به گزارش خبرنگار ما، شامگاه سهشنبه 24 مردادماه امسال بود كه رهگذران در حال عبور از خياباني در غرب تهران با فريادهاي دلخراش «آي سوختم» زن سالخوردهاي روبهرو شدند كه در تاريكي خيابان صورتش را گرفته بود. همچنين رهگذران همزمان با شنيدن فريادهاي اين زن مشاهده كردند كه دو مرد موتورسوار كه كلاه كاسكت به سر داشتند پس از پاشيدن مايعي به صورت زن سالخورده به سرعت از محل گريختند. اهالي محل و رهگذران وقتي به كمك وي شتافتند متوجه شدند زن سالخورده با مايع اسيدي به شدت از ناحيه صورت آسيب ديده است. بدين ترتيب همزمان با انتقال زن مصدوم به بيمارستان، موضوع را به پليس خبر دادند. نخستين بررسيها نشان داد لحظاتي قبل تركنشين موتورسيكلت در تاريكی شب حوالي يكي از خيابانهاي شهرك راهآهن زن سالخورده را هدف اسيدپاشي قرار داده و همراه همدستش با موتورسيكلت فرار كرده است.
زن سالخورده كه به سختي حرف ميزد، گفت: لحظه حادثه در حال برگشت از مطب پزشك بودم كه در نزديكي خانهام در تاريكي شب مردي از پشت سطل زبالهاي بيرون آمد و مايع داخل ظرفي را به صورتم پاشيد. ثانيههايي بعد صورت، دست و قسمتي از شكم و پايم به شدت سوزش گرفت، بهطوري كه فريادهاي «آي سوختم» من به آسمان بلند شد. در حالي كه من فرياد ميزدم مرد اسيدپاش سوار ترك موتورسيكلتي كه رانندهاش از قبل آماده حركت بود، نشست و فرار كرد.
پس از اين حادثه تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي پايتخت به دستور قاضي مدير روستا، بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران براي شناسايي عاملان اسيدپاشي وارد عمل شدند.
در نخستين شاخه از تحقيقات پسر زن سالخورده از مرد جواني كه مستأجر قبلي مادرش بود به اتهام اسيدپاشي شكايت كرد. وي گفت: مادرم خانه بزرگ و چند طبقهاي در شهرك راهآهن دارد. سال قبل مردي همراه زن و فرزندش مستأجر مادرم شد. او هميشه به خاطر پارك خودرواش با مادرم درگيری داشت و چند بار هم مادرم را تهديد به اسيدپاشي و آتش زدن خانهاش كرده بود. در حالي كه پسر زن مصدوم مدعي دست داشتن مستأجر قبلي مادرش در حادثه اسيدپاشي بود تحقيقات مأموران نشان داد وي بيگناه است. بنابراين مأموران تحقيقات خود را درباره اين حادثه ادامه دادند تا اينكه به رد پاي عروس زن سالخورده به نام هما در اين حادثه رسيدند. بررسيها فني پليسي حكايت از اين داشت زن سالخورده مدتي است با عروسش اختلاف دارد و همچنين مشخص شد پيامكهاي تهديدآميزي كه براي زن مصدوم ارسال شدهاست از گوشي عروس وي بوده است. بنابراين مأموران به هما مظنون شدند و وي را بازداشت كردند. در حالي كه هما حادثه اسيدپاشي را انكار ميكرد، مأموران دريافتند وي مدتي است با مرد ميوهفروشي به نام اميد ارتباط پنهاني دارد. مأموران در بازرسي از مغازه مرد ميوه فروش پنجگوشي تلفن همراه كشف كردند كه يكي از تلفنها همان گوشي بود كه با آن پيامكها و تلفنهاي تهديدآميز براي زن سالخورده فرستاده ميشد. اميد پس از بازداشت، صبح ديروز همراه هما براي تحقيقات به دادسراي امور جنايي منتقل شدند. هما در بازجوييها سكوت كرد و مدعي شد كه در حادثه اسيدپاشي مادر شوهرش دست نداشته است و عاملان اسيدپاشي را نميشناسد.
اميد در بازجوييها گفت: من در محل زندگي هما ميوه فروشي دارم. دو سال قبل با هما كه براي خريد ميوه به مغازهام آمده بود آشنا شدم. او هميشه از مشكلات اقتصادي خانوادهاش ميگفت و من هم به او سبزي ميدادم تا سرخ كند و بفروشد. فكر ميكردم شوهر ندارد به همين دليل به او كمك ميكردم. مدتي قبل هم به من گفت كه دو پسر موتورسوار مزاحم او ميشوند و من با آن دو نفر درگير شدم. وي ادامه داد: هما مبلغ زيادي به من بدهكار بود و به همين خاطر گوشياش پيش من امانت بود تا بدهياش را پرداخت كند و من خبر نداشتم كه با آن گوشي به مادر شوهرش پيامكهاي تهديدآميز فرستاده است. وي در پايان در ادعايي گفت: من از حادثه اسيدپاشي مادر شوهر هما خبر ندارم.
دو متهم در حالي كه جرم خود را انكار ميكردند براي تحقيقات بيشتر و روشن شدن زواياي پنهان حادثه به دستور قاضي مدير روستا دراختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند.