کد خبر: 837158
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۵
روايتي ناگفته از اولين مسئول گارد حفاضتی امام خمینی (ره)
"حاج حميدرضا نقاشيان" اززمره مبارزینی است كه در سال هاي شكل گيري نظام مقدس اسلامي به دليل حضور درمرکز ثقل رهبری و تصمیم گیری واداره انقلاب یعنی بيت حضرت امام رحمة الله عليه و ايفاي نقش در اداره جلسات و تامین امنیت بیت و جان شریف امام راحل، داشته همواره حمید رضا نقاشیان دررکاب امام (ره) بوده و از نزديك با بسياري از اتفاقات سياسي و تصمیمات مهم سرنوشت ساز در كشور آشناست...

گفت و گو : سعید عرفان منش

"حاج حميدرضا نقاشيان" اززمره مبارزینی است كه در سال هاي شكل گيري نظام مقدس اسلامي به دليل حضور درمرکز ثقل رهبری و تصمیم گیری واداره انقلاب یعنی بيت حضرت امام رحمة الله عليه و ايفاي نقش در اداره جلسات و تامین امنیت بیت و جان شریف امام راحل، داشته همواره حمید رضا نقاشیان دررکاب امام (ره) بوده و از نزديك با بسياري از اتفاقات سياسي و تصمیمات  مهم سرنوشت ساز در كشور آشناست او ابتدا از سوي حضرت امام مامور جمع آوری گروه فرقان که دست به محاربه با نظام و ترور بنیانگزاران انقلاب زده بودند ، گردید و سپس با حضور در سازمان رزم و جبهه ها نقشي جدي در تهيه وتدارک ملزومات مورد نیاز جنگ و پشتيباني  بخش مهمی از لجستیک  دفاع مقدس رابعهده داشته است.  وی این روزها دستي در كار فرهنگ و رسانه دارد و در سمت رئيس هيئت مديره موسسه سخن‌گستر روزنامه‌هاي ايران‌نيوز و صبح اقتصاد کشور فعالیت می کند، اين گفت‏وگو برداشتی كوتاه از زندگي پرماجرا و مملو از تلاطم  وعشق عمیق نقاشیان به حضرت امام (ره) است ،كه به پاسخ گوئی به سئوالات خبرنگارما در خصوص مقطع وقوع و تداوم انقلاب اسلامي پرداخته است.


***                ***              ***


 **جناب نقاشیان با توجه به مشغله زیادی که دارید از وقتی که دادید تشکرمی کنم و به عنوان اولین سئوال ، هدف اصلی از قیام حضرت امام  خمینی (ره) و مردم علیه رژیم پهلوی چه بوده است؟

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد و لله الذی هدانا لهذا وماکننا لنهتدی لولا ان هدانا الله

نظام شاهنشاهی در ایران از پیشینه ای ننگ آلود و مشحون از ناهنجاریهای ذاتی در متن و شکل و محتوا برخورداربود وبا کودتای سوم اسفند رضاخان از یک سلسله ای ورشکسته به خاندانی خون آشام و نوکر صفت انتقال یافته بود وبه هیچ وجه صبغه ای مردمی نداشت و کشور را در سرسپردگی به اجانب اداره می کرد ودر طول سلطنت ننگین این پدر و پسر یک جامعه ای بی بند وبار و فاسد در ساختار شبکه ای و خانوادگی در حیطه مدیران شکل گرفته بود و اجانب هم از این بلبشوی فساد و خودکامگی و خفقان عمومی استفاده نموده شبکه ی نکبت بار محفلی انجمن ها و لژ های فراماسونری را گسترش داده بودند که هنوزهم بعد از ۳۸ سال که از پیروزی انقلاب گذشته ما در گیر با آن هستیم  از همه این ها مهمتر کادر نزدیک و دمخوری با عنوان بهائي با شخص شاه بوجود آمده بود که با دین مردم  بدلیل اینکه از این ناحیه احساس خطر می نمود ، در افتاده و ننگ اسلام ستیزی هم به پیشانی رژیم زده بود.

و بنظرم اگر ده درصد آنچه در تعریف این رژیم جرثومه ننگ را می گفتم ، این کشور و مردم به همراه امامشان  را مستحق بپا داشتن یک انقلابی با این متن و محتوا که ریشه ی این مفاسد را بخشکاند ، می دانستید، اجازه بدین عرض کنم خود کامگی در ایران را باید ده ها برابر مصر کنونی فرض کنید و مطلع باشید در کل جهان رژیم های غیر مردمی پس از وقوع انقلاب اسلامی خود را در پذیرش عبرت از وقایع ایران تعدیل نموده اند و ملاحظه می کنید تازه و با آن همه تعدیل امروز وضع مصر و تونس و یمن و اردن وعربستان سعودی و بعض دیگر چگونه است.

 **آغاز جنبش های پنهان مردم و سیاسیون علیه رژیم شاه به چه تاریخی بر می گردد؟

کشور ایران در طول بقا و تاریخ  خود یا توسط نظامی ها اداره شده و یا توسط روحانیت گاهی مستقیم و گاهی غیر مستقیماما هیچگاه منویات رهبران  نظام بسمت ایجاد قدرت ، بمنظور احیای فرهنگ اسلام ناب شیعه در جهان نبوده استانقلاب اسلامی در طول سلطنت پهلوی اول در قالب تاسیس حوزه علمیه و تقویت بنیه ای اسلام شمول در بستر فرهنگی آغاز و در سایه های تغییر ساختار ذهن و فرهنگ مردم رشد داشته است .

اگر جنگ جهانی اول و دوم در جهان و تاثیر نکبت بار آن در ایران رخ ننموده بود یقینا این اتفاق میتوانست با اشکال و نمودهائی دیگر در ایران خیلی زود تر ها متحقق شوداما حوادث سیاسی بین المللی که تعدادشان هم کم نیست و دگر گونی در برخورد شاکله ی نظام با موضوعات ، فصل رسیدن این میوه را به سالهای چهل به بعد در حکومت پهلوی دوم موکول نمودالبته ما قبل از سالهای منتهی به چهل هم قیامهائی داشته ایم اما بدن شک بیشتر در محدوده های منطقه ای و تعدیل و تنبیه نظام حاکم ، نمود داشته اند.

 یا اگر بستر فکری اسلامی و جهان شمول داشته اند از یک رهبری جامع و مهندسی دقیق در حصول گام به گام خود به نتیجه، موفق نبوده اندبطور مثال شما میتوانید از نهضت مشروعه در مقابل مشروطه ویا نهضت ملی جنگل ویا قیام ملیون تبریز و حتی فدائیان اسلام و مبارزات پارلمانی داخل مجالس و نهضت ملی کردن واقعی نفت و مبارزات جبهه ی ملیون نام ببرید.

 و شاید عدم موفقیت ها در این حرکتهای ادواری خود موجب یاس وناتوانی درشناخت از جنبه های انقلابی و بلوغ تشیع ونهایتا پناه بردن بخشی از جوانان این مرزو بوم بدامن کمونیسم با اشکال مختلف آن گردیده باشد، که یقینا محل تفحص و تحقیق کلان سیاسی اجتماعی وتاریخی ی لازمی است.

اگر بخواهم به سئوال شما دقیق تر پاسخ گفته باشم باید عرض کنم بستر تحقق و پیاده سازی استعمار نو و به عبارتی نئوکلنیالیسم (استعمار نو) در ایران والبته منطقه ، این زمینه را بوجود آورد که عناصر بالغ دین و سیاست در کشور را بفکر لزوم تغییر در ساختار مدیریت بیاندازد وصد البته ظهور ملموس آن با حضور مشهود امام در صحنه ی مبارزات سیاسی شکل جدی بخود گرفته است. تا جائی که میتوان بسیاری از حرکتهای چپ مابانه را هم به تایید لزوم جنبه هائی از مبارزه با رژیم از جانب حوزه قم و نجف نسبت داد.

 ** حضور رهبر کبیرانقلاب در عرصه جریانات سیاسی، مربوط به چه زمانی مي شود و به چه دلیلی ایشان برای گرفتن پرچم هدایت انقلاب ، مصمم به راهنمائی مردم و حزب ها و گروهها شدند ؟

 درست به همان دلیل که پیامبر اکرم (ص) بعد از حدوث بعثت مسئول ابلاغ رسالت شدند ،امام یک مرجع تقلید جامع الشرائط دین و دنیای امت بود و مهمترین وظیفه ای که برای خود متصورمی کرد، مبارزه با طاغوت و شرک و فرعونیت بود و مصداق آن هم برای ایشان و بطور نسبی برای دیگران معلوم بود و طبعا کار را از همانجا شروع کرد.  اسنادی در دست است که نشان میدهد فهم و فکر و نیت امام از سالهای بین بیست و پنج و سی شکل گرفته است و در جریان القای موذیانه ی کاپیتولاسیون بروز علنی پیداکرده و منجر به قیام در ماه محرم در سال چهل و دو شده است.

 ** علت تبعید امام خمینی چه بود ؟

 ظرف مزجاة رژیم شاهنشاهی در تحمل صدای حق ، اساسا نظامهای متکی به معیار و محتوای نظامی گری بنیه و ظرفیت تحمل پذیری محدودی دارند .

 دنیا را سفید و سیاه تلقی می کنند و با همین ترازو به توزین موضوعات میروند . امام آن روز بعنوان یک مرجع دینی سخنگوی مردمی بودند که عزت و شرف و ناموس و عرض و آبروی خود را در گرو معامله عناصر زبون حاکم بر ایران با اجنبی به طمع چند صبا درقدرت ماندن ، میدیدند وغیرت امام (ره) و مردم که بجوش آمد سینه شکافتند و درد نهفته و فروبرده ی خودشان را بیرون ریختند وحرفشان هم این بود که ما افرادی که برای بقای برقدرت به حمایت خارجی متوسل میشوند و حاضرند ناموس و منافع ملت مسلمانی را به ثمنی بفروشند را بر اریکه ی حاکمیت بر خود نمی خواهیم و  طبعا  نه حاکمان ونه اربابان آنها تحمل شنیدن این سخن را نه از قاطبه ی ملت که حتی از احدی نداشتندامام خمینی (ره) هم همین را می گفتند.

آنها هم با دست پاچگی و نا بخردانه پس از جریان فیضیه امام را دستگیر کردند و بعد نمیدانستند با ایشان چه کنند،  امریکائیها که عقل منفصل دربار بودند بداد آنها رسیده و پیشنهاد تبعید به ترکیه را مطرح و روی دست شاه گذاشتند و البته انگلیسها بعد از تبعید حضرت امام (ره) نقشه دیگری برای بردن امام (ره) به نجف کشیدند که جای بحث آن در این مصاحبه نیست و وقت و مستندات مستوفایی میطلبد که حقیر در تدارک جمع آوری آن هستم ،آنها با تبعید آقا توانستند چند سالی موضوع سقوط رژیم را بتعویق بیاندازند، که بنظر حقیر وقوع انقلاب با آن قدر و محتوا مدیون این تبعید است که دست خدا را پشت ماجرای انقلاب آشکار کرده است.

وقتی عمده ترین جریان مخالف یک رژیم در مرکزیت رهبر و مقتدای دینی خلاصه شد و حدود پانزده سال خوراک ذهن و دغدغه ی لحظه به لحظه ی مردم گردید ، بطور طبیعی هم تاثیر محتوائی خواهد داشت و هم با استفاده از یک بسترزمانی مناسب و مطلوب آنچنان فورانی می کند که همه ی ساختار طراح و پردازشگر غرب و شرق را در می نوردد و انقلابی به وسعت انقلاب اسلامی ایجاد می کند،این همان چیزی است که غرب و شرق آنرا نشناخته اند .

 امام سجاد (ع) میفرمایند :

الحمد و لله الذی جعل اعدائنا من الحمقا .

یعنی خدا را سپاسگزاریم که دشمن اسلام را احمق قرار داد.

** در زمان تبعید نحوه اطلاع رسانی از بزرگترین تریبونهای جهانی (خبرگزاری فرانسه و جهان ) به چه صورت بوده است ؟

حضرت امام (ره) نزدیک به دو سال در ترکیه وقت مناسبی پیدا کردند تا تحریر الوسیله خود را کامل نمایند و با دستی پر تر از همیشه به حوزه نجف و جوار ملکوتی امیر المومنین (ع) مشرف بشوند ، واقعا دست خدا را در جریان پردازش امام (ع)  برای یک چنین تحول عظیمی لحظه به لحظه می توان دیددشمن با انگیزه ی ابزار کردن امام و خدا بقصد مقتدا شدن ایشان اسباب انتقال به حوزه نجف را فراهم کردند، ایشان در نجف در میان علمای حاضر آنچنان جا افتادند و گل کردند که حسادتها را بر انگیختند و دشمن مجبور به مهره چینی در اطراف ایشان گردید ،ضمنا با ایجاد یک پیوند ارگانیک با شاگردان خودشون در استانهای کشور ایران به پاشیدن بذر بیداری و شکوفاندن آن دراقصا نقاط ایران مبادرت میفرمودند.

حضرت امام در مقطع چهار ماهه ی اوج مبارزات و انقلاب شاید هم با طراحی مرموزانه انگلستان به نوفل لوشاتو در فرانسه عزیمت کردند و طبعا آنجا باید قطب خبر سازی برای انقلاب می شد. امام رحمت الله علیه از فرانسه مواضع خود در حاکمیت اسلامی را تبیین میفرمودند و بطور ضمنی انقلاب را پیروز و نظام شاهنشاهی را مسقوط فرض کرده بودند و این امر نیز با هوشیاری و درایت معظم له برای جامعه ی رسانه ای  وحتی نزدیکان شاه که به پاریس میرفتند جاافتاده بود . وتا حدودی بستر فروپاشی را هم فراهم کرده بود.

 ** معیارها و شرایط  فراهم شدن بستربرای ورود امام به کشور چه بود ؟

 مهمترین اصول در فراهم شدن بازگشت امام  به کشور را می توان در پنج عنوان تحلیل نمود.اول فرار شاه از کشورکه معلوم بود راههای مقاومت را پشت سر گذاشته و راه دیگری نداشت دوم استمرار حرکت مردم در تحقق خواسته ها و عدم وجود کوچکترین عقب نشینی ازمواضع انقلاب سوم تزلزل ارتش و دولت انتقالی در مواجه شدن با ابتکارات مبارزات مردمی وتقریبا تسلیم آنها چهارم انفعال قدرتهای حامی شاه از تداوم حمایت از او و تن دادن به پذیرش حرکت طبیعی ملت پنجم  . که بنظر حقیر از همه اصول با اهمیت تر است اراده ی استوار و مثال زدنی حضرت امام(ره(

** امام  با چه هدفی  رهبری انقلاب اسلامی را عهده دار شد ؟

ایشان برای انقلاب اسلامی اهداف متعددی را در نظر داشتند و زمینه های تحقق آنها را هم فراهم نمودند که حقیر شاید بتوانم به اهم آن اهداف اشاراتی داشته باشم اولین هدف امام احیای سنت رسول اکرم (ص) در برقراری و استقرار نظامی اسلامی بود که با خلوص ونابی دوره خود پیامبر و دوره حضرت امیر (ع) در طول بیش از یکهزارو چهارصد سال زمینه ای برای تحقق آن ، آن هم با یک چنین ظرفیتی نیافته بود.

 ثانیا ایشان تحقق حکومت اسلامی را تاسیس مرکزیتی برای توجه و گرایش مسلمین جهان میدانستند و شاخه دوم پرگارشان همه کشورهای اسلامی وحتی مسلمانان جهان را مورد شمول قرار می داد.

 ثالثا ایشان در یک فرمایشی اعلام کردند که مهمترین معجزه رسول گرامی اسلام تربیت حضرت امیر (ع) بوده است و این از منظر تئوریک و عملی فقط در دایره ی حاکمیت اسلام میسور بود لذا تربیت عناصر صالح در این چارچوب نیز مد نظر بوده  تا بتوان نیاز حضرت ولی عصر(عج( به نیروی انسانی مطلوب ایشان را در دایره ی اجرا و تحقیق تربیت نمود و بستر ظهور منجی را فراهم آورد والبته بسیار طبیعی است که در عینیت بخشیدن به مبارزه ای میان حق و باطل میوه های بستان عروج هم میرسند و چیده می شوند و نوری برای جلوه ی جامع تر حق در جامعه خواهند شد و این ها همه برای امام  جزبهانه برای رستگاری نبودند و بس و تدبیر و درایت ایشان این بود که این بوستان را برای بعد از خود هم باقی گذاشتند همین امر حرکت و بلوغ امام را جاودانه نموده است که ایشان به وعده خداوند در آیه ۱۲۵ سوره آل عمران که میفرماید:

«بَلى‌ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ‌«

البتّه اگر صبر ومقاومت كنيد وپرهيزگارى نماييد  پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته مخصوص مدد مى‌رساند، از کنه وجود معتقد بودند.

 ** بفرمائید تاکیدات و توصیه ایشان بیشتر بر حول چه محوری  از مسایل روز جامعه بود ؟

 سابقه ی تدریس امام در حوزه بیش از هر درسی به درس اخلاق و عرفان عملی معطوف است اگر چه معظم له بقول حوزویان آخوندی اصولی و فلسفی و  و در عین حال کلامی هم هستند، لذا تحقق حاکمیت اسلام در یک نظام سیاسی مقتدر و کارا را به تهذیب نفس کارگزاران معطوف میدانند و سخنرانی یا مکتوبی از ایشان صادر نشده مگر آنکه همه یا قشر و گروهی را به خطر شیطان از بزرگ و کوچک آن توجه نداده باشند. طبعا اگر مدیران جامعه از اوصاف حمیده برخوردار بوده باشند ، محورهائی مانند توجه به زیر بنا های ساخت جامعه مبتنی بر عدالت و معیشت سازگار باظرفیت تکریم انسان مغفول نمی ماند.

امام  چندین خصوصیت بارزی داشتند ،هیچ گاه طبقات محروم را فراموش نکردند و عدالت سر لوحه منش ایشان بود ،  شادابی و حیات پرتحرک اجتماعی را فراموش نمی کردند.  امام قناعت و فراق از دنیا طلبی را از نظردور نداشتند واشرافی گری و خوی کاخ نشینی را اسلامی ندانستند و البته فریب شیطان نفس درونی و بیرونی یعنی تکبر ستیزی درون و استکبار ستیزی بیرون محور مهمی از تذکرات ایشان بود.

** جناب نقاشیان چرا پس از پيروزي انقلاب بين افراد شاخص كه ظاهرا در شكل گيري انقلاب نقش داشتند اختلاف افتاد و از هم جدا شدند؟

اولا باید عرض کنم اختلافات اصولی نبوده اند و بیشتر سلیقه ای و فرعی قلمداد می شدند و ثانیا اختلاف در سلیقه و فروع لازمه ی یک جامعه ی پویا و شاداب است مهم آن است که رهبری و زعامت اختلافات را مدیریت کنند . بسیاری از اختلافات منتج از سطح دانش و اطلاع هستند و برخی هم سلایق واگر این اختلافات نباشند جامعه از رشد و بالندگی غافل می شود ، مولانا میفرماید هرکسی از ظن خود شد یار من . می شود گفت ظن اشخاص تا به خطا نرفته و دستخوش خیانت و خودفروشی نشده، آزاد است اگر چه امام جایی فرموده اند اگر هزار پیامبر در یک مملکت باشند اختلاف نمی شود . گفته ای ظریف هم هست که حتما شنیده اید که میفرماید :دوپادشاه در اقلیمی نگنجند، نفس بسیار عنصر خطرناکی استو اگر مراقبش نباشی تو را حق بجانب و دیگری را محکوم میداند ، بنده معتقدم اختلافات آن آقایان همه جا از منظر خدمت جامعتر به اسلام و مسلمین بوده است مگر آنجا که از تبعیت نفس اماره برخوردار بوده اند و ولایت مداریشان تحت الشعاع واقع شده است.

شهید مطهری و شهید بهشتی هردو معتقد به ولایت امام اما با دو استعداد متفاوت ، عامل خدمت به انقلاب ، اسلام و امام بوده اندخدا بیامرز آقای هاشمی رفسنجانی که خدا از تقصیراتش بگذرد ، نیز اگر به همان مبانی عمل می کرد ، اختلافی نبود .گاهی عقبه انسان و گاهی هم خانواده و فرزندان  انسان را از بیرون آمدن از کوفه و شکستن حصار ها و پیوستن به امام مانع می شوند.این همان خطری است که شهداء بدامش نیافتادند و ما با عمل مخلصانه از دستور ولی فقیه از دامش خواهیم  رهید امام دائم به این خطر، خطر نفس ، خطر فریب دشمن ، خطر دنیا زدگی و اشرافیت  گوشزد میفرمودند.

  ** حاج آقا چرا برخي از انقلابيون خيلي زود فروكش كردند و شور و هيجان را از دست دادند؟

امام (ره) به بنی صدر فرمودند: تا ما هم عمل کنیم «حب الدنیا راس کل خطیئه » فرو کشیدن شعله های حق طلبی در انسانها به معنی خاموش شدن غیرت دینی است وچند عامل باعث این خاموشی می شود اول اینکه فریب استعمار را خورده باشی و از تو مدرک جرم گرفته باشد و زیرکانه مجبورباشی تقییه کنی که از تو خیانت بخواهد  و تو از ترس افشا و آبرو مجبور به خیانت شوی . این فروکشیدگی مصداق خود کرده را تدبیر چیست خواهد داشت؟                 دیگر اینکه جائی مورد بی مهری واقع شده باشی و بقول بعضی عطائی را به لقائی بخشیده باشی که این نیست الا اینکه عمل خالص نبوده و نفس حاکم بوده که تلخی و سختی کار موجب فاصله از اصل شده والا خلوص باعث از اصل افتادن نمیشود ولو صدبار از اسب با تقصیر وبی تقصیرافتاده باشی.

سوم حب الدنیا طلب آسایش و پرهیز از مسئولیت که این از همه خطرناکتر است البته فرو کشیده هائی هم هستند که از ابتدا تظاهر به حضور می کردند که مقصود ما آنها نبوده ونیست. الگوی ما امام رحمت الله علیه بود در کهولت سن هم ایشان انقلابی و شاداب و مسئولیت پذیر بودند. حقیر جای دیگری هم گفته ام بسیاری از این ابتلا ها امتحان الهی است . وما را غربال و تقویت می کند.

** حضرتعالی بفرمائیدابتلاي الهي مردم یک اصل ولی فتنه ۸۸ ريشه هائی سیاسی هم دارد. از آنها چه مي دانيد؟

 خواب عمیق بعد از دفاع مقدسی هشت ساله انحراف بود ، من قبلا هم گفته ام. ما بعد از جنگ خيال كرديم دشمني بااسلام تمام شده، به جاي آنكه سخن جهاد اكبر رسول الله (ص) را مبناي مشي خود قرار بدهيم، رفتيم دنبال ساختن كشور و ويرانه هاي جنگ و از خودمان و نفس اماره و راحت طلب غافل شديم و دشمن هم كه ما را به خواب ديد با داستان سازندگي و اصلاحات بسیار حساب شده و هوشمندانه و با سرویسهای اطلاعاتی هماهنگ در گردنه های پر شیب اعتلای به تمدن اسلامی غالمان گذاشت.

 يك وقت بيدار شديم و مشاهده کردیم  كه بايد اين همه هزينه كنيم، تا موضع انقلاب را از اول براي خود و فرزندانمان مرور كنيم وصد البته  ياد بگيريم ديگر بعد از يك پيروزي نخوابيم، ياد بگيريم سازندگي را با چشم بيدارانجام بدهيم. دقت داشته باشيم دشمن از ما هوشيار تر و هدفمند تره. شش دانگ حواسمون به راه اماممون باشه و بدونيم دشمن براي نفوذ از خودي نمايانده ها استفاده مي‏كند. مماشات با انحراف از راه امام نتيجه اش شکاف مشابهی مانند جنگ احد و ورود دشمن است .

در سال ۸۸ متاسفانه همه خوابمون برده بود .دشمن تا درز صندوق انتخابات اومد ، خدا نخواست نتیجه بگیره .خدا امام و رهبري را دوست داشت . مومنين را دوست داشت، فتنه دشمن را نقش بر آب كرد. ما را هم بيدار. ما هر جا مقاومت كرديم نصر و فتح و پیروزی  با ماست ملت هم با ما مي‏مانندو هر جا كوتاه امديم دو تا ضرر مي كنيم . اول مردم را از دست مي‏دهيم و بعد هم عزتمان را مثالش هم مذاکرات برجام و تخریب صنعت هسته ای .

 ** با توجه به مسائل پس از انتخابات، نظرتان درباره خواص چيست؟آيا آنها در مقايسه با اول انقلاب دگرگون نشده اند؟

حقیر این دسته بندی که یک طرف خواص به معنی کله گنده ها و با نفوذ ها و یک طرف عوام یعنی مردم تابعی که هرچه نظام و ولایت بخواهند انجام میدهند را قبول ندارم  ،من خواص را تا زمانی خواص میدانم که دارای خاصیت باشند اگر کسی به هر دلیلی خاصیت خود را از دست داد دیگر خاص نیست .

 خواص امروز آفرینندگان نهم دی هستند . کسانی که باخاصیت خود در یک حضور هوشمندانه و بجا پشت استکبار جهانی و طرح کودتای انتخاباتی را شکستند. اینکه کسی روزی خوب آدمی بوده و امروزمایه ننگ باشد که خاص نیست ولو انتسابی هم به امام یا دیگران داشته باشد؟ . بله کسانی دور امام )ره) جمع بودند که دانسته یا ندانسته اجازه دادند داروی تقلبی وارد بدن امام بشود و روده ی ایشان را سوراخ کند و بعد هم با حیله بر موضوع سرپوش گذاشتند . نفس دور امام بودن و از رحمت بیکران امام برخوردار شدن که عزت جاودانه نمی آورد.

 تاریخ اسلام پر است از ریزش و رویش . اگر دلایل ان همه ریزش را بخواهید به امتحان خدا باز می گردد و اگر دلایل انهمه رویش را بخواهید به امتحان خدا باز میگردد. بلی که بسیاری از آنها دگرگون شده اندبعضی از آنها از ابتدا نفوذی بودند و با خط و فکر امام زاویه داشتند و بدلایلی که زمان گفتنش نرسیده حمایت می شدند و بعض از آنها هم بدلایلی که قبلا گفتم فرونشستند ، بنده معتقدم خاصیت انقلاب از خواصیت انداختن است و معلوم میشود انقلاب خاصیت خود را حفظ کرده و هنوز استحاله نشده است ، باید از روزی هراس داشت که انقلاب مثل ریاست جمهوریهای کشورهای عربی موروثی شود.

   ** شما از بدو انقلاب  با تمام فرازو نشیب ها در سطح بالا همراه بوده اید بعد از ۳۸ سال جايگاه انقلاب اسلامی را چگونه مي بينيد؟

 جایگاه انقلاب تا روزی که ولایت فقیه را از ما نگرفته باشند ، والا، رسا ، قابل اتکا ، و حماسه آفرین است ،انقلاب صد سال دیگر هم باشد کفر ستیز است دشمن شکن است استکبار خرد کن است . نگاه به تبلیغات دشمن نکنید . این تبلیغات دشمن به همراه هزار ها طرح و برنامه برای بی اعتقاد کردن مردم ما و جهان سی سال کار کرده و امروز تونسی ها تا زمینه میابند در خیابان نماز جماعت راه می اندازند. تونسی که همه ی سواحل شمالی آن محل عیش و نوش توریسم فرنگی بوده است.

 امروز ، در ایران انقلاب اسلامی بدست نسلی اداره می شود که امام را ندیده اند .آن روز ، در ایران فتنه ی ۸۸ بدست کسانی خنثی شد که نسل سوم ودوم را تشکیل میدادند ،هم اکنون ، در ایران رویش هائی صورت گرفته که به توجه بیشتر و تعمق جامعتر در مبانی انجامیده.در این سالها ، در ایران ریزش هائی تحقق یافته که رنج نفوذی بودنشان ملت را رنجدیده کرده این روزها  ، در ایران معیار های خالص ولایت مداری در شرف نهادینه شدن است.

در ایران پیشرفت هائی صورت پذیرفته  که در هیچ کشور در حال رشدی صورت نگرفته است.معلوم است که انقلاب بالنده است . طوفنده است جهان را متوجه خود نموده است .معلوم است که انقلاب دشمن تراش است و استکبار ستیز است و کفار حربی دارد.هر روزی که  انقلاب خار چشم استکبار نبود و دشمن خارجی و داخلی نداشت با ید مایوس بودانقلاب در دوره های اصلاحات و سازندگی دشمن که نداشت هیچ بیش از چهل میلیارد دلار آنروز و به عبارتی چهارصد میلیارد دلار امروز از دنیای استکباری یعنی انگلیس و فرانسه و آلمان تسهیلات مالی گرفته بود.

 امروز انقلاب زنده است چرا که تحریم اقتصادیش می کنند . همانها که وام داده بودند تحریم می کنند این یعنی بازگشت به هویت اصیل و مورد رضای خدا و خواست امام رضوان الله تعالی علیه. ما چند قدم دیگر داریم که انقلاب به اهداف حقیقی خود برسد که اول آنها سرو سامان دادن به وضع معیشت و تحقق عدالت در جامعه است  ،پس یک دوره ی پاکسازی  دیگر از نفوذیها و سرسپردگان به آخور غرب را در پی خواهیم داشتبعد فضای کشورهای اسلامی اقتضای بوجود آمدن اتحاد جماهیر اسلامی را خواهد داشت ، آنگاه شاکله ی اصلی  برنامه احیای سنن رسول اکرم (ص) در استقبال از ظهور را خواهیم گذاشت . انشاالله.

** بفرمائید نقش انقلاب اسلامي ايران در تحولات اخير در ساير كشورهاي مسلمان چيست؟

انقلاب ما با آن ملت ها هم پسوند است یعنی هم انقلاب اسلامی ، اسلامی است و هم آن ملت ها اسلامی هستند  ،پس انقلاب ما با آن ملتها هم عاقبت و هم معیار است و ممکن است گفته شود پس چرا تازه بعد از سی سال به این خویشاوندی لبیک گفته اند که طبعا برای هر جماعتی در هر کشوری دلایلی وجود دارد که میتوان در حد اطلاع مزجاة به آن پرداخت ،در سوریه همه کشورهای استکباری جمع شدند  که دولتش  به زانو در آورند ولی انقلاب اسلامی مدد کرد وپیروز بدست آمد ،در یمن آل سعود کافر مثل حمار در گل وامانده و با اندک مقاومتی دیگر سعودی به سه کشور تفسیم خواهد شد ، در عراق کار داعش به انتها رسیده وتجربتی هلاک بخش از نوع دفاع مقدس ما نصیب دشمن شد و دربحرین در شرایط سال ۵۷ ماست و عنقریب طعم پیروزی را خواهد چشید.

کشورهای دیگرمانند تونس و مصر و اردن هم مسمای اسلامی دارند و هم نشان دادند که کوچکترین منفذی که برای تنفس یافته اند به نماز جماعت آنهم زیر شلنگ آب جوش روی آورده اند ،در تونس پنجاه سال اجبار به لائیسم و یا چپ گرائی مشابه پنجاه و هفت سال حکومت دین ستیز پهلوی ها  نیست؟  در مصر صدای این انقلاب از لوله ی تفنگ سربازی از ارتش مصر که سادات را اعدام انقلابی کرد بیرون آمد ، موساد و سیا و اینتلی جنت سرویس و فرنچ سرویسیا همه با هم ریختند بر سر مردم مصرو نهایتا توانستند سی سال آنها را در تحقق آرمانشان عقب بیاندازند. کوچکترین شکی مبتنی بر آنکه این همه متاثر از انقلاب اسلامی و آثار پر خیر و برکت آن در بالکان و لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان است،عوامی است. ما هم اول ضد استبدادی عمل کردیم و بعد آثار استعمار را تا حدودی شستشو کردیم  ، ما هم دچار بنی صدر شدیم ما هم دچار بازرگان شدیم این ها هم خواهند شد  و درست راه ما را در تنظیف بستر ضد استکباری خواهند پیمود. انشاالله.

**جناب نقاشیان از وقت موسع وخوبی که به  جوان  دادید بسیار سپاسگذارم.

خواهش می کنم امید وارم این اوقات در جهت رضای خدا و روشن شدن ها صرف شده باشد وما را از هزینه کردن وقت و تاریخ و روابط و چشم هم چشمی مصون و محفوظ بداره . انشاالله.




Top of Form

Bottom of Form

Top of Form

Bottom of Form


 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار