخ به این سؤال مجری بی بی سی که بسیاری میگویند مبدأ تحریمهای امریکا، اشغال سفارت این کشور بوده است، گفته: «اشغال سفارت در خلأ و انتزاع رخ نداد؛ بلکه محصول عملکردی از ایالات متحده امریکا بود که با ۲۸ مرداد آغاز و پس از آن نیز ادامه پیدا کرد. شاید خیلی از مردم ما ندانند در سالی که انقلاب شد، بیش از ۵۵ هزار امریکایی در ایران بودند؛ به عنوان عناصری که مستشار بودند. آنها بعد هم که شاه با آن وضع از ایران رفت، باز هم دست بر نداشتند و اقدامات خود را انجام دادند؛ امریکاییها همه اینها را میخواهند نادیده بگیرند و بگویند که اشغال سفارت، ۱/۱/۱ تاریخ روابط ایران و امریکاست.» خبرنگار بیبیسی میپرسد: «اظهارات شما مرا وادار میکند تا یک بار دیگر از شما بپرسم که آیا از آن اقدام دفاع میکنید؟» و عباس عبدی صراحتاً میگوید: «بله». مجری بیبیسی گویا هنوز قانع نشده و سؤالش را همچون بازجویی حرفهای به شکل دیگر میپرسد: «اگر یک بار دیگر به آن دوره بازگردید بازهم با آن جمع همراه میشوید؟» و عبدی توضیح میدهد: «اجازه دهید؛ این مسئله مهم است. در تاریخ ایران هیچ اقدامی نبوده که تا این اندازه حامی در زمانی که اتفاق افتاد، داشته باشد. هیچ اقدامی نبوده؛ پس چرا باید تجربه یک ملت را محکوم کرد؟ چه کسی به خود چنین حقی میدهد؟ پشت در سفارت، از چپ چپ تا راست راست صف بسته بودند تا از این اقدام حمایت کنند. این ملت دیوانه نبوده که از این اقدام حمایت کند، حتما اتفاقی برایش افتاده که این واکنش را نشان داده است... تسخیر سفارت امریکا واکنشی طبیعی به رفتار آن کشور بوده و کسی چرا به این سؤال پاسخ نمیدهد که دلیل چنین رفتاری از سوی مردم ایران چه بوده است؟»
این مصاحبه صریح عبدی و دفاع از تسخیر لانه جاسوسی امریکا موجب حمله تند احمد پورنجاتی، نماینده اصلاحطلب مجلس ششم شد. او در توئیتی به دور از ادب نوشت: «یک غلطی کرده اید، من و ما هم در عالم خلسه و نفرت از مستبد فراری در حال و هوای ضدامپریالیستی برای آن کار خلاف عرفتان هورا کشیدیم. حالا پس از ۴۰ سال از اشغال سفارت که تشت فاجعهاش بر زمین افتاده، همچنان زور میزنید که با حرافی ماستمالیاش کنید؟! پیشنهاد: سکوت شرمگینانه!»
اصلاحطلبان همواره بر آزادی بیان و تبادل آرای مخالف تأکید میکنند، اما وقتی با نظر مخالف مواجه میشوند، با ادبیاتی رادیکال و حتی توهین و تهمت تلاش میکنند آن صدا را ساکت کنند! عباس عبدی، اما پاسخ پورنجاتی را با اشاره به سوابق امنیتی او میدهد: «آن بخش که اقرار علیه دائم الخلسگی! خویش است، باید پذیرفت. ولیای کاش سری هم به «هویت سازیها» بزنند، حتی اگر شرمنده نمیشدند عذرخواهی میکردند.ای کاش از روزی شرمنده شوند که به جای انجام وظیفه و دفاع از روزنامهنگاران، بازداشت آنان را تأیید میکردند.ای کاش از دورانی شرمنده باشند که حتی جرئت بیانش را ندارند چه رسد اظهار شرمندگی. عمری در خلسه هورا کشیدن، شرمندگی هم دارد. البته نفرت و شیفتگی برخیها چنان عمیق و ریشه دار است که هیچگاه از میان نمیروند. نفرت و شیفتگی آنان تغییر موضع یا منش نیست، بلکه همان شخصیت است که هربار به شکلی متفاوت خود را نشان میدهد. مدعی عبور از نفرت هستند ولی ادبیاتشان سراسر هتاکی و نفرت پراکنی است. هنگامی که پس از ۴۰ سال منطق و ادبیاتمان سقوط میکند بهتر از متن مذکور را شاهد نخواهیم بود.»
در این میانه مسعود بهنود، کارشناس بیبیسی با قصد میانجیگری وارد دعوا میشود و گویی خود یکی از افراد این جریان است، مینویسد: «به اعتبار سن بیشتر، چون شما هم تجربه بیشتر در این زمینه دارید و هم دانش بیشتر، اما فقط به اعتبار سن بیشتر تقاضا میکنم این طور دشمن شادمان نکنید. من اگر جای دکتر (پورنجاتی) بودم، این پست را حذف میکردم. البته در یک فضای آرامتری همه این حرفها را میشود زد. با عذرخواهی مجدد.»
گویا بیبیسی هم طرفدار شفافیت مواضع است، اما دیگر نه در این حد!