کد خبر: 942745
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۳
از تهدید نظامی تا دورهمی ورشو
در روزهای اول ریاست‌جمهوری ترامپ، زمانی که یکی از مشاوران میلیاردر ترامپ، جان بولتون را برای ایفای نقش مشاور امنیت ملی به او معرفی کرد، ترامپ در پاسخ گفته بود از سبیل جان بولتون خوشم نمی‌آید؛ او با این سبیل آبروی دولتم را می‌برد! حالا چند روزی است که جان بولتون نه به‌خاطر سبیل‌های معروفش، بلکه به‌خاطر اعتقادات و جنگ‌طلبی‌اش در حال از بین بردن آبروی ترامپ و دولت او است.

جوان آنلاین: چند روز پیش روزنامه وال‌استریت‌ژورنال خبر داد سال گذشته میلادی زمانی که چند حمله راکتی به ساختمان‌های سفارت آمریکا در بغداد انجام شد، جان بولتون با ادعای اینکه این حملات توسط نیروهای وابسته به ایران شکل گرفته، از وزارت دفاع آمریکا خواسته است طرحی را برای حمله تلافی‌جویانه به ایران آماده کند! این درخواست اما به نوع خود آنقدر برای مسؤولان وزارت دفاع آمریکا شوکه‌کننده و غیر قابل‌ تصور بوده است که عملاً اقدامی در این جهت انجام ندادند. به نوشته وال‌استریت‌ژورنال این درخواست به‌قدری برای مسؤولان پنتاگون شوکه‌کننده بود که آنها بشدت عصبی شده بودند. یکی از مقامات پیشین پنتاگون در این‌باره به این روزنامه آمریکایی گفته بود: «در پنتاگون همه شوکه شده بودند. این قضیه ذهن همه را به خود مشغول کرده بود که چقدر مشاور امنیت ملی کاخ سفید می‌تواند بی‌مسؤولیت و بی‌دغدغه باشد که پیشنهادی درباره حمله به ایران ارائه دهد!»

روزنامه نیویورک‌تایمز نیز در این‌باره نوشت: پنتاگون ترجیح داد وارد چنین مسأله هولناکی نشود و در نهایت چند طرح کلی به بولتون داد که کارآیی خاصی نداشت. در این میان اما ژنرال جیمز متیس از این بی‌توجهی و بی‌ملاحظگی بشدت برآشفته و اعلام کرده بود جواب شلیک چند گلوله به سمت ساختمان‌های آمریکا در عراق نمی‌تواند گزینه نظامی باشد. به نوشته بیزینس اینسایدر، این اولین مرتبه‌ای نبوده است که در دولت آمریکا ژست مطالبه حمله نظامی به ایران گرفته بودند و البته این اولین مرتبه‌ای هم نبود که وزیر سابق دفاع آمریکا با این کار مخالفت کرده و آن را دیوانگی خوانده بود. به نوشته این روزنامه، ماه مارس سال 2017 میلادی، شخص رئیس‌جمهور ایالات‌متحده از پنتاگون خواسته بود نقشه‌ای طراحی کند که بر اساس آن حمله به قایق‌های نظامی تندروی ایران در خلیج‌فارس بررسی شود. به نوشته روزنامه واشنگتن‌پست، فوریه سال 2017 یعنی چند ماه بعد، هنوز هم پنتاگون به‌قدری با این کار مخالف بود که حتی برای این مسأله نقشه‌ای هم طراحی نکرد و پاسخی به درخواست ترامپ نداد. ترامپ گفته بود: «چرا نمی‌توانیم قایق‌های‌شان را غرق کنیم؟» نکته جالب در این ماجرا این است که ترامپ زمانی این درخواست را از پنتاگون دریافت کرده بود که خود در گفت‌وگوها و سخنرانی‌هایش به این ماجرا اشاره می‌کرد که قایق‌های تندروی ایران دیگر برای نیروهای آمریکایی مستقر در خلیج‌فارس مزاحمتی ایجاد نمی‌کنند. او در نهایت از پنتاگون جوابی نگرفت و به این نتیجه رسید این گزینه نمی‌تواند گزینه مناسبی در جهت عمل به وعده‌های انتخاباتی‌اش باشد. بعد از این ماجرا در سال 2017 بود که ترامپ به این نتیجه رسید باید راه‌های دیگری را در سیاست خارجی دنبال کند. او که در درخواستی دیگر از پنتاگون خواسته بود راه‌های حمله به کره‌شمالی را نیز اعلام کند و در این‌باره هم دوباره با جواب منفی متیس روبه‌رو شده بود، در نهایت به گفت‌وگو با کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی پرداخت و سعی کرد از طریق دیپلماسی اهداف خود را در این کشور به پیش ببرد. یکی دیگر از ژنرال‌های دریایی ارتش آمریکا نیز بیان کرده بود در سال اول ریاست‌جمهوری ترامپ، او از این ژنرال خواسته بود راهی برای به قتل رساندن بشار اسد پیدا کند اما بعد به این نتیجه رسیده بود همین کار نیز غیرممکن است و از موضع خود کوتاه آمده بود. به نظر می‌رسد ترامپ در سال‌های ابتدایی فعالیتش در کاخ سفید، به این فکر می‌کرد که به‌عنوان فرمانده کل ارتش کشوری که قدرتمندترین کشور در زمینه نظامی است، می‌تواند هر اقدام نظامی که خواست انجام دهد اما بعد از مدتی واقعیات برایش روشن شد و در نهایت تصمیم گرفت بیشتر از اینکه به دنبال رؤیا و خیال‌پردازی باشد، به فکر روبه‌رو شدن با واقعیات باشد.

بولتون همچنان در رؤیای تغییر نظام ایران

از زمانی که قرار شد جان بولتون، جایگزین مایکل فلین در کاخ سفید شده و مشاور امنیت ملی ترامپ شود، محافل امنیتی و سیاسی واشنگتن به دولت هشدار داده بودند بولتون جنگ‌طلب بوده و تنها به فکر تغییر رژیم در ایران است و می‌تواند سیاست‌هایی را در سر داشته باشد که با سیاست‌های اصلی دولت ترامپ به‌کلی متفاوت است. او که از میهمانان همیشگی و ثابت کنفرانس‌های منافقین در یک دهه گذشته بوده است، بارها اعلام کرده بود تغییر نظام در ایران باید توسط دولت آمریکا در پیش گرفته شود اما به محض اینکه به‌عنوان مشاور امنیت ملی وارد کاخ سفید انتخاب شد، اعلام کرد این موضع، نظر شخصی او قبل از گرفتن مسؤولیت بوده و به سیاست‌های کاخ سفید و ترامپ در قبال ایران پایبند است. انتشار این خبر نشان داد دولت ترامپ نباید چندان هم اعتقاد داشته باشد حضور بولتون در کاخ سفید به معنای پذیرش سیاست‌های ترامپ در منطقه خاورمیانه باشد. ترامپ اگرچه خود به دنبال افزایش فشارها بر ایران با هر وسیله ممکن است و گاهی نوآوری‌هایی در این زمینه از خود بروز می‌دهد- مانند کنفرانس ورشو- که باعث تعجب هر کارشناس مسائل سیاست خارجی و بین‌الملل می‌شود اما می‌توان این پیش‌بینی را از ترامپ داشت که او در نهایت حتی به حمله نظامی علیه ایران فکر هم نمی‌کند. ترامپ بارها به هزینه‌های آمریکا در خاورمیانه اشاره کرده است. او گفته آمریکا 7 تریلیون دلار در منطقه خاورمیانه هزینه جنگ‌های بیهوده‌ای کرده که در نهایت نفعی به حال آمریکا نداشته است. او بارها جرج بوش و باراک اوباما را به جنگ‌طلبی در خاورمیانه متهم و عنوان کرده است هزینه جنگ‌های آمریکا با کشورهای این حوزه می‌توانست صرف امور اقتصادی این کشور شود. حالا می‌توان تصور کرد چرا رسانه‌ها و همچنین کاخ سفید از این حرکت جان بولتون به‌قدری شوکه شده‌اند که اعلام می‌کنند احتمالاً این اقدام جان بولتون به بهای سمتش در کاخ سفید تمام خواهد شد.

باز هم پروژه مرد دیوانه

البته از بعد دیگری نیز باید به ماجرا نگاه کرد و آن، اجرای پروژه «مرد دیوانه» توسط ترامپ و دستیارانش در کاخ سفید است. او بارها نشان داده به این پروژه علاقه و سعی دارد نشان دهد ابایی برای حمله به ایران یا هر اقدام تحریک‌کننده دیگری ندارد اما آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد، بسیار دورتر از چیزی است که در گفتمان ترامپ و مشاورانش دیده می‌شود. ترامپ با وجود اینکه از ضرورت برخورد با ایران صحبت می‌کند اما از اقدامی که تمام رسانه‌های غربی عنوان کردند در نهایت به نفع ایران است، حمایت کرد و آن هم بیرون کشیدن سربازان آمریکایی از سوریه بود. او این کار را در شرایطی انجام داد که تمام پنتاگون علیه او بودند و وزیر دفاعش چنان به خشم آمده بود که در واکنش به این تصمیم، استعفای خود را به رئیس‌جمهور تقدیم کرد. او بارها اعلام کرده قصد حملات نظامی به هیچ کشوری را ندارد و سعی دارد اقتصاد داخلی آمریکا را سروسامان دهد. با این حال مشاورش به زمینه‌چینی برای تصمیمی می‌پردازد که هیچ سنخیتی با برنامه‌های ترامپ ندارد.

انتشار خبر درخواست بولتون برای بررسی امکان حمله به ایران، آن هم در روزهای آغازین چهارمین هفته از تعطیلی دولت آمریکا، چنان جوی را علیه دولت ترامپ به راه انداخت که گرت مارکز، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا در گفت‌وگو با سایت خبری- تحلیلی وکس (VOX) بیان کرد: «جان بولتون واقعاً به دنبال گزینه حمله به ایران نبود. او می‌خواست مطمئن شود همه گزینه‌ها را به رئیس‌جمهور ارائه کرده است! این کاری است که معمولاً توسط مشاوران امنیت ملی انجام می‌شود و مساله‌ای کلیدی در شغل مشاوران امنیت ملی است».

وکس در این‌باره نوشت: این اقدام اما حتی در شرایطی که قرار نباشد حمله‌ای به کشورهای دیگر نیز شود، در نوع خود بسیار بحث‌برانگیز و در بعد بین‌المللی تحریک‌کننده است. به همین دلیل متیس ضرورتی ندید به درخواست بولتون به‌صورت رسمی رسیدگی کند یا گزینه‌ای در اختیارش بگذارد و گزارشی را برای او فرستاد که هیچ خاصیتی نداشت. متیس اعتقاد داشت حتی به‌صورت جنگ لفظی هم نباید به این مسأله پرداخت.

جنگ درونی در کاخ سفید

البته برخی دیگر نیز از بعدی دیگر به این ماجرا پرداخته‌اند و اعتقاد دارند جنگ‌های درونی در کاخ سفید بین وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی باعث شد بولتون چنین درخواستی از سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی و پنتاگون داشته باشد. او به‌قدری با متیس مشکل داشت که می‌خواست از هر فرصتی برای کنار زدن او از قدرت استفاده کند و به همین دلیل سعی کرد با مسأله ایران یا خروج آمریکا از سوریه، متیس را به‌قدری تحت‌فشار قرار دهد که یا استعفا کند یا ترامپ او را بیرون کند. بولتون به خواسته‌اش رسید و همه این اقدامات را در شرایطی انجام داد که به قول مسؤولان کاخ سفید، بولتون درست زیر دماغ ترامپ به تسویه‌حساب‌های شخصی با مسؤولان کاخ سفید می‌پرداخت. بولتون می‌خواست بیان کند سازمان‌های اطلاعاتی و پنتاگون باید با او هماهنگ باشند و این تلاش به حذف متیس از پنتاگون منجر شد. یک مقام آگاه در کاخ سفید به سایت خبری وکس اعلام کرده است اگر این کار در هر دولت دیگری انجام می‌شد، آن شخص مطمئناً اخراج می‌شد. این مسأله خطری برای ساختارهای تصمیم‌گیری در آمریکاست، چرا که نشان می‌دهد مشاور امنیت ملی تا چه اندازه می‌تواند سیاست‌هایی را که توسط وزارت خارجه، پنتاگون و سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا باید اتخاذ شود، خود به تنهایی بر عهده بگیرد و از مشاوره با این افراد بپرهیزد.

کودتای نرم علیه ترامپ؟

البته سناریوی دیگری نیز در این‌باره وجود دارد و آن تلاش همه‌جانبه نزدیکان ترامپ برای توجیه تصمیمش درباره خروج نیروهای آمریکایی از سوریه است. روزنامه نیویورک‌تایمز به‌صورت غیرمستقیم به این مسأله اشاره کرده است. این روزنامه به روزی اشاره می‌کند که ترامپ در گفت‌وگوی تلفنی با رجب طیب اردوغان تصمیم خود برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را با او در میان گذاشت. افراد نزدیک به ترامپ در کاخ سفید بیان کرده‌اند در آن گفت‌وگوی تلفنی، ترامپ باز هم مانند سایر سخنرانی‌ها و گفت‌وگوهایش، رئوس مواردی را که مشاوران امنیتی‌اش به او داده بودند تا با رئیس جمهور ترکیه در میان بگذارد، نادیده گرفت و خود رشته سخن را به دست گرفت. او به جای اینکه اشاره کند خروج نیروهای آمریکایی از سوریه تدریجی بوده و این نیروها به شرطی سوریه را ترک می‌کنند که نیروهای ایرانی نیز این کشور را ترک کنند، در برابر این حرف اردوغان قرار گرفت که گفت ترکیه با باقیمانده نیروهای داعش در سوریه می‌جنگد. ترامپ آنقدر از این حرف ذوق زده شده بود که فراموش کرد اعلام کند ترکیه نباید با کردها وارد جنگ شود و بلافاصله به رسانه‌ها خبر داد نیروهای آمریکایی را از سوریه بیرون می‌کشد و اردوغان شخصاً به او قول داده بقیه کار را بر عهده بگیرد. از این منظر البته اختلافات زیادی بین ترامپ و مشاورانش بود. آنها عقیده داشتند ترکیه از نظر نظامی قادر به مقابله با داعش نیست و از طرفی، از ابتدای بحران سوریه نیز نشان داده است تمایلی برای از بین بردن داعش ندارد. بدین ترتیب با یک تماس تلفنی عجیب، ترامپ از سوریه خارج شده و دست اردوغان را برای مبارزه با کردها که از متحدان آمریکا بودند باز گذاشته بود. گفتن همین جمله که خروج نیروهای آمریکایی از سوریه فوری خواهد بود، کافی بود تا نتانیاهو را در بهت و ترس فرو ببرد. به همین روی، جان بولتون و مایک پمپئو موظف شدند با سفر به خاورمیانه راهی برای کنترل هراس صهیونیست‌ها و اعراب منطقه از این مسأله پیدا کنند. جان بولتون به سرزمین‌های اشغالی و ترکیه رفت. او به صهیونیست‌ها وعده داد خروج نیروهای آمریکایی بعد از خروج ایران از سوریه خواهد بود. بعد از این وعده راهی ترکیه شد و بیان کرد اجازه نمی‌دهد ترک‌ها با کردهای سوریه وارد جنگ شوند. گفتن همین جمله کافی بود که دیدار او با اردوغان لغو شود. رسانه‌های ترکیه سیاست‌های مشاور و وزیر خارجه آمریکا را درست در نقطه مقابل ترامپ دانستند و روزنامه دیلی‌صباح از این نظرات به‌عنوان «کودتای نرم» بولتون و پمپئو علیه ترامپ یاد کرد. به نظر می‌رسید مشاوران ترامپ با ایده خروج فوری از سوریه مخالف باشند اما در نهایت با درز پیدا کردن خبر ایده حمله نظامی به ایران معلوم شد چرا این خبر، یک سال بعد و زمانی که سفر پمپئو به خاورمیانه تمام می‌شود، در رسانه‌ها منتشر و همزمان با آن، ماجرای برگزاری نشست سیاسی علیه ایران در ورشوی لهستان نیز مطرح می‌شود. همه این نشانه‌ها در نهایت به یک نتیجه می‌رسد: ترامپ سعی دارد به هر طریق ممکن و در اسرع وقت نیروهای آمریکایی را از سوریه خارج کند اما نمی‌داند با نگرانی‌های عربی- عبری چه کند. به همین دلیل مشاور و وزیر امور خارجه‌اش را به منطقه می‌فرستد تا به سران منطقه اطمینان دهند اجازه نمی‌دهد خروج آمریکا از سوریه به نفع ایران تمام شود. آنها اخبار مربوط به درخواست برای راه‌حل‌های نظامی را نیز به رسانه‌ها می‌فرستند تا نشان دهند عزمی جدی برای مقابله با ایران دارند. برگزاری کنفرانس برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه نیز در همین پازل قرار می‌گیرد اما بولتون و پمپئو یک مسأله را هنوز درک نکرده‌اند و آن هم این است که رسیدن از مسأله تهاجم نظامی و تحریم‌های همه‌جانبه به مسأله دلداری دادن به اسرائیل و برپایی کنفرانس در لهستان، نشان می‌دهد آمریکا چقدر در پی گرفتن اهدافش در قبال ایران ضعیف شده است. زمانی که اوباما از برجام دفاع می‌کرد، بیان می‌کرد تحریم‌ها دیگر به بن‌بست رسیده بود. آمریکا هر چه را در ایران قابل تحریم شدن بود تحریم کرده بود. امکان حمله نظامی نیز به ایران وجود نداشت. به همین دلیل برجام آخرین راه‌حل آمریکا در قبال ایران بود. ترامپ که بر خلاف خواست مشاورانش در نهایت از این توافق خارج شد، حالا به جایی رسیده که دیگر هیچ گزینه‌ای جز برپایی کنفرانس برای مقابله با ایران ندارد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار