تازهترين صحبتهاي وزير ورزش در رابطه با اهميت ردههاي پايه و رشتههاي پرمدال اميدواركننده است. او ميگويد: «به سرمايهگذاري ويژه در رشتههاي پايه و پرمدال مصمم هستيم و بايد با کار مضاعف و ارائه برنامه عملياتي و قابل ارزيابي آهستهآهسته در تمام رشتههاي پايه مطرح شويم.» با اين حال آيا ميتوان به اين مبحث اميدواركنندهاي كه ايراد شد، دل خوش كرد يا بايد آن را تنها يك نگاه قابل تحسين دانست كه هرگز قصدي براي عملي كردن آن وجود ندارد؟
بدون شك همانطور كه سلطانيفر نيز در خلال صحبتهايش بدان اشاره ميكند، توجه به ورزش پايه به معناي دستيابي به سكوهاي آسيایي و جهاني و اوج گرفتن ورزش است، اما اين مهم همواره شعاري فريبنده بر سر زبان مسئولان بوده و بس و كمتر كسي تصميم و ارادهاي براي عملي كردن آن داشته است. اين را تجربهاي كهنه ثابت كرده، تجربهاي كه گوشهاي از آن را در كاروان اعزامي ايران به بازيهاي داخل سالن آسيا ميتوان ديد. رقابتهايي كه اهميت چنداني ندارد و فرصت مناسبي براي تيمهاي پايه رشتههاي مختلف ورزشي است كه با حضور در رقابتهاي برونمرزي، ميدانديده شوند و تجربهآموزي كنند. همانطور كه ساير كشورها چنين ميكنند تا ورزشكاران خود در سنين پايين را با حضور در اين رقابتها آماده نبردهاي بزرگ و مهم كنند، اما تيمهاي ايران با نفرات اصلي خود راهي اين مسابقات ميشوند يا تيم دوم خود را ميبرند و خبري از فرصت دادن به ورزشكاران ردههاي پايه حتي در اين رقابتهاي كماهميت هم ديده نميشود.
توجه به ورزش پايه يعني ساختن تيمهاي قدرتمند در آينده. يعني تيمهاي ملي كه در عرصههاي بينالمللي حرفي براي گفتن داشته باشند، اما آمادهسازي چنين تيمهاي قدري، نيازمند سرمايهگذاري، توجه و حمايت است، چراكه موفقيت ورزش را رعايت اصول و قواعد تضمين ميكنند. اصولي كه به چيزي بيش از شعارهاي دلفريب و اقواكننده نياز دارد و بايد به مرحله اجرا برسد، البته اگر قرار است به ثمر بنشيند و نتيجه دهد. سلطانيفر از توجه به شنا ميگويد آن هم براي كسب كرسيهاي جهاني، شنايي كه ورزشكاران آن از داشتن حداقل امكانات و تمرين كردن در استخرهاي استاندار محروم هستند و به وقت اعزام حتي نميتوانند همراهي مربيان خود را داشته باشند (اتفاقي كه در المپيك رخ داد). براي رسيدن به سكوهاي آسيايي و جهاني راهي بس طولاني و دشوار داريم.
سلطانيفر وزارت را براي برنامهريزي در زمينه رشتههاي پايه براي كسب مدال مصمم ميخواند، اما چند روز قبل از آنكه وزير نگاهش را در اين زمينه بيان كند، كارواني راهي رقابتهاي داخل سالن آسيا ميشود كه خرجي ميلياردي روي دست ورزش گذاشته، بيآنكه ردپايي از تيمهاي پايه در آن ديده شود.
حال آنكه اين مسابقات و مسابقاتي ديگر نظير آن ميتواند يك فرصت براي ارزيابي و آمادهسازي ورزشكاران جوان و نوجوان براي حضوري مؤثر در تيمهاي بزرگسالان باشد يا حتي ميتوان اندكي از خرجهاي اضافه آن كاست و به ردههاي پايه اختصاص داد، اما هيچ يك از اين تفكرات را نميتوان در اعزامهاي برونمرزي ديد. آن هم در حالي كه چند روز بعد، وزير ورزش از لزوم اهميت سرمايهگذاري روي پايهها ميگويد و نگاهي گذرا به شرايط تيمهاي پايه در هر يك از رشتههاي ورزشي نشان ميدهد كه همه آنچه از اهميت توجه به پايهها گفته ميشود، چيزي بيش از يك سخنراني دلنشين نيست. سخنراني كه بعد از ايراد آن، خيلي زود به دست فراموشي سپرده ميشود و كمتر كسي به فكر اقدام كردن براساس آنچه كه ايراد شده، ميافتد. در حالي كه به عمل کار برآيد به سخنداني نيست! مسئلهاي كه البته به نظر ميرسد خيلي هم براي مسئولان اهميت ندارد وقتي به جاي عمل كردن، تنها به سخنوري ميپردازند!