
جامعه ورزش ايران هميشه در كنار مردم بوده است، ورزشكاران اين ديار به خوبي آموختهاند كه رسم مردمداري و رسيدگي به وضعيت مردم و بودن در ميان آنها، چيزي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن گذشت.
ورزش در كنار مردم است، چه زمان شادماني كه البته خود نيز نقش بسزايي در شاديهاي ملي دارد و چه در زمان غم و اندوه و حتي فريادهاي حقطلبي، در كنار اينها بايد بصيرت و تميز حق از باطل نزد ورزشكاران اين سرزمين را كه بارها آن را ثابت كردهاند؛ از چشمپوشي از سكوي قهرماني و مدال زرين براي دفاع از آرمانهاي انقلاب اسلامي گرفته تا قدرت تمايز قائل شدن بين مطالبه، اغتشاش و آشوب را نيز اضافه كرد.
هفتهاي كه گذشت، هفتهاي پرهياهو براي كشور بود، هياهويي كه ضدانقلاب و دشمنان قسم خورده مردم و انقلاب از آن نهايت استفاده را بردند و تا دلشان ميخواست در گوشه و كنار كشور دست به آشوب زدند. با اين حال مردم خيلي زود صف خود را از معاندان جدا كردند و بهرغم داشتن مطالبات اقتصادي فراوان و انتظار از مسئولان نظام براي رسيدگي به آنها، در برابر آشوبگران و اربابان خارجي آنها قد علم كردند.
در اين ميان جامعه ورزش نيز يكبار ديگر راه و رسم پهلواني را معنا كرد و در كنار مردم ايستاد. ورزشكاران مدالآور و قهرمانان المپيكي و پارالمپيكي ايران كه پيشتر بارها استكبارستيزي خود را نشان دادهاند، اينبار نيز پاي آرمانهاي انقلاب و نظام اسلامي ايستادند و هرگونه آشوب و توهين به مقدسات ملي و مذهبي را محكوم كردند.
بر كسي پوشيده نيست كه بسياري از اين قهرمانان و مدالآوران مطالبات برحقي از مسئولان نظام و به خصوص ورزش آن دارند كه از بديهيترين مطالبات و حقوق ورزشكاران المپيكي و مدالآور به حساب ميآيد. علاوه بر اين بسياري از قهرمانان مدالآور اين سرزمين با دست خالي و به دور از شرايط استاندارد روند آمادهسازي و تمرينات خود را سپري ميكنند، اما با كمترين امكانات بهترين نتايج را رقم ميزنند و باز هم بر كسي پوشيده نيست كه بسياري از قهرمانان مدالآور اين سرزمين حتي براي گذراندن زندگي روزمره خود با مشكلات و كمبودهاي جدي روبهرو هستند، اما به نام ايران و انقلاب افتخارآفريني ميكنند.
اين قهرمانان و مدالآوران با داشتن اين همه كمبود و اين همه مطالبه، اما به خوبي صف خود را از آشوب، اغتشاش و برهم زدن نظم و آرامش مردم جدا كردند و در كنار مردم بصيرت خود را نشان دادند و البته در كنار آن يادآور شدند كه نبايد حرف حق مردم را نشنيده گرفت. جالب اينكه قهرمانان و مدالآوران اين سرزمين پهلوانانه چيزي از حق و حقوق خود نگفتند و تنها دغدغههاي خود بابت رسيدگي به مردم را بيان كردند، آن هم در كنار حمايت از رهبري و آرمانهاي مقدس ايران اسلامي و انقلاب.
جامعه ورزش كشور يكبار ديگر نمره قبولي گرفت. ورزشكاران افتخارآفرين ايران بار ديگر از يك امتحان بزرگ سربلند بيرون آمدند تا ثابت كنند كه هميشه در كنار مردم انقلابي و بابصيرت ايران اسلامي هستند و از آنها جدا نيستند.
حالا اما نوبت مسئولان است، مسئولاني كه بايد به درد مردم برسند، در اين ميان روي صحبت ما با مسئولان ورزش كشور است، مسئولاني كه بايد به ورزشكاران افتخارآفرين اين مرز و بوم رسيدگي كنند. حالا وقت آن است كه نگاهها از يك رشته خاص برداشته شود، وقت آن است كه از سرازير شدن پول مردم و بيتالمال به سوي يك رشته خاص جلوگيري و سهم المپيكيها و پارالمپيكيها پرداخت شود تا آنها كه تاكنون با دست خالي، فقدان امكانات و تبعيضهاي موجود در ورزش تا آنجا كه در توان داشتهاند، افتخارآفريني و كسب مدال كردهاند به حق خود برسند.
حالا نوبت مسئولان كشور است تا با رسيدگي بيشتر و بهتر به اين قهرمانان و مدالآوران زمينهساز موفقيتهاي بزرگتر آنها باشند تا با اين موفقيتها شادي روحي و رواني جامعه نيز فراهم شود. جامعه ورزش و ورزشكاران بزرگ ايران از اين امتحان نيز سربلند بيرون آمدند و ثابت كردند كه هيچگاه اجازه نخوهند داد دشمن از شرايط سوءاستفاده كند و از نام آنها براي رسيدن به اهداف خود سود ببرد.