سرویس پایداری جوان آنلاین: ۱۴ اسفندماه سالروز شهادت سردار اکبر زجاجی است؛ رزمندهای که بهرغم مجاهدتهای بیشمارش نام و نشان اندکی دارد. شاید کمتر کسی بداند او در هنگام شهادت، جانشین لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) بود، سابقه جهادیاش به حضور در ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران میرسید و وقتی جام شهادت را در خیبر سر کشید، به عنوان یک فرمانده با هوش و با استعداد نظامی بالا شناخته میشد. در سالروز شهادت این سردار گمنام جبههها، گذری به زندگی و مجاهداتش میاندازیم.
گروه صیام
فروردین ماه ۱۳۳۸ اکبر زجاجی در یک خانواده مذهبی در کاشان متولد شد. الفبای مبارزه را از دوران تحصیل آموخت و از همان نوجوانی به فعالیتهای سیاسی پرداخت. شهید زجاجی که بعد از طی هنرستان نساجی کاشان وارد انستیتوی تکنولوژی شهر اصفهان شده بود، در مقطعی مجبور شد دانشگاه را رها کند و به کاشان بازگردد تا در مبارزه علیه رژیم فعالیت کند. وی در طول مبارزه خود چند بار با ساواک درگیر شد و یک بار هم مجروحیت یافت. اغلب در مسجد صاحبالزمان (عج) فعالیت میکرد و در همان زمان یک گروه کوهنوردی به نام صیام تشکیل داد تا در پوشش فعالیتهای ورزشی به فعالیتهای سیاسی بپردازد.
فرمانده بسیجی
آغاز تجاوز ارتش بعث عراق به ایران، شروع مقطع دیگری از زندگی شهید زجاجی بود. او در این مقطع با گروه شهید چمران به جبهه رفت و در مناطقی، چون خرمشهر، آبادان و سوسنگرد حضور یافت. بعد به جبهه کردستان رفت تا تجربیات حضور در جبهه جنوب را آنجا به کار ببرد. یکی از اولین مسئولیتهای شهید زجاجی فرماندهی یکی از محورهای عملیاتی در مریوان بود. عملکرد موفق او در این مسئولیت باعث شد فرماندهان حساب ویژهای روی استعداد نظامی زجاجی باز کنند. به همین خاطر وقتی برای شرکت در عملیاتهای گسترده به جبهه جنوب بازگشت، در عملیات فتحالمبین به عنوان مسئول اطلاعات و عملیات و در عملیات رمضان به عنوان فرمانده گردان در لشکر محمد رسولالله (ص) وارد عمل شد. این مسئولیتها در حالی بود که شهید زجاجی به عنوان یک بسیجی در جبهه حضور مییافت و هنوز به عضویت سپاه درنیامده بود.
قائممقام لشکر
مهرماه ۱۳۶۱ بعد از دو سال حضور مداوم در جبهه، شهید زجاجی به عضویت سپاه درآمد. او که رزمنده و فرماندهی شناختهشده بود، یک ماه پس از عضویتش در سپاه به عنوان جانشین معاون عملیاتی لشکر ۲۷ منصوب شد و در مرداد سال ۱۳۶۲ هم به عنوان قائممقام لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) معرفی شد و در کنار شهید همت به فعالیت پرداخت.
اکبر زجاجی فردی حساس، نکتهسنج، خلاق و در عین حال شجاع، جسور و بیباک بود. در تجزیه و تحلیل مسائل نظامی و سیاسی از توان و درک بالایی برخوردار بود. سعه صدر داشت و از کسی رنجش به دل نمیگرفت. سادهزیستی و قناعت او زبانزد دوست و آشنا بود. یکی از خصوصیات فرماندهی شهید زجاجی این بود که با نیروهایش، خصوصاً بسیجیها، بسیار با تواضع برخورد میکرد. سادگی و رفتارهای بیغل و غش او باعث میشد تا فرماندهی محبوب در میان نیروهایش به شمار آید.
اکبر و همت
یکی از نکات بارز در پرونده جهادی شهید زجاجی، انس و الفت او با فرماندهاش شهید همت بود. رابطه صمیمانه آنها به قدری بود که به گفته سردار جعفر جهروتیزاده «وقتی شهید همت خبر شهادت زجاجی را شنید از خدا شهادت را طلب کرد و به خواستهاش هم رسید». همسر شهید همت نیز تعریف کرده است که سالها بعد از شهادت حاج همت وقتی پسر کوچکش بیمار میشود، او از شهید همت میخواهد به خانهشان سربزند. در عالم خواب میبیند که شهید همت به همراه شهید زجاجی و سوار بر موتور تریل از راه میرسند و شهید همت دستی به سر کودک بیمار میکشد.
اکبر زجاجی پس از ماهها تلاش و مجاهدت در جبههها، روز ۱۴ اسفند ۱۳۶۲ در جزیره مجنون در عملیات خیبر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. این سخن شهید زجاجی معروف است که میگفت: «به برادرانی که از جبهه آمدهاند بگویید چه کردهاید؟ اینها را بنویسید. اینها را ضبط کنید. به خدا قسم ارزشمند است. خود اینها یک کتاب میشود. جنگ ما جنگی نیست که تمام شود.»