کد خبر: 835922
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
نگاهي به نمايش «تنها راه ممكن» اثر محمد يعقوبي
تازه‌ترين نمايش محمد يعقوبي كه البته در جشنواره تئاتر فجر سال 1383به صحنه رفته بود و با نگاه همدلانه مديران فرهنگي دولت «تدبير و اميد» اجرايي مجدد در جشنواره فجر امسال يافت، يكي از مغرضانه‌ترين آثار اين نويسنده و كارگردان است...
علي دشتبان
هنگامي كه به آثار گذشته محمد يعقوبي نگاهي مي‌افكنيم و نسبت آنها را با مفاهيم معترضانه در باب دموكراسي و امنيت و رفاه و نوع زيست و تفكر در نظام اسلامي ايران و در ارتباط با مردم با ريشه ايران مورد بررسي قرار مي‌دهيم به گزينه‌اي جز كينه‌ورزي نمي‌رسيم!
تازه‌ترين نمايش محمد يعقوبي كه البته پيش از اين هم در دوران اصلاحات و در جشنواره تئاتر فجر سال 1383به صحنه رفته بود و با نگاه همدلانه مديران فرهنگي دولت «تدبير و اميد» اجرايي مجدد در جشنواره فجر امسال يافت، يكي از مغرضانه‌ترين آثار اين نويسنده و كارگردان است چراكه محمد يعقوبي با كنار هم قرار دادن نمايش‌هايي كوتاه در «تنها راه ممكن» به تجميع تلاش‌هاي كينه‌ورزانه‌اش طي آثار مختلف در اين نمايش دست زده است! و از اين رو در «تنها راه ممكن» هم زير سؤال بردن امنيت و اعتبار نظام اسلامي ايران و القاي وجود خفقان در اين ديار و توصيه به مهاجرت براي هموطنان را مي‌بينيم و هم توهين و تحقير اقشار مؤمن و معتقد مسلمان را. هم اعتراض‌نامه نمايشي كارگردان درباره عدم وجود آزادي در ايران يافت مي‌شود و هم به سُخره گرفتن نحوه زيست سنتي مردمان ايران! و اين ره‌توشه تازه‌ترين اثر نمايشي محمد يعقوبي به دعوت مسئولان جشنواره تئاتر فجر و غفلت مسئولان فرهنگي كشور است!
 بيانيه‌نويسي به جاي
 نمايشنامه‌نويسي در پي به سُخره گرفتن ارزش‌هاي ديني و ملي!
«تنها راه ممكن» روايتي است از نويسنده‌اي به نام «مهران صوفي» كه در واقع مي‌تواند مابه‌ازاي نمايشي شخصيت يعقوبي باشد. نويسنده‌اي هميشه معترض كه آثارش يا به محاق رفته يا دردسر‌ساز مي‌شود و در نهايت همچون كارگردان اين نمايش چند سالي ترك وطن مي‌كند. البته نكته جالب توجه تاريخ هجرت اين نويسنده و همساني‌اش با اتفاقات مهم تاريخ اين سرزمين است. «مهران صوفي» طبق آن چه توسط دو راوي نمايش عنوان مي‌شود، در ابتداي جنگ تحميلي از ايران به فرانسه مي‌رود و پس از پايان جنگ باز‌مي‌گردد. و در نهايتِ اين آمد و شدهاي رخ داده، «مهران صوفي» دقيقاً در زمستان سال 88 از دنيا مي‌رود!
«مهران صوفي» در طي نمايش‌هاي ساليان دراز خود به شكلي گزنده نسبت به اتفاقات پيرامون سياسي و اجتماعي واكنش نشان مي‌دهد. در واقع محمد يعقوبي از طريق ترسيم شخصيتي خيالي، واگويه‌هاي كينه‌ورزانه خود را در قبال اتفاقات مختلف اين سرزمين از زمان شكل‌گيري انقلاب اسلامي و در دوران دفاع مقدس و تا شرايط امروز نمايان مي‌سازد.
 بيانيه‌نويسي به جاي
 نمايشنامه‌نويسي در پي به سُخره گرفتن ارزش‌هاي ديني و ملي!
«تنها راه ممكن» كه برگرفته از پروژه هنرجويان كارگاه بازيگري «سي و دو حرف» محمد يعقوبي است و توسط 36 نفر از هنرجويان در تالار «باران» به اجرا درآمد، از 9 نمايش كوتاه «ناگفته‌ها»، «كلاغ‌ها و آدم‌ها»، «اپيدمي خنده»، «پدر»، «جايي دور از اين جا»، «افسانه»، «پژواك»، «منطقه آزاد» و «تنها راه ممكن» تشكيل شده و حديث نفس كارگرداني است كه بيانيه‌نويسي را با نمايشنامه‌نويسي اشتباه گرفته است. در اين اثر كارگردان سعي دارد با به سُخره گرفتن ارزش‌هاي ديني و روش زيست مردمان ارزش‌گراي ايراني و طي كنايه‌هاي سياسي و ديني، نظام اسلامي ايران را زير سؤال برده و زيستن در ايرانِ پس از انقلاب را به عنوان شرايطي غير قابل تحمل و براي برخي ناگزير فرض كند. چنان كه در فضايي كه محمد يعقوبي از ايران امروز ترسيم مي‌كند، يا بايد همچون شخصيت «محمد صوفي» و بسياري از شخصيت‌هاي اين اثر، ترك وطن كرده يا عزم رفتن داشت يا اينكه در صورت نبود گزينه مهاجرت، تنها راه ممكن، ماندن و تحمل كردن عذاب شديد زيستني چنين دشوار است!
 بيانيه‌نويسي به جاي
 نمايشنامه‌نويسي در پي به سُخره گرفتن ارزش‌هاي ديني و ملي!
در نگاه سياست‌زده و غرض‌ورزانه كارگردان، ايران مكاني است غير قابل زيست و فاقد هر گونه نشانه‌هايي از آسايش، رفاه، آزادي و امنيت و «تنها راه ممكن» با زير سؤال بردن امنيت رواني در ايران همان راهي را مي‌رود كه سال‌ها دشمنان غربي در آن سوي مرزها با آثار دروغين خود به دنبال پردازش آن هستند! براي نمونه در بخش كوتاه «اپيدمي خنده» شاهد هستيم كه با شيوع ويروس خنده در سال‌هاي ابتداي انقلاب، مردم ايران بيخودي مي‌خندند و درماني براي اين بيماري وجود ندارد. در اين ميان شاهد حضور يكي از مقامات مسئول امنيت ملي در تلويزيون هستيم كه اعلام شرايطي ويژه مي‌كند! كارگردان از طريق اين نمايش درصدد القاي نبود شرايطي ممكن براي شادي در كشور بوده و با ريشخند كردن مقامات، به دنبال بيان اين مطلب است كه هر گونه شادي از سوي مردم توسط حاكميت تحت كنترل و نابودي قرار مي‌گيرد! و نكته جالب اينكه شخصيت دختر اين قصه دروغين به دليل خنديدن به كميته انضباطي دانشگاهش فراخوانده مي‌شود!
نمايش «تنها راه ممكن» علاوه بر زير سؤال بردن امنيت و آسايش زيست در ايران به سراغ مقولات ديني و مذهبي هم رفته و از طريق كنايه‌هايي ناپسند به تمسخر آحاد مؤمن و انقلابي جامعه ايراني مي‌پردازد و نكته تأسف‌برانگيز، بي‌حرمتي به دستاوردهاي انقلاب اسلامي در جشنواره‌اي با عنوان «فجر انقلاب اسلامي» است! چنان كه در سراسر اين نمايش از طريق تمسخر نحوه حجاب بانوان در تلويزيون تا ارائه تصويري كميك از شخصيت‌هاي معتقد، اين نوع گرايش ضديت با دين را مي‌توان يافت. براي نمونه در بخش «منطقه آزاد» كه درباره جلسات دورهم‌نشيني و به اصطلاح روان‌درماني تعدادي دختر و پسر معترض به زندگي در ايران است، با ورود پنهان چهار شخصيت امنيتي به مجموعه، كارگردان از كنار هم نشاندن اين افراد دوگانه در تفكر، در نهايت به ريشخند تفكر قشر اعتقادي مي‌پردازد و چهره‌اي عبوس، وجهه‌اي كاريكاتوري و انديشه‌اي خام را براي شخصيت‌هايي كه ظاهر و نگاهي اسلامي دارند، نمايان مي‌سازد تا در محفلي كه از پي اعتراضِ خاموش به نبود امنيت و آزادي در كشور تشكيل شده حتي شاهد تمسخر موضوع مهم «انتظار موعود» باشيم! در واقع بايد عنوان كرد كه ايجاد اين منطقه آزاد! توسط چنين تفكراتي باطل در رويدادي كه عنوان مقدس «فجر» در پيشاني‌اش دارد، اوج ولنگاري فرهنگي موجود را نمايان ساخته و زير سؤال بردن ارزش‌هاي ديني و ملي اين سرزمين توسط كارگردان نمايش «تنها راه ممكن» در سايه خواب‌زدگي مسئولان فرهنگي كشور رخ داده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار