سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: سیدمجتبی هاشمی یکی از چهرههای خاص دفاع مقدس محسوب میشود. فرمانده گروه «فدائیان اسلام» که در نخستین روزهای جنگ تحمیلی به همراه نیروهایش به یاری جبههها شتافت و در کنار دیگر رزمندگان، نقش مهمی در مقاومت مردمی خرمشهر داشت.
شهید هاشمی موقعیت ویژه جبهه جنوب برای کشور را بهخوبی درک کرده بود و میدانست که خوزستان چه اهمیتی برای ایران دارد. او خیلی زود دست به کار شد و گروهی از نیروهای کمیته و داوطلب را به جبهه جنوب برد. سیدمجتبی به همراه ۱۰۰ نفر نیروی داوطلب با دو اتوبوس و چند ماشین به سمت مناطق جنگی حرکت کردند. شهید هاشمی در بدو ورود به اهواز به دیدار شهید چمران رفت و پس از صحبت با ایشان، به سمت خرمشهر حرکت کرد. در خرمشهر با شهید جهانآرا دیدار کرد و طبق فرمان جهانآرا نیروهایش را به محور شلمچه برد. آنجا نبرد شدیدی بین نیروهای ایرانی و بعثی در جریان بود.
شهید هاشمی خدمت سربازیاش را در نیروهای ویژه ارتش گذرانده بود و به لحاظ نظامی نیرویی باتجربه و بادانش به شمار میرفت. همچنین ویژگیهای شخصیتی او برای بسیاری از نیروها جذابیت زیادی داشت و همین عاملی جهت جذب دیگران حول شخصیت او میشد. بهمحض استقرار گروه فدائیان اسلام نفرات زیادی خودشان را به سیدمجتبی رساندند تا در گروه او از آب و خاکشان دفاع کنند. بیشتر این نیروها را لوطیها، داشمشتیها، توابین و... تشکیل میدادند. این نیروها بدون گزینش با هر مرام و مسلک و اعتقادی وارد گروه میشدند و تا پای جان برای اعتقادشان میجنگیدند. شهید هاشمی اعتقاد داشت منطقه برای همه است و هرکسی که دل و جرئت حضور در منطقه را دارد، حضور داشته باشد و بجنگد. او در کنار جدیت، رأفت و شفقت زیادی به نیروهایش داشت و مثل پدر مراقبشان بود. سیدمجتبی میگفت گروه خانه شماست و فرقی بین نیروها نیست و همه مثل برادر میمانید. طرز برخورد شهید هاشمی بهمرور نیروهای زیادی را جذب گروه کرد. گروه فدائیان اسلام با فرماندهی شهید هاشمی در مدت کوتاهی توانست بیش از ۱۰ هزار نیرو جذب کند.
حضور رزمندگان شجاع و دلیری مثل شهید شاهرخ ضرغام در گروه فدائیان اسلام ترس و وحشت زیادی در دل دشمن انداخته بود. شهید ضرغام با به راه انداختن جنگ روانی و با ایجاد فضای رعبآور، موجب ترس نیروهای دشمن شده بود. بعثیها به خاطر ترسی که از شهید ضرغام، شهید هاشمی و سایر رزمندگان داشتند، نام گروه فدائیان اسلام را گروه آدمخوارها گذاشته بودند و صدام برای سر نیروهایش جایزه تعیین کرده بود.
مقاومت گروه فدائیان اسلام در خرمشهر بسیار جانانه بود. مقاومت نیروهای مردمی در کنار تکاوران نیروی دریایی و نیروهای ژاندارمری تمام برنامههای عراق را جهت اشغال چندروزه شهرهای جنوبی ایران بههم ریخت. عراق به خاطر همین مقاومتها نتوانست به طور مستقیم از مرز شلمچه وارد خرمشهر شود و مجبور شدند شهر را دور بزنند و از سمت شمال توانستند وارد شهر شوند.
نیروهای مردمی با دست خالی مقابل دشمن مسلح ایستادند. قاسم صادقی از نیروهای گروه فدائیان اسلام، درباره نقش این گروه در دفاع از خرمشهر به «جوان» چنین میگوید: «اگر سیدمجتبی هاشمی با نیروهایش در خرمشهر به کمک شهید جهانآرا نمیآمدند شهر ۲۰ روزه سقوط میکرد. با کمک ما ۱۴ روز در سقوط خرمشهر تأخیر افتاد. آن زمان نیروهای مردمی در کنار تکاوران نیروی دریایی نقش عمدهای در دفاع از شهر داشتند. در مقطعی از جنگ، کار به جنگ تنبهتن کشیده شده بود و زمانی که مهمات تمام میشد به سمت دشمن کلوخ و سنگ پرت میکردیم.»
خرمشهر چهارم آبان ماه ۱۳۵۹ سقوط کرد ولی مقاومتها در آبادان و سایر شهرهای جنوبی ادامه داشت. حماسه کوی ذوالفقاریه که چند روز پس از اشغال خرمشهر اتفاق افتاد، اعتمادبهنفس را به نیروهای مردمی بازگرداند. ارتش عراق بعد از شکست سنگین در کوی ذوالفقاریه، در شمال جزیره آبادان زمینگیر شد تا یک سال بعد دست از محاصره شهر بردارد. پس از شکست حصر آبادان، حضرت امام در پیام مشهورشان علاوه بر اشاره به نقش ارتش و سپاه و بسیج، در پیامشان از فدائیاناسلام نیز نام برد تا در تاریخ دفاع مقدس، نام این گروه مردمی بهدست فراموشی سپرده نشود.