رويارويي پرسپوليس و استقلال نهتنها در کشورمان بلکه در قاره کهن نيز از اهميت بالايي برخوردار است تا جايي که اخبار اين بازي بازتاب زيادي در رسانههاي داخلي و خارجي دارد. با اين حال در دربي تهران آنقدر حاشيه، نکات منفي و خلأهاي فرهنگي به چشم ميخورد که بايد اميدوار بود كه خارجيها تنها نتيجه بازي را پوشش داده باشند، چراکه در اين صورت فرهنگ فوتبال و حتي جامعهمان زير سؤال ميرود.
هياهوي دربي از هفتهها قبل شروع ميشود، چند روز مانده به روز بازي بيشتر و در روز مسابقه به بالاترين حد ممکن ميرسد. جدا از بحثهاي فني، اينکه پيروزي حق کدام تيم بود و سوتهاي داور تا چه اندازه روي بازي تأثير گذاشت، از بياخلاقيهايي که روي سکوها رخ ميدهد و به داخل زمين هم کشيده ميشود نميتوان به سادگي گذشت. به خاطر همين بياخلاقيهاست که به هيچ وجه نميتوان دربي را گل سرسبد فوتبال ايران ناميد. اين دو تيم در يک فصل فوتبالي حداقل دو بار به مصاف هم ميروند و دو بار هم بيفرهنگيها حول و حوش اين ديدار حساس منعکس ميشود. چالشهايي که روز پنجشنبه در آزادي به تصوير کشيده شد و عکسها و فيلمهاي آن در رسانهها و شبکههاي اجتماعي دست به دست ميشود، واقعيتهايي هستند كه سالهاست بر فوتبال ما حاکم است، اما هيچ مقام مسئولي در جهت برطرف کردن آنها قدمي جدي برنداشته است. از طرفي هواداران دو تيم نيز وقتي تحت تأثير جو ورزشگاه قرار ميگيرند همسو با جريان حاکم رکيکترين الفاظ را نثار تيم رقيب و البته داور مسابقه ميکنند. اوضاع زماني بغرنجتر ميشود که يکي از دو تيم گلي دريافت ميكند، آنوقت است که بايد منتظر شنيدن بدترين شعارها و فحاشيها بود تا جايي که مسئولان پخش مستقيم تلويزيوني راهي جز قطع کردن صداي ورزشگاه ندارند. در حقيقت اين کار تنها راهحل جدي است که تاکنون براي حل مشکل فحاشيها در استاديومهاي ورزشي انجام شده است.
با اينکه مديران تيمها بر فرهنگي بودن باشگاهشان تأکيد دارند و در فدراسيون فوتبال نيز هميشه دم از فعاليتهاي فرهنگي و ترويج اخلاقمداري زده ميشود، اما عملاً هيچ کاري براي حل معضلات فرهنگي روي سکوها انجام نشده است! متأسفانه فحاشيهاي پياپي تنها نکته منفي دربي 85 نبود؛ پرتاب اشيا، پرتاب نارنجک، کندن صندليها و صدمه زدن به برخي بازيکنان و عکاسان حاد بودن شرايط موجود را تأييد ميکند. اگر بخواهيم با نگاهي بيطرف و منصفانه به قضيه بنگريم، بايد اعتراف کنيم که اتفاقات رخ داده در آزادي همه ساله در دربي تکرار ميشود. هر بار پس از مصاف سرخابيها رسانهها رفتار تماشاگرنماها را که تعدادشان بسيار زياد است به تصوير ميکشند به اين اميد که دستاندرکاران فوتبال کشور با برنامهريزي ويژه و کمک گرفتن از نهادهاي فرهنگي و اجتماعي به فکر کاهش حواشي بيفتند، ولي تا به امروز نه مسئولان کاري انجام دادهاند و نه تهديدها و جريمههاي کميته انضباطي تأثيري داشته است. از سوي ديگر اينکه از اين دست رفتارها کم و زياد در ساير بازيها نيز به چشم ميخورد، اما بدون شک حواشي دربي بازتاب بسيار گستردهتري در سطح ايران و جهان دارد. با اينکه مصاف پرسپوليس و استقلال را دربي آسيا هم مينامند، ولي در حقيقت واکنش هواداران به اتفاقات درون زمين روز به روز بدتر از گذشته ميشود. در گيرودار حواشي اين بازي هنوز بسياري خود را مسئول رفتار تماشاگران تيمشان نميدانند و معلوم نيست متولي اين همه بيفرهنگي کيست! اگرچه قضاوت داور مسابقه با اشتباهاتي همراه شد و کارتهاي پياپي او بازي را تحت تأثير قرار داد، اما باز هم نميتوان پذيرفت که هزاران تماشاگر در يک نيمه بازي، او را با الفاظ رکيک مجازات کنند. دم از فرهنگ ميزنيم، اما در بازي که ورزشگاه آزادي مملو از جمعيت میشود رفتارهاي کاملاً ضدفرهنگي به چشم ميخورد. در عصر ارتباطات مطمئن باشيد اينگونه رفتارها از چشم مردم ساير کشورها دور نميماند و آنموقع است که بايد منتظر قضاوتهاي خارجيها عليه فرهنگمان باشيم. دربي تهران تمام شد و بداخلاقيها و حاشيههاي ريز و درشت آن دوباره به دست فراموشي سپرده ميشود، لطفاً به فکر بازي برگشت و بازيهاي آتي باشيد.