سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، متهم ۵۲ساله که حمیدرضا نام دارد ۲۳مهرسال۹۲ بازداشت شد. وقتی مأموران پلیس در خانهاش در خیابان ۱۶ متری امیری حاضر شدند با جسد همسر ۴۶ ساله اش زهرا، دختر ۱۵سالهاش پریسا و پسر ۲۵سالهاش محمدرضا مواجه شدند و حمیدرضا را به اتهام قتل بازداشت کردند. متهم در بازجوییها به جرمش اعتراف کرد و گفت به خاطر بدگمانی مرتکب جنایت شده است. او گفت: مدتی بود که به رفتار همسرم مظنون شده بودم. احتمال میدادم که همسرم با مردی غریبه ارتباط دارد و بچههایم هم از این ارتباط با خبر هستند، اما موضوع را از من پنهان میکنند. یک روز زنی به در خانهمان آمد و مدعی شد که همسرم با شوهر او رابطه دارد. آنجا بود که تصمیم به قتل اعضای خانوادهام گرفتم. وارد خانه شدم و همسرم را با ضربات چوب به قتل رساندم. ساعتی بعد هم وقتی پسرم وارد خانه شد، او را هم با ضربات چوب هدف قرار دادم و به قتل رساندم. سپس با تلفن همراه دخترم تماس گرفتم و خواستم که زودتر به خانه بیاید. وقتی وارد خانه شد او را به بهانهای به پشت بام کشاندم و خفهاش کردم. سپس راهی محل کارم شدم و با صحنهسازی چند بار با خانهام تماس گرفتم. بعد از آن بود که به مدیر شرکتمان گفتم که نگران خانوادهام هستم؛ چراکه به تماسهایم جواب نمیدهند. بعد هم به سرعت خودم را به خانه رساندم و با فریاد به همسایهها خبر دادم که خانوادهام به قتل رسیدهاند.
سپس مأموران به محل آمدند و سعی کردم که با صحنهسازی وانمود کنم که حادثه از سوی فرد یا افراد دیگری اتفاق افتادهاست، اما دستم رو شد و به قتل اعتراف کردم. متهم گفت: من از قتل همسرم پشیمان نیستم و اگر زنده شود دوباره او را میکشم.
با کامل شدن تحقیقات، پرونده در شعبه۷۱ وقت دادگاه کیفری استان تهران بررسی و به اتهام قتل همسرش به قصاص و به اتهام قتل دو فرزندش به پرداخت دیه محکوم شد. رأی دادگاه از سوی قضات دیوان عالی کشور تأیید شد و نام متهم در لیست انتظار مجازات قرار گرفت، اما از آنجا که اولیایدم حاضر به اجرای حکم نشدند، متهم با ارسال لایحهای به دادستان درخواست کرد طبق ماده ۴۲۹ تکلیف او مشخص شود. با موافقت دادستان متهم روز گذشته مقابل قضات شعبه دوم دادگاه کیفی یک استان تهران به ریاست قاضی زالی ایستاد. وی گفت: من هنوز از قتل خانوادهام پشیمان نیستم و آمادهام که من را مجازات کنید. در این سالها اولیایدم حاضر به اجرای حکم قصاص نشدهاند و در صورتی که حکم را اجرا نکنند، من را آزاد کنید. هیئت قضات بعد از ختم جلسه وارد شور شدند.