در ايالت مريلند امريكا و در منطقه «فورت ميد» كه به شهر واشنگتن پايتخت ايالات متحده امريكا نزديك است ساختمان عظيمي وجود دارد كه شايعات ميگويد هر آنچه در جهان گفته ميشود در آن رصد ميشود.
البته واژه رصد بار مثبتي دارد و شايد بهتر باشد، واژه جاسوسي براي آن استفاده شود. هر آنچه شما در گوشيهاي تلفن ميگوييد، در پيامهاي پستي مينويسيد و از طريق شبكههاي تلفن همراه براي نزديكان خود ميفرستيد، در اين ساختمان و تأسيسات وابسته به آن خوانده، طبقهبندي و در صورت لزوم شناسايي ميشود. شايد تا چند سال پيش چنين حرفي بيشتر به يك تئوري توطئه شبيه بود، اما درست از دو سال پيش كه كارمند يك شركت رايانهاي كه براي آژانس امنيت ملي امريكا فعاليت ميكرد و برخي از اسناد فعاليتهاي محرمانه اين سازمان را در وبسايت روزنامه گاردين منتشر كرد، مشخص شد نهتنها اين تئوري كاملاً نزديك به حقيقت است، بلكه اوضاع از آنچه تصور ميشد نيز خرابتر است.
فيلم «دشمن كشور» كه در سال 1998 با بازي ويل اسميت ساخته و به نمايش درآمد به روشني از ميزان نفوذ و تأثير آژانس امنيت ملي امريكا در ابعاد مختلف زندگي انسانهاي كره زمين و حتي مردم اين كشور پرده برداشت. شخصيت اول اين فيلم كه طي يك تصادف تبديل به حملكننده فيلمي افشاگر ميشود، از سوي اين سازمان مورد تعقيب قرار ميگيرد. تلاش وي براي فرار هميشه ناكام است، چرا كه «چشم جهانبين» همه جا او را دنبال ميكند. كوچكترين تماس ارتباطي وي به وسيله تلفن رصد ميشود و صدالبته در لباس و كفشها نيز گيرنده راديويي مكان وي را به صورت دائم به يك مركز نظارت و بازرسي گزارش ميدهد. در نهايت تنها به كمك يك مأمور اطلاعاتي سابق است كه شخصيت اول فيلم ميتواند خود را از كمند نظارت دائم رها كند. در همين فيلم به تاريخچه تشكيل اين شبكه نيز اشاره ميشود و اينكه سابقه اين سازمان به تشكيل شبكهاي به نام «اشلون» براي در نظر گرفتن دشمنان امريكا ختم ميشود و البته دامنه اين نظارت به مردم داخل اين كشور ميرسد، چراكه آنها هم در مواقع خاص ميتوانند به دشمن حكومت اين كشور تبديل شوند.
اشلون از كجا آمد
اشلون محصول همكاري دو كشور امريكا و انگلستان در جريان جنگ جهاني دوم براي جاسوسي از دشمنان مشترك از جمله آلمان نازي و ژاپن بود.
امريكاييها در جريان جنگ جهاني دوم آموخته بودند كه اطلاعات اصليترين عامل ايجاد برتري براي هر كشور درگير جنگ است. رمزگشايي از سيستمهاي ارتباطاتي زيردرياييهاي آلمان و همچنين مكالمات سرفرماندهي ژاپنيها در جنگ جهاني دوم بود كه به اين كشور امكان داد خطوط كمكرساني به انگليسيها در اقيانوس اطلس و همچنين حمله پيشدستانه ژاپنيها را در اقيانوس آرام پيشبيني كنند.
بعدها با ظهور دشمني جديد به نام اتحاد جماهير شوروي، ضرورت تقويت فعاليتهاي جاسوسي پيش از پيش احساس شد و در اينجا بود كه آژانس امنيت ملي امريكا سر برآورد. آژانس امنيت ملي امريكا در سال 1952 با مصوبه شوراي عالي امنيت ملي اين كشور به منظور تقويت جاسوسي ايجاد شد. در اساسنامه اين سازمان وظيفه اصلي آن نظارت بر مخابرات و فعاليتهاي ماهوارهاي و كشف رمز در ايالات متحده امريكا تعيين شد. اين كار مستلزم مقدار زيادي رمزشناسي (cryptanalysis) بود. همچنين اين سازمان وظيفه حفاظت از مكالمات دولتي و سيستمهاي اطلاعاتي امريكا را در مقابل سازمانهاي مشابه عهدهدار شد.
هماكنون شنود دائم ارتباطات از راه دور، در سراسر جهان (موبايل، فكس، ايميل و ارتباطات انفورماتيك) و همچنين دريافت و تحليل تصاوير ماهوارهاي، در حوزه وظايف سازمان امنيت ملي امريكا است. اين آژانس صدهزار نفر را در استخدام خودش دارد كه اين افراد در مراكز مختلف در امريكا و ايستگاههاي شنود مستقر در خارج، مشغول به كار هستند.
اين سازمان از بودجه سالانهاي معادل بيش از 16ميليارد دلار بهره ميبرد. اطلاعاتي، آژانس امنيت ملي ايالات متحده، حدود ۹۵ درصد ارتباطات از راه دور را در سراسر جهان تحت كنترل دارد. اين حجم عظيم اطلاعات به وسيله ابركامپيوترهاي مجهز به نرمافزارهايي تجزيه، تحليل و مورد بررسي دقيق قرار ميگيرد. البته رقم گفته شده از سوي اين كارشناس امريكايي، مورد قبول همه اهل فن نيست، اما ميتوان با اطمينان گفت كه توانايي آژانس امنيت ملي امريكا در رهگيري اطلاعاتي بيش از 50 درصد ترافيك جهاني را شامل ميشود. اطلاعات مورد تحليل سازمان امنيت ملي امريكا به طور دائم از طريق حدود 50 ايستگاه شنود در 20 كشور جهان در سطح پنج قاره دريافت ميشود.
اروپاييها هم در امان نيستند
بعدها با امضاي پيماني به نام پيمان پنج چشم در قالب پيمان اوزاكا كه بين كشورهاي امريكا، ژاپن، كانادا، انگلستان و نيوزيلند امضا شد، شبكهاي براي ردگيري عميقتر اطلاعات در حال تبادل ايجاد شد كه اشلون نام گرفت. اين پيمان عملاً يك اتحاد چندجانبه جاسوسي عليه كشورهاي مختلف جهان است كه مانند يك چشم جهانبين تمام دنيا را رصد ميكند. دامنه كشورهاي جهان به غير از اين پنج كشور عملاً تمام دنيا را در برميگيرد و حتي شامل متحدان اروپايي اين كشور نيز ميشود. در سال ۲۰۰۰ جيمز ولسي رئيس سابق سازمان اطلاعات مركزي ايالات متحده تأييد كرد كه اين سازمان با استفاده از سيستم رهگيري اشلون بر ساختار تجاري (كسب و كار) اروپا و امريكا نظارت دارد و از آن براي دريافت جديدترين اطلاعات از فعاليتهاي كشورهاي اروپايي و برتري تجاري استفاده ميكند.
با تمام اين تفاسير ديگر نيازي به توضيح ندارد كه برنامه هستهاي ايران و اطلاعات مربوط به آن به عنوان يكي از اصليترين پروندههاي حوزه امنيت ملي امريكا به شدت مورد علاقه آژانس امنيت ملي امريكا ميباشد.
تاكنون نقش اين سازمان در حملات سايبري عليه برنامه هستهاي ايران به طور كامل اثبات شده است. بر اساس گزارشهاي منابع غربي، آژانس امنيت ملي امريكا در قالب طرحي به نام المپيك و با همكاري موساد، برنامه هستهاي ايران را مورد حمله سايبري قرار داده است كه اين حمله سايبري منجر به ايجاد خساراتي به سانتريفيوژها شده است.
اما به نظر ميرسد نقش اين سازمان فراتر از موارد مرتبط با حملات سايبري است و بحث مذاكرات ايران و 5+1 نيز از جمله مسائل موردعلاقه امريكاييها و شريك نزديك آنها رژيم صهيونيستي محسوب ميشود.
گوش امريكاييها در مذاكرات مشترك
چندي پيش اخباري در رسانههاي صهيونيستي منتشر شد كه از توقف ارائه اطلاعات توسط نهادهاي جاسوسي امريكا به رژيم صهيونيستي به دليل اختلافات موجود خبر ميداد. بلافاصله اين خبر توسط منابع نزديك به وزارت امور خارجه امريكا تكذيب شد و يك منبع آگاه از مشورتهاي مداوم ديپلماتهاي امريكايي با مسئولان رژيم صهيونيستي خبر داد.
اما در اين ميان هيچ كس به اين نكته توجهي نكرد كه در خبر فوق از توقف ارائه اطلاعات توسط آژانس امنيت ملي امريكا كه مسئول جاسوسي و شنود است، سخن به ميان رفته و قضيه ارتباطي با وزارت امور خارجه اين كشور ندارد. اما واقعاً آژانس امنيت ملي امريكا چه چيزي در خصوص مذاكرات دارد كه ميتواند به رژيم صهيونيستي ارائه كند. شايد در اينجا بد نباشد كه به سراغ اسناد ادوارد اسنودن كارمند افشاگر اين آژانس برويم. بر اساس اسناد پيمانكار سابق آژانس امنيت ملي امريكا (NSA) كه به تازگي آن را در اختيار پايگاه خبري اينترپست قرار داده است، مذاكرات ايران و ساير كشورهاي عضو 5+1 از جمله اهداف اشلون است. بر اساس اين اطلاعات، سرويسهاي اطلاعاتي امريكا و انگليس در قالب پيمان پنج چشم از مذاكرات ايران و گروه 5+1 جاسوسي كرده و به سياستگذاران اين كشورها در جريان دورههاي مختلف مذاكراتشان اطلاعات ارائه دادهاند كه شامل پروژههاي موفقيتآميز مشترك بين لندن و واشنگتن در زمينه جاسوسي بوده است.
به احتمال زياد اين مسئله شامل مذاكرات مستقيم ايران با ساير كشورهاي عضو 5+1 از جمله روسيه و چين ميشده است كه امريكا و رژيم صهيونيستي به شدت علاقهمند بودهاند تا از آن استفاده كنند.
ضرورت بدبيني بيشتر به امريكاييها
با اين قضيه به نظر ميرسد كه ايران بايد بداند كه كار از محرمانه ماندن اطلاعات مذاكرات مشترك گذشته است و متن مذاكرات ايران و ساير كشورها نيز به امريكاييها ميرسد.
چشم جهانبين امريكايي تيم مذاكرهكننده ما را تحت نظر دارد و حتي از ريز جزئيات صحبتهاي آنان نيز نميگذرد. شايد بهتر باشد، آقاي ظريف با بدبيني بيشتري به امريكاييها نگاه كند و بداند كه آنان حتي از يك صحبت عادي هم گذر نخواهند كرد.