
روزشمار زمان باقيمانده به آغاز بازيهاي آسيايي 2018 جاكارتا حكايت از آن دارد كه فاصلهاي تقريباً 9 ماهه با آغاز اين رقابتها داريم، 9 ماهي كه اگر خوب نگاه كنيم با توجه به تعطيلات ماههاي آخر سال 96 و ابتداي سال 97 و شرايط خاص ايامي چون ماه مبارك رمضان تقريباً به هفت ماه تقليل پيدا ميكند.
در خوشبينانهترين حالت هفت ماه فرصت داريم تا خود را براي المپيك آسيا آماده كنيم، اما در اين شرايط وزارت ورزش ورزش اينقدر فوتبالزده عمل ميكند كه صدايي جز فوتبال از آن شنيده نميشود. در روزها و ماههايي كه بسياري از فدراسيونها در انتظار برگزاري انتخابات براي مشخص شدن رئيس به سر ميبرند و با سرپرست اوضاع سردرگمي را سپري ميكنند وزارت ورزش چنان روي مسائل فوتبال و بدهيهاي چندده ميلياردي باشگاههاي آن متمركز شده كه گويي اصلاً رشته ديگري وجود ندارد. اين روزها اوضاع بوكس نابسامان است، وضعيت تكواندو بهرغم داشتن رئيس پرحاشيه است، كشتي در آستانه يك پوستاندازي است، بايد فكري به حال بسكتبال كرد، واليبال به عنوان قدرت اول آسيا همين شرايط را سپري ميكند و شنا هم در صف انتظار است. رشتههايي كه از آنها نام برديم، تماماً رشتههايي هستند كه اميد مدالآوري و كسب طلاي ارزشمند بازيهاي آسيايي محسوب ميشوند و اين يعني اينكه بايد شرايط مطلوبي داشته باشند.
بايد با برنامهريزي پيش بروند. بايد نقشه راه داشته باشند. بايد مديريت داشته باشند. بايد مسئول داشته باشند، مديري كه بتواند در مدت زمان كوتاه باقيمانده راه را به درستي طي كند. تكرار نتايج خوب بازيهاي آسيايي 2010 گوانژو و 2014 اينچهاون تنها به اين مربوط ميشود كه فدراسيونهاي مدالآور بتوانند در آرامش براي زمان پيشرو برنامهريزي كنند و اين ممكن نيست مگر آنكه وزارت ورزش هرچه زودتر تكليف اين فدراسيونها را روشن كند.
بدون ترديد فدراسيوني كه با سرپرست اداره شود نميتواند روي اهداف خود تمركز كند و اين اصليترين بخش ماجراست كه در كنار خود حاشيههاي ديگري هم به همراه دارد، حاشيههايي كه امروز بوكس با آن درگير است و بعيد نيست با توجه به بيخيالي وزارت ورزش در اين خصوص به زودي بقيه فدراسيونها هم دچار آن شوند. واقعيت اين است كه وزارت فوتبالزده ظاهراً اهميتي به بقيه نميهد. اين روزها فوتبال و حاشيههاي آن تمام فكر و ذكر وزارتنشينان و حتي برخي دولتمردان را به خود مشغول كرده و اين ميشود كه رشتههاي مدالآور بلاتكليف و سردرگرم ميمانند.
مقام چهارمي بازيهاي آسيايي گوانژو با برخي سوءمديريتها و اهمالها در اينچهاون به پنجمي تنزل پيدا كرد و حالا هم مطمئناً با سياست و راهي كه سلطانيفر و وزارت ورزش در پيش گرفتهاند، پنجمي اينچهاون نيز در جاكارتا تنزل پيدا خواهد كرد.
ورزش ايران هفت ماه سرنوشتساز پيشرو دارد. نيازي به تكرار نيست كه رقباي ايران از مدتها قبل برنامه ريخته و كار را شروع كردهاند، آن هم نه براي بازيهاي جاكارتا كه براي المپيك 2020 توكيو و جاكارتا تنها سكوي پرتاب آنها براي المپيك محسوب ميشود. اين واقعيتي است كه علاقهمندان به ورزش در ايران آن را باور دارند و نگران بيبرنامگي ورزش كشور هستند، اما گويا هيچ گوش شنوايي براي شنيدن زنگ خطر آن و چشم بينايي براي ديدن نواقص در ميان مسئولان وجود ندارد و مسئولان امروز وزارت ورزش متأسفانه بيخيالتر از قبليها اينقدر در گير و دار فوتبال و حواشي آن هستند كه همه چيز را فراموش كردهاند. اينقدر كه اين روزها تصور ميكنيم ميشود تابلوي وزارت ورزش را پايين كشيد و جاي آن وزارت فوتبال را بالا برد تا حداقل خيال بقيه راحت شود كه كسي دنبال كارشان نيست و خودشان بايد به دنبال حل معضلات و مشكلاتشان باشند.