سرویس سبکزندگی جوان آنلاین- سمیه حیدری: از قدیم رسم بر این بوده که آهنگرها و ریختهگرها درجه حرارت کوره آهنگری را تدریجاً بالا میبرند تا آهن سرد به تدریج حرارت بگیرد و گداخته و مذاب شود، چراکه آهن این خاصیت را دارد که اگر غفلتاً در معرض حرارت شدید و چند صد درجه قرار بگیرد، سخت گداخته میشود و با صداهای مهیبی منفجر شده و «از کوره در میروند» یعنی به خارج پرتاب میشوند. حکایت آدمهایی که از روی هیجانات کنترل نشده از کوره در میروند نیز همین است. آدمهایی که پایان عصبانیت آنها پشیمانی است، اما افسوس که به خود و دیگران آسیب میزنند.
هیجانها هر چند بخشی از نعمتهای الهیاند که در انسان به ودیعه نهاده شده، اما باید کنترل شوند. سلامت روانی و عقلانی انسانها تا حد زیادی به سلامت هیجانی وابسته است. وضعیت هیجانی میتواند قضاوتهای فرد در مورد رفتارهای خود و دیگران و نیز نحوه برخوردهای اجتماعی وی را تحت تأثیر قرار دهد. جلوههای هیجانی نقشهای متفاوتی ایفا میکنند. از جمله اینکه به عنوان وسیلهای برای برقراری ارتباط با دیگران به کار میروند و فرد میتواند از طریق آنها اطلاعاتی را در مورد احساسات، نیازها و امیال خود به دیگران منتقل کند. از سوی دیگر نیز ما یاد میگیریم چگونه پیامهای هیجانی دیگران را بخوانیم، بازشناسی کنیم و طبق آنها رفتاری مناسب انجام دهیم. شواهد بسیاری نشان میدهد افرادی که در زمینه احساسات و عواطف خود قوی و چیره دست هستند، یعنی احساسات خود را به خوبی کنترل و احساسات دیگران را درک میکنند و با آنها به خوبی کنار میآیند، در هر زمینه زندگی، خواه روابط خصوصی و خانوادگی و خواه در مراودتهای سیاسی و اجتماعی از مزیّت خوبی برخوردارند، بنابراین ایجاد و بازشناسی هیجانها شیوههای مهمی برای تنظیم مبادلات اجتماعی و تعادل جسمانی و روانی ما هستند.
هوش هیجانی، توانایی تشخیص و درک احساسات خودتان یا تشخیص احساسات دیگران و همدردی با آنهاست.
کسانی که از لحاظ عاطفی هوشمند هستند، افرادی هستند که احساساتشان را تحت کنترل دارند. به عنوان مثال، آیا تا به حال کسی را دیدهاید که بتواند حتی در داغترین بحثها هم آرام بماند؟ یا بدون آنکه در موقعیت رهبری قرار داشته باشد، مردم از او پیروی کنند و دستوراتش را اجرا کنند؟ اینها از آن نوع افرادی هستند که هوش هیجانی دارند. اداره هیجانها ممکن نیست، مگر اینکه با هیجانهای بنیادین مثل خشم، ترس، اضطراب، شادمانی، تعجب، اندوه، انزجار و عشق آشنا باشیم و همچنین از دانش کافی درباره سطوح هیجان، مراحل، تظاهرات جسمانی، عاطفی، شناختی و رفتاری آنها، هیجانهای مثبت و منفی و شدت و ضعف آنها برخوردار باشیم. شناخت هیجانها به ما قدرت تحلیل و کنترل میدهد و هر قدر این شناخت (قدرت) بیشتر باشد به سوی مدیریت و کنترل عواطف و بهبود روابط بین فردی جلوتر رفتهایم و در مجموع، گام بزرگی در موفقیت زندگی خود در ابعاد گوناگون برداشتهایم.
اینکه گاهی در زندگی عصبانی شویم، کاملاً طبیعی و عادی است؛ چراکه در برخی مواقع حتی موارد کوچک هم میتوانند ما را تحریک کنند. واقعیت این است که خشم و عصبانیت احساساتی هستند که به سختی میتوان آنها را کنترل کرد، اما با به کارگیری چند روش کارآمد میتوان تلاشی سودمند در جهت کنترل این احساسات کرد.
در متون اسلامى خشم را به غضب و غیظ تعبیر مىکنند. دانشمندان و علماى اسلامى، خشم را یکى از نعمت هاى بزرگ خداوند مىدانند که در وجود انسانها به ودیعه نهاده شده است و به واسطه آن انسان براى بقاى خویش، در برابر ناملایمات طبیعت تلاش مىکند و به بازسازى و آبادى دنیا و آخرتش مشغول مىشود. جهاد با دشمنان، حفظ نظام بشر، امر به معروف و نهى از منکر، اجراى تعزیرات، دفاع از جان و مال و جهاد با نفس، فقط به کمک و یارى این غریزه ممکن مىگردد و اگر غریزه خشم نبود، بشر رو به نابودى و تباهى مىگذاشت. از سوى دیگر، همین نیروى حیاتى و غریزى (خشم) مىتواند ویرانکننده نیز باشد، در حدى که بر انسان غلبه مىکند تا آنجا که اعمال و کردار فرد از کنترل عقل و دین و تبعیت از آنها خارج مىشود. قوه غضب اگر به افراط گراید تهور، اگر به تفریط روى آورد جبن و اگر در حد اعتدال باشد شجاعت نام دارد. حد افراط این است که انسان به اندازهاى خشمگین شود که از فرمان عقل و دین خارج شود و اختیارش سلب گردد. حد تفریط این است که اگر انسان قوه انتقام نداشته باشد یا اینکه در او چنین قوهاى کم باشد، نسبت به خودش، ناموسش و دیگران بىتفاوت و بىغیرت مىشود.
از دیدگاه روانشناختی، هیجان خشم نیز همچون سایر هیجانات، دارای آثاری همهجانبه در افکار، گفتار و رفتار است. آثار فیزیکی خشم کنترل نشده و افسار گسیخته عبارتند از: برافروختگی شدید چهره، افزایش فشار خون، پیدایش غضب در گوشه لبها، خشکی لب، دهان و گلو، انقباض ماهیچههای فک، گشادی سوراخهای بینی، تیز شدن گوشها، انقباض ماهیچهها و آمادگی برای انجام عکسالعمل و اقدام، بههم ریختگی حالت ظاهری و خُلق و خوی (منبعث از آشفتگی درونی.)
از آثار رفتاری و زبانی خشم کنترل نشده میتوان رها کردن زبان به ناسزا و فحش دادن، فریاد کشیدن، زد و خورد، پرخاشگری، قتل و جراحت را نام برد. برخی آثار روانی و معنوی خشم کنترل نشده نیز عبارتند از: کینه و حسد، نفاق و پنهانکاری، عدم تعادل و نارضایتی شدید هنگام مشکلات و اندوه به هنگام شادی، تفکّر نسبت به افشای اسرار، استهزا و از دست دادن تفکّر خلاّق. پیامبر (ص) به درستی فرمودند: «بدانید که خشم اخگری است در قلب آدمیزاد، سرخ شدن چشمها و برآمدن رگهای گردنش را [در هنگام خشم و عصبانیت]نمیبینید؟!»
همانگونه که بیان شد، هیجان خشم در ذات خود پرتوی از مشیت حکیمانه خداوند در خلقت انسان است و جنبه مثبت و منفی دارد و جنبه مثبت آن در برخی موارد ضروری است و بروز جنبه منفی آن نیز به سبب اینکه برانگیخته از عوامل بیرونی است و کنترل همه این عوامل از اختیار انسان بیرون است، امری طبیعی مینماید. بنابراین باید خشم را کنترل کرد و آسیبهای ناشی از آن را به حداقل رساند. قرآن و حدیث راهکارهای ارزشمندی را برای کنترل و مدیریت خشم پیشنهاد میکنند که ذکر و یاد خدا و پناه بردن به او، تمرین و ممارست برای عفو، گذشت و فرو خوردن خشم، وضو گرفتن و عبادت کردن، ممارست برای سکوت هنگام خشم، آگاهی از عِقاب و عذاب خداوند هنگام خشمهای افسار گسیخته از جمله مهمترین آنهاست. بیشک راهکارهای علمی و روانشناختی متعددی نیز برای مهارت کنترل خشم وجود دارد که عموماً محتوای آنها دارای انطباق با مضامین و آموزههای قرآنی و دینی ما در این زمینه است.
منابع:
خشم و مدیریت آن در قرآن کریم- سامانه مدیریت علمی نشریات دانشگاه علامه
مدیریت خشم- محمد حسین قدیری- نشریه معرفت - شماره ۹۷
کنترل و مدیریت خشم در قرآن و حدیث، خبرگزاری فارس