سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: این روزها خبر نمایش نسخه کامل و ممیزینشده «متری شیشونیم» در جشنواره فیلم ونیز که پیشتر به عنوان یک شایعه مطرح بود، قطعی به نظر میرسد. ظاهرا در جشنواره ونیز، سکانسهایی که با مخالفت نیروی انتظامی از فیلم بیرون کشیده شد، نمایش داده خواهد شد. این اتفاق را میتوان در ادامه سلسله وقایعی دانست که از قبل هم مسبوق به سابقه است. نمونه اش فیلم موهن «یک خانواده محترم» بود که برای اولین بار در جشنواره کن به نمایش درآمد.
یکی دو هفته پیش نیز نسخه باکیفیت فیلم «سه رخ» اثر جعفر پناهی در اینترنت منتشر شد. اتفاقی که پس از اکران فیلم در روسیه، ایتالیا، آمریکا و چند کشور دیگر رخ داد. این در حالی است که پناهی دهمین سال ممنوعیت از فیلمسازی را تجربه میکند.
شبکه بیبیسی فارسی جمعهشب فیلم «لِرد» اثر محمد رسولاف را روی آنتن برد و در روزهای بعد نیز آن را چندین بار بازپخش کرد؛ فیلمی که رفتوآمدهای این روزهای رسولاف به دادگاه انقلاب را رقم زده است. این فیلم نیز چند وقتی هست که به صورت گسترده در اینترنت منتشر شده است.
اما آنچه برای «رستاخیز» اتفاق افتاده، حیرتانگیز است. فیلمی که به دلیل نمایش چهره حضرت عباس (ع) در توقیف است، مدتیست به صورت رسمی مجوز اکران خارجی را به دست آورده است! ظاهرا تماشای چهره یک بازیگر در نقش حضرت عباس (ع) فقط برای ایرانیها اشکال دارد.
این ۴ اتفاق که در یک ماه اخیر افتاده، بیشتر از گذشته، نشان دهنده این نکته است که مدیران سینمایی و متولیان نظارت یا این موارد از زیر دستشان در رفته است که خیلی بعید به نظر میرسد یا اینکه دانسته و عامدانه و با یک سیاست مشخص در حال کم رنگ کردن نقش ممیزی و نظارت محتوایی بر روی فیلمها و سینماگران هستند. اگر سیاست این است پس باید گفت که شورای نظارت و ارزشیابی دیگر چه معنایی دارد؟ اگر قرار است فیلمی بدون مجوز ساخته و پخش شود دیگر پروانه ساخت برای چه صادر میشود؟
اگر نسخه نمایش داخلی و خارجی قرار است با هم تفاوت داشته باشد؟ پس لابد حرمت و عزت مخاطب ایرانی در نزد مدیران و سازندگان این آثار با مخاطبان خارجیها فرق دارد.
فیلم بدون مجوز ساخته میشود، در جشنوارههای خارجی شرکت کرده، در خارج از کشور اکران میشود و بعد از انتشار اینترنتی نسخه بلو-ری، به دست ما میرسد. در مواردی هم فیلم بدون ممیزی امکان اکران خارج از کشور را پیدا میکند. میتوان انتظار داشت با انتشار نسخه بلو-ری، همین فیلمها هم بدون ممیزی به دست ما برسد. به نظر میرسد مدیران سینمایی قواعد ممیزی را فقط برای مردم ایران لازم میدانند و برای خارجیها محدودیتی ایجاد نمیکند. مدیران سازمان سینمایی باید تکلیف خود را با این سوالات و چالشها مشخص کنند که آیا اساسا قائل به چیزی به اسم قانون و دم و دستگاهی که خود مدیر آن هستند، میباشند یا میخواهند با سیاست یک بام و دو هوا هم سینماگران را راضی نگه دارند و هم خود بر صندلی تکیه بزنند که کارایی برای اجرای قانون ندارد؟