«برجام ميتوانست عقبماندگيهاي روابط ايران و كشورهاي پيشرفته را جبران كند، اما بدعهديهاي بعضي از طرفهاي مذاكره، انجام تعهدات را با كندي مواجه كرده است» اين جديدترين اظهار نظر هاشميرفسنجاني در مورد برجام است كه در ديدار «استفان وايل» نخستوزير ايالت نيدرزاكسن آلمان مطرح شده است.
اين نخستين باري است كه هاشميرفسنجاني از روند اجراي برجام گلايه كرده و از بدعهدي امريكاييها انتقاد كرده است آن هم در شرايطي كه قبل از وي هم ديگراني مانند علياكبر صالحي و وليالله سيف به اين مسئله اشاره كرده و تأكيد كردهاند كه نه تنها امريكا در روند اجراي تعهدات خود كوتاهي ميكند بلكه جمهوري اسلامي ايران تاكنون به هيچ دستاوردي در اين رابطه نرسيده است. از اين بعد كه هاشميرفسنجاني تنها چند ساعت پس از اظهارات رئيس بانك مركزي، روند اجراي برجام را نامناسب ديده است، شايد خيلي مورد توجه قرار نگيرد، چراكه اظهارات وي به نوعي تكرار مكررات است اما از بعد ديگر اظهارات هاشميرفسنجاني بسيار مهم و قابل توجه است چراكه وي يكي از افرادي بود كه قبل از اين بارها منتقدان دلسوز توافق هستهاي را با ادبيات تند و زننده مورد هجمه قرار داده و آنها را با نتانياهو قياس كرده است. هاشمي در طول سه سال گذشته بارها منتقدان را با الفاظ نامناسب مورد خطاب و روند مذاكرات و محتويات برجام را مورد ستايش قرار داده و از آن به عنوان برگ زرين دولت يازدهم ياد ميكرد. هاشميرفسنجاني در حالي امروز زبان به انتقاد از امريكاييها گشوده و حرف منتقدان هستهاي را با ادبيات ديگري تكرار ميكند كه وي در ديدارهاي نوروزي خود در تاريخ 17 فروردين بيان ميكند: «مايه تأسف است كه بعضيها در داخل براي تخريب دستاوردهاي برجام تلاش ميكنند و منافع باندي و جناحي را بر مصالح ملي و نظام ترجيح ميدهند.» وي در هنگامهاي كه فضا عليه منتقدان هستهاي دولت به شدت سنگين بود در اظهاراتي قابل تأمل بيان ميكند: «مهمترين پروژه دولت، تيم مذاكرهكننده است اما دلواپسان چه سرشان ميآورند. آنها با نتانياهو همنوا شدند. نتانياهو اوباما را تحريك ميكند و دلواپسان هم ميگويند اسرار را ميگوييم. تريبون مجلس تريبون بازي است و هرچه ميخواهند ميگويند. اينها مزاحم كارند!»
بهكارگيري اين واژگان كه الفاظي نظير «ترسو»، «بزدل»، «لرزان»، «تازه به دوران رسيده» و«جنگ نديده» را در ذهن زنده ميكرد با انتقاد فراوان دلسوزان انقلاب اسلامي مواجه شد اما اين رويه هاشميرفسنجاني منقطع نشد و وي در هر فرصتي منتقدان دلسوز را با توهين و تحقير مينواخت. بهكارگيري ادبيات تند عليه نقادان رويكرد تيم هستهاي را هاشمي در ارديبهشت ماه 93 اينگونه وارد مرحله جدیتری ميكند: «گروهي ميخواهند دولت را زمينگير كنند... هياهوي تندروها در مسائل كلان مانند مذاكرات هستهاي و جلوگيري از تشديد تحريمها براي «منافع ملي» خطرناك است.» موضعگيريهاي تند اينچنيني از سوي آيتالله هاشمي و برخي ديگر از دولتمردان در مواجهه با منتقدان سؤالات فراواني را با خود به همراه داشت از جمله اينكه: علت عصبانيت و ناراحتي آيتالله هاشمي و برخي ديگر از دولتمردان چيست، چرا بايد نقد آن هم از نوع عمدتاً كارشناسي شده و مستدل تا به اين حد آنها را آشفته كرده و باعث شده به زبان تهمت و تحقير روي بياورند؟
قابل توجه است كه هاشمي رفسنجاني در ديدارهاي نوروزي خود در اظهاراتي متناقض با امروز ضمن آنكه تشكيك در عادي بودن روابط بانكي ايران با اروپا را تأسفبار ميخواند، بيان ميكرد: «با اينكه بانك مركزي خبرنگاران را براي ديدن باز بودن سوئيفت دعوت كرد، باز هم بعضيها شبهه ميكنند كه البته كاملاً معلوم است براي چه، چنين كارهايي را ميكنند.» اظهارات هاشمي در خصوص بدعهدي طرفهاي مقابل بعد از سخنان صالحي و طيبنيا و وليالله سيف كه بايد آن را اعتراف زودهنگام به شكست برجام دانست قطعاً اثرات بدي را در كابينه دولت يازدهم بر جاي خواهد گذاشت. نخستين نكته در اين باره آن است كه تأكيد هاشميرفسنجاني مبني بر بدعهدي طرفهاي مقابل در اجراي برجام وي را در زمره منتقدان هستهاي قرار ميدهد كه آنان را با القابي چون «افراطي»، «منفعتطلب حزبي» و «همنوا با اسرائيل» متهم كرده است. نكته ديگر آن است كه چرا در شرايطي كه هاشمي تامادامي كه از حصول نتيجه اجراي برجام اطمينان نداشته از لزوم توسعه روابط با امريكا سخن به ميان آورده خواهان سخن درباب برجام 2 شده است.
بهراستي ادعاي هاشمي مبني بر اينكه « 60 درصد نامزدهاي مجلس شوراي اسلامي صلاحيتشان بهخاطر برجام تأييد نشده است» عقلاني و صادق است؟
آيا بهتر نيست سياستمدار مجربي مانند هاشمي رفسنجاني بر اساس حكم عقل و درايت نخست به روند اجراي تعهدات يك معاهده بينالمللي نگاه انداخته و پس از بررسي دقيق و سنجيده در باب ميزان پايبندي دو طرف مذاكره از برجامهاي مشابه در موارد مورد مناقشه سخن به ميان بياورد؟
چگونه ميتوان اميد داشت كه هاشميرفسنجاني با اين نوع نگاهها به موضوعات كلان كشور، مديريت جامعي را در مجلس خبرگان رهبري داشته باشد، هدفي كه روزنامههاي زنجيرهاي به شدت به دنبال تحقق آن هستند.