مواضع اصولي و قابل تقدير رياست محترم جمهوري در باره حماسه 9 دي بار ديگر خواب جماعت تجديد نظرطلب و هوادار فتنه را آشفته كرد. از اين رو رسانههاي وابسته به اين طيف ديروز يا ترجيح دادند عصبانيت خود را با سانسور مواضع ايشان بروز دهند، يا تيترهايي خنثي و غيرمرتبط با اصل و محتواي 9 دي منتشر كنند.
گرچه دكتر روحاني در بزنگاههاي مهم تاريخي همواره نشان داده است، حاضر نيست كوچكترين تعرضي به انقلاب، جمهوري اسلامي، رهبري و اصل ولايت فقيه را تحمل كند كه به عنوان نمونه ميتوان به سخنراني تاريخي ايشان در 23 تير 78 در واكنش به آشوبگري فتنهگران در 18تير اشاره كرد؛ آنجا كه در مقام دبير شوراي عالي امنيت ملي گفت: در كدام كشور جهان، حركتهاي آشوبطلبانه اين چنين تحمل ميشود اينها خيلي پستتر و حقيرتر از آن هستند كه بخواهيم نسبت به آنها تعبير حركت براندازي را مطرح كنيم. اما درباره سخنان دكتر روحاني گفتنيهايي هست كه با هم مرور ميكنيم.
درباره مناسبتهاي خاص وقتي خطيبي به ايراد تحليل و واكاوي آن ميپردازد، اين انتظار طبيعي از وي وجود دارد كه به زمينههاي شكلگيري و بهوجود آورنده آن حادثه اشارتي كند. براي مثال نميتوان درباره انقلاب اسلامي سال 57 سخن گفت بدون اينكه به استبداد رژيم شاهنشاهي و حوادثي كه بر مردم گذشته است، بيتوجه بود. حماسه 9 دي هم از اين قاعده مستثني نيست.
دكتر روحاني روز سه شنبه در جمع شماري از دستاندركاران پروژههاي عمراني و مديران استان سيستان و بلوچستان، در چابهار طي سخناني نهم دي را روز نشان دادن عشق مردم به خاندان رسالت به ويژه حضرت سيدالشهدا(ع) دانست و تصريح كرد: پيام نهم دي و حضور مردم در اين روز آن بود كه همه بايد تسليم قانون باشيم و هر فردي حرف، نقد يا اعتراضي دارد بايد در چارچوب قانون و مقررات آن را بيان كند و مردم در اين روز به يك سلسله حركتهايي كه زيبنده كشور نبود، پايان دادند.
اما آنچه در سخنان رياست محترم جمهور ديده نشد، تحليل سلسله حوادثي بود كه به 9 دي منجر شد و با موج عظيم مردمي فروكش كرد. اينكه چه كساني به ساحت مقدس امام حسين (ع) اهانت كردند، در سخنان ايشان ديده نشد و اينكه كدام گروه يا دستهاي در فتنه 88 از چارچوبهاي قانوني و مقررات جاري كشور عبور كردند و آن خسارت عظيم مادي و معنوي را بر كشور تحميل كردند، معرفي نشدند.
رياست محترم جمهور به درستي اشاره كردند: بايد از حماسه حضور مردم در نهم دي در مسير تحكيم وحدت، همدلي و قانونگرايي استفاده كنيم، اما سؤال اساسي اين است كه وحدت و همدلي با چه كساني؟ اگر منظور وحدت و همدلي مردم است كه آنها در حماسه خودجوش 9 دي اين همدلي و وحدت را به زيباترين شكل ممكن به منصه ظهور رساندند؛ همچنانكه در مناسبتهاي ديگر انقلاب نشان دادهاند؛ اما اگر چشمپوشي از اقدامات فتنهگران و وحدت با آنان مورد نظر است (كه هرگز مشي رئيسجمهور نبوده است ) اين مسئله خود نقض غرض است.
دكتر روحاني در جايي ديگر از سخنان خود با بيان اينكه حضور مردم در نهم دي به معناي حمايت از يك حزب و جناح نبود، تصريح كرده است: نهم دي به معناي بيعت مجدد با جمهوري اسلامي ايران، رهبري، انقلاب اسلامي، اصل ولايت فقيه و خاندان امامت و روز همدلي، اتحاد، انسجام و وحدت ملي است.
مرور شعارها و تصاوير اين حماسه تاريخي هم مؤيد اين واقعيت است كه رنگ و بوي جناحي در 9 دي هيچ نشاني ندارد، اما كساني كه بر اسلاميت نظام خط بطلان كشيدند، رهبري نظام را مورد اهانت قرار دادند، بارها عليه اصل ولايت فقيه شعار دادند، با منافقين و سلطنتطلبان همداستان شدند و با رفتارهاي ساختار شكنانه خود سران امريكا و رژيم صهيونيستي را اميدوار ساختند، مورد حمايت ضمني كدام دسته از جريانهاي داخلي قرار گرفتند؟
گرچه ما اعتقاد نداريم كه فتنه ماحصل رفتار كل يك جريان است اما افرادي پديدآورنده و هدايتگر آن بودند، اما گويا اصلاحطلبان با سكوت خود، نهتنها با فتنهگران مرزبندي نميكنند بلكه اين شائبه را ايجاد ميكنند كه با آنان همراهند.
رياست محترم جمهوري چندي پيش تلويحاً از حوادث فتنه سال 88 به عنوان «لكه سياه» ياد كردند، اما جريان اصلاحات طي دوسال گذشته تلاش رسانهاي خود را بر اين مسئله معطوف كرده است كه همواره مسئله برداشتن حصر سران فتنه را به عنوان يك مطالبه عمومي مطرح سازد. حال آيا با جرياني كه همواره خود را در معرض اتهام قرار داده و هنوز حاضر نيست كه از اقدامات ضد وحدت فتنهگران ابراز برائت كند، ميتوان وحدت كرد؟
بديهي است امروز وحدت و همدلي و جلوگيري از ايجاد تفرقه و فاصله بيش از هر زمان ديگري بايد مورد توجه همه جريانهاي درون نظام قرار گيرد، اما لازمه آن دوري جستن از همه اقداماتي است كه به اين اختلافات دامن ميزند، مسئلهاي كه تاكنون هيچ نشانهاي از سوي خالقان فتنه ديده نميشود.