به گزارش خبرنگار ما، چند روز قبل مردي سراسيمه به اداره پليس رفت و از پسر جواني به اتهام ربودن دختر جوانش شكايت كرد.
شاكي در توضيح ماجرا گفت: دخترم مهتاب دانشجو است. او سهروز قبل به دانشگاه رفت. در حالي كه عصر در خانه منتظرش بوديم از او خبري نشد تا اينكه نگرانش شدم و با تلفن همراهش تماس گرفتم. پس از چند بار تماس در نهايت دخترم در حالي كه گريه ميكرد به تلفن من جواب داد و گفت خواستگار قبلياش كه از بستگان دور ما است و به او جواب رد داده بوديم، او را ربوده است و قصد دارد به يكي از شهرهاي شمالي كشور ببرد. دخترم به من گفت شهرام گفته اگر به خواستگارياش جواب مثبت بدهم او را به تهران بر ميگرداند.
از خواستگار دخترم ميترسيم
وي ادامه داد: شهرام پسر خلافكاري است به همين دليل به او جواب رد دادم و از طرفي هم دخترم دوست نداشت با او ازدواج كند تا اينكه روز حادثه متوجه ربودن دخترم شدم و بلافاصله با پدر شهرام تماس گرفتم و موضوع ربودن دخترم را براي او توضيح دادم. پس از اين من و پدرش با او تماس گرفتيم و با التماس از او خواستيم دخترم را برگرداند تا در تهران در مورد ازدواج آنها با هم صحبت كنيم. شهرام قول داد و دخترم را به تهران برگرداند، اما تحويل ما نداد كه فهميدم او را در خانهاي زنداني كرده است. از آنجايي كه خانواده ما از شهرام ميترسند، ابتدا شكايت نكرديم و تلاش كرديم او را راضي كنيم تا دخترم را آزاد كند، اما هر چقدر من و پدرش با او حرف زديم فايدهاي نداشت و شهرام اصرار داشت فقط در صورتي دخترم را آزاد ميكند كه به دفترخانه ازدواج بروم و رضايتنامه كتبي امضا كنم تا او به راحتي با دخترم ازدواج كند، اما من راضي نشدم و الان كه سه روز از ربودن دخترم ميگذرد به اداره پليس آمدهام و براي آزادي دخترم درخواست كمك دارم.
دستگيري آدمربا
با طرح اين شكايت تيمي از كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي به دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي امور جنايي تهران براي دستگيري متهم و آزادي گروگان وارد عمل شدند. نخستين تحقيقات نشان داد شهرام از افراد شرور منطقه است كه چندين سابقه شرارت، ضرب و جرح و حمل موادمخدر در كارنامهاش دارد. كارآگاهان بعد از تحقيق متهم را بازداشت كردند. او در بازجوييها به آدمربايي اعتراف كرد و گفت دختر جوان را در خانه يكي از دوستانش حبس كرده است. پس از اين مأموران به خانه مورد نظر رفتند و دختر جوان را آزاد كردند.
مشكل روحي و رواني دارم
متهم در بازجوييها گفت: من عاشق مهتاب بودم و چندينبار به همراه خانوادهام به خواستگاري او رفتم، اما هر بار خانواده او بهانهاي ميگرفتند تا اينكه بار آخر پدرش آب پاكي را روي دست من ريخت و با ازدواج من و دخترش مخالفت كرد. بعد هم تصميم گرفتم او را چند روزي به شمال ببرم تا پدرش به ازدواج ما راضي شود. روز حادثه پدرش به من قول داد كه به خواستگاريام جواب مثبت ميدهد به همين دليل مهتاب را به تهران برگرداندم و او را به خانواده يكي از دوستانم سپردم تا مطمئن شوم پدرش با ازدواج ما موافقت ميكند. وي در پايان گفت: من مشكل روحي و رواني دارم و روز حادثه از نظر روحي حالم خوب نبود و مرتكب اين جرم شدم.
مرا در خانه يكي از دوستانش زنداني كرد
دختر جوان هم در شرح ماجرا گفت: شهرام مرد خطرناكي است. او ميگفت كارت قرمز دارد، اگر با او ازدواج نكنم بلايي سر من ميآورد. روز حادثه با خودروي خودش مقابل دانشگاه آمد و با اصرار من را سوار كرد تا درباره ازدواج حرف بزند، اما از شهر خارج شد. خيلي اصرار كردم مرا به تهران برگرداند، اما فايدهاي نداشت تا اينكه پدرم با او تماس گرفت و به او قول داد با ازدواج ما موافقت ميكند.
وي ادامه داد: شهرام پس از اين به تهران برگشت و مرا به زوج جواني سپرد و تهديد كرد، مرا در خانه حبس كنند تا پدرم رضايت بدهد. زن و شوهر جوان خيلي از شهرام ميترسيدند به همين دليل به من اصرار كردند پيش آنها بمانم وگرنه شهرام هم مرا و هم آنها را ميكشد.
در حالي كه متهم مدعي بود مشكل روحي و رواني دارد، وي به دستور قاضي آرش سيفي براي انجام آزمايشهاي لازم در اختيار تيم پزشكي قانوني قرار گرفت. صبح ديروز پزشكي قانوني اعلام كرد متهم داراي سلامت روحي و رواني است. بدين ترتيب شهرام به دستور بازپرس براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.