کد خبر: 692860
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۲
سرك كشيدني به سبك لقمان حكيم در محاورات نامتعارف
مي‌خواهم اين بار به جاي فكر كردن به يك سرك كشيدن دعوت‌تان كنم. سرك كشيدني نه از نوع جاسوسي، فضولي يا آنتن بازي بلكه سرك كشيدني از نوع درس عبرت گرفتن لقمان حكيم از بي‌ادبان!
‌ ايوب خرمي

پيشنهاد عبرت آموز من اين است براي كنجكاوي هم كه شده زماني كه در كوچه، خيابان يا هر جاي ديگري كه هستيد سعي كنيد به نوع گفت‌وگوي ميان مردم دقت كنيد. طرز صحبت كردن، نوع كلمات به كار برده شده، ايما و اشاره‌ها و نوع رفتارهاي بدني زمان صحبت كردن همه جزء ابزارهايي هستند كه در زمان مكالمه براي تفهيم بهتر سخن به كمك ما مي‌آيند، پس همه اينها اجزاي زبان محاوره هستند.

پس توصيه من دقت كردن به محاورات مردم است، دقتي كه نشان‌دهنده شخصيت گوينده باشد چون همانطور كه مي‌دانيد دگرگوني حاصل از نوع صحبت‌هاي فرد در هر جمعي، حتي تك‌تك كلمات به كار رفته از سوي گوينده در يك مكالمه هر چند كوتاه مي‌تواند شأن، شخصيت، طرز فكر و ايده‌هاي فكري گوينده را به خوبي بروز دهد. در واقع زبان نوعي نمايشگر كلامي براي بيان شخصيت واقعي و دروني افراد است. نحوه صحبت كردن افراد از زبان كوچه بازاري گرفته تا محاوره قشر مرفه و رسمي بسته به مقتضيات زمان و مكان تغيير مي‌كند تا در نهايت نوع جديدي از محاورات در زندگي عموم افراد جامعه شكل مي‌گيرد. تغيير در نوع گفتمان افراد جامعه، همان تغيير برگرفته از نوع طرز فكر و شخصيت افراد در زبان و انتخاب دايره كلمات موقع سخن گفتن تا جايي پيش مي‌رود كه در جزء شدن شاخصه‌هاي زبان، گويش‌ها و لهجه‌هاي مختلف شكل مي‌گيرد و در پاره‌اي موارد حتي محاوره‌هاي فني، عاميانه و حتي محلي جايش را به مكالمه‌هاي جديد، مدرن و تازه به دوران رسيده مي‌دهد. سؤالي كه اينجا مطرح مي‌شود و پاسخش مهم است اينكه: «نوع محاوره‌اي كه امروز بين اكثر مردم جامعه ايراني رواج دارد تا چه اندازه با فرهنگ، آداب، رسوم و باورهاي ديني ايرانيان همخواني دارد؟». براي رسيدن به جواب اين پرسش سراغ مريم حسيني‌نژاد، كارشناس ارشد زبان‌شناسي تحليلي رفتيم. حسيني‌نژاد از جمله محققاني است كه ريشه‌هاي تغيير زباني را در تغيير محاوره‌هاي آنها مورد بررسي قرار داده است.
 
سركلاف تغييرات به تكنولوژي مي‌رسد

مريم حسيني‌نژاد معتقد است با پيشرفت تكنولوژي و دستاورد‌هاي حاصل از آن، نوع زندگي انسان‌ها تحت سيطره اين دگرگوني قرار گرفت بالطبع تحولات به‌وجود آمده از نوآوري‌ها در رفتار، شخصيت‌ها و خرده فرهنگ‌هاي جامعه تأثير زيادي ايجاد شد كه يكي از نمونه‌هاي بارز و نشانه‌هاي اصلي تغييرات حاصل از ورود تكنولوژي همان تغييرات در نحوه صحبت كردن روزمره افراد جامعه است كه اصطلاحاً به آن محاورات گفته مي‌شود.

نكته جالب در مورد تغييرات زباني اين است كه اين تغييرات بيشتر بين نسل جوان ديده مي‌شود؛ نسل جواني كه در ازاي هر پديده نو ظهوري در جامعه، سبك رفتار‌هاي خود را در زندگي با آن همسو مي‌كند و براي اين رفتار‌ها ارزش قائل مي‌شود.

تغيير در صحبت كردن اين نسل گاه تا جايي پيش مي‌رود كه به هيچ وجه با افراد ميانسال و نسل قديمي‌ها قابل مقايسه نيست. براي مثال نوع كلماتي كه در ميان قشر جوان رد و بدل مي‌شود براي بزرگتر‌هاي خانواده جاي تعجب دارد و قدرت پذيرش اين نوع محاورات را از زبان فرزندان و ديگر همسن و سال‌هايشان ندارند.

‌ دستاورد‌هاي عصر مدرن و تغيير در نوع مكالمات روز‌مره

فناوري‌ها و ابزار‌هاي حاصل از عصر تكنولوژي در همه تغييراتي كه در طريقه صحبت كردن افراد شكل گرفته مقصر اصلي هستند. دستاورد‌هايي مثل حضور پررنگ رسانه‌هاي جمعي، ديداري، شنيداري و مجازي مثل تلويزيون و شبكه‌هاي اينترنتي باعث شده‌اند كه جوانان در جامعه سريع‌تر در عرصه تغيير زبان قدم بردارند. تجربه پخش بعضي از سريال‌ها نشان مي‌دهد كه تأثير‌پذيري از رسانه‌ها بين جوان‌ترها آنقدر فراگير است كه جوانان حاضرند تمام فرهنگ‌، آداب، رسوم، اصالت و اعتقادات ايراني‌شان را در كوتاه‌ترين زمان ممكن كنار بگذارند و به محاوره‌هاي تقليدي از رسانه‌ها پناه بياورند.

لحظه نگران‌كننده اينجاست، زماني بيشترين آسيب به زبان اصيل ايراني و اسلامي به خصوص بين قشر جوان وارد مي‌شود كه اين طيف از جامعه بر اساس الگوهاي عنوان شده در توليدات غربي و شبكه‌هاي اجتماعي مكالمات خود را در اجتماع، كانون خانواده و دوستان هماهنگ كنند. اينجاست كه ديگر تمام ارزش‌ها و خرده فرهنگ‌هاي باقي مانده در جامعه از كشور رخت بر مي‌بندد.

‌ عوارض حاصل از محاورات به صورت محدود

از همه بدتر اينكه به دليل گسترده شدن روابط ميان جوانان امروز نسبت به سال‌هاي قبل و گسترش ابزارهاي ارتباطي آنها به سرعت عوارض تغيير محاورات مخرب از يكي به ديگري و از جمعي به جمع ديگر منتقل مي‌شود. محدود شدن روابط عمومي، به انزوا كشيده شدن افراد، پايين آمدن حس اعتماد به نفس، معاشرت نكردن، همكاري نداشتن و حذف حس نوعدوستي و ايثار، از عوارض به جا مانده از مكالمات به صورت غير‌مستقيم از طريق پيامك و شبكه‌هاي اجتماعي است.

شايد باور نكنيد اما بسياري از بيماري‌هاي رواني مثل آلزايمر افراد ناشي از تغييرات هجمه‌اي و ناگهاني در حوزه زبان و محاورات است.

‌ وقتي چوب معلم، كار از پيش نبرد...

نهادهاي آموزشي عامل ديگري است كه به نوبه خود نحوه مكالمات افراد نزد همديگر را تحت‌الشعاع خود قرار مي‌دهد. مهم‌ترين مصداق اين نهاد‌ها مي‌تواند مدرسه، دانشگاه و مؤسسات آموزشي باشد. پيشرفت تكنو‌لوژي و فناوري‌هاي حاصل از آن مكمل نهادهاي آموزشي و با هم به طور مستقيم باعث تغيير در نوع رفتار و خرده فرهنگ‌هاي اجتماعي از جمله دگرگوني در نوع مكالمات روزمره شده‌اند. طيف وسيعي از نوجوانان و جوانان به واسطه الگوگيري از طريق نهاد‌هاي آموزشي و فرهنگي تغييرات رفتاري خود را شكل مي‌دهند و نادانسته ناهنجار‌ي‌هاي ارزشي را در شخصيت دروني‌ خود نهادينه مي‌كنند. در همين محيط‌هاي فرهنگي است كه قشر جوان، ناخودآگاه يا خودآگاه تحت تأثير ارتباطات كلامي همسن و سال‌هايش قرار مي‌گيرد و نوع مكالمات خود را طبق ديدگاه و محاورات ديگران تنظيم مي‌كند. نمونه‌هاي بارزي كه بين صحبت‌هاي نسل امروزي ديده مي‌شود تكيه‌كلام‌هايي است كه به كار مي‌برند و بيشترين نوع اين مكالمات از رسانه‌هاي جمعي به‌خصوص برنامه‌هاي طنز نشأت مي‌گيرد. افراد تكيه‌كلام‌هاي بازيگران را در كلمات جديد خود به كار مي‌برند و در نهاد‌هاي فرهنگي به خصوص مدارس و دانشگاه‌ها در ميان جوانان تكيه ‌كلام‌ها به صورت مضاعف رشد مي‌كند، بعد از مدت كوتاهي مي‌بينيم كه قشر جوان تكيه‌كلام‌هاي مشابه را بر زبان مي‌آورند. جوانان اين نوع مكالمات را در اول تغييرات مي‌گذارند به پاي تفنن و تمسخر، اما در ادامه متوجه نهادينه شدن آنها مي‌شوند. دقيقاً به همين دليل است كه جوان‌ها اين نوع تكيه‌كلام‌ها را فقط به ديد تفنن، شوخي و مسخره كردن مي‌بينند و به راحتي از كنار اين پيام‌هاي اجتماعي و فرهنگي جامعه مي‌گذرند.

در اين زمينه اگر به ايام قديم برگرديم تكيه‌كلام‌هايي مانند رخصت، جوانمرد و كلماتي از اين قبيل كه نشانگر رشادت و پهلواني بود در بين افراد رواج داشت و ماندگاري اين نوع كلمات در محاورات بين نسل قديم به اندازه‌اي قوي بوده كه در زمان حال هم در ذهن عموم مردم به ياد‌گار مانده است. دليل اصلي اين ماندگاري، پر‌معنا و باصلابت بودن كلمات است كه باعث شده از زمان قديم تا به امروز همچنان در ذهن‌ها ماندگار باشد؛ در حالي كه الان تكيه‌كلام‌هايي كه افراد جامعه ما در محاورات خود استفاده مي‌كنند بعد از مدت كوتاهي تاريخ مصرفشان به پايان مي‌رسد و ديگر كلماتي از اين قبيل به گوشمان نمي‌رسد و جاي خود را به تكيه‌كلام‌هايي جديد مي‌دهد.

نبايد از اين بگذريم كه بر‌نامه‌هايي كه از طرف صدا و سيما حالت طنز دارد خودش حاوي پيامي است كه ابعاد فرهنگي و اجتماعي روز جامعه را دربرمي‌گيرد و بعضاً به بيان راه حل‌هايي براي رفع مشكلات مي‌پردازد اما تمام كار فرهنگي صدا و سيما از طرف قشر خاص مثل جوان فقط در بعد تكيه‌كلام ديده مي‌شود.

‌ زبان انسان دوست يا انسان گريز؟

با اين تفاسير محاورات شكل گرفته هم مي‌تواند در زندگي روز‌مره افراد جامعه به تناسب سن و سواد با ديگر همنوعان رد و بدل ‌شود و هر فردي در جامعه به اقتضاي سن، آگاهي و دانشي كه از معلوماتش دارد نوع تركيب مكالماتش را با ديگر همنوعان خود تنظيم مي‌كند. از اين جهت است كه ما مي‌توانيم از طريق نوع مكالمه افراد در جامعه، شخصيت دروني آنان را تا حدي بشناسيم و ديد و قضاوتي نسبت به طرف مقابل داشته باشيم.

با هر كلمه‌اي يا جمله‌اي كه بر زبان مي‌آوريم در واقع شخصيت و رفتار خودمان را به ديگران معرفي مي‌كنيم و در واقع با نوع كلمات مي‌توانيم ديگران را تحت تأثير گفتمان خود قرار دهيم و از اين طريق ديگران را به طرف‌مان جذب كنيم يا بيان كلمات‌مان مي‌تواند طوري باشد كه موجب طرد شدن همنوعانمان شود.

اگر ما يك دايره فرضي داشته باشيم و در پيرامون محيط دايره افرادي در دسترس باشند و ما در مركز دايره با ديگران تعامل بر‌قرار كنيم به عنوان يك انسان اجتماعي، تعاملات فرهنگي را به خوبي پياده كرده‌ايم و اگر برعكس باشد روابط خودمان با ديگران حالت نزولي به خود مي‌گيرد. دقيقاً همين جاست كه زبان محاوره‌اي ما كه همان خرده فرهنگ اجتماعي است به صورت كار‌كرد منفي نقش خود را ايفا كرده و باعث شده است كه افراد جامعه نسبت به شخصيت‌مان حالت دافعه و دوري‌گزيني از ما را پيش بگيرند.

اينجا معلوم مي‌شود كه زبان گفتاري و نحوه چيدمان كلمات در بر‌قراري ارتباط با ديگر افراد جامعه چقدر مهم و حياتي جلوه مي‌نمايد و باعث پيوستگي و تقويت يا انفعال و تضعيف روابط اجتماعي و فرهنگي مي‌شود. ناگفته نماند حركات بدني هنگام صحبت كردن هم مي‌تواند دايره ارتباطات يك فرد را با ديگران بسط و گسترش دهد. نوع صحبت كردنمان كه با تحركات اعضاي بدن تركيب مي‌شود به صورت مجزا نوع شخصيت و تفكر‌مان را تداعي مي‌كند و از نظر‌ علم روانشناسي طرز مكالمه افراد با نوع حركات بدن ارتباط معنادار دارد. با داشتن علم و آگاهي از نوع مكالمه افراد با نمايش حركات بدن، ارتباط با ديگران به سهولت مي‌تواند انجام بگيرد و از اين طريق شخصيت و رفتار دروني فرد مشخص مي‌شود و بالطبع نزاع، خشونت و در‌گيري، عصبانيت و خشم در برابر ديگران كاهش مي‌يابد و به عنوان مثال فردي كه شخصيت دروني‌اش، حالت خشونت و خشم دارد طريقه ارتباط و مكالمه با اين فرد به تناسب رفتارش تغيير مي‌كند.

طبيعتاً تمامي افراد جامعه بايد در نوع مكالمات خود طوري صحبت كنند كه محترمانه و تأثيرگذار در اجتماع باشند. بي‌شك نوع صحبت كردن به خانواده، فرهنگ و چگونگي تربيت افراد مربوط مي‌شود و والدين بايد در تربيت فرزندان خود به خصوص در كودكي، فرهنگ دايره لغات محاوره‌اي را اصولي و حسابگرانه آموزش بدهند و در لحن گفتار و در واژه‌هايي كه در كانون خانواده به كار مي‌برند نهايت دقت را به عمل آورند، از آن منظر كه فرزندان از چگونگي مكالمات والدين تأثير مي‌پذيرند و از اين طريق دايره لغات والدين را در نسل آينده و به جامعه انتقال مي‌دهند. نكته ديگري كه والدين نبايد از آن غافل شوند اين است كه توجه‌شان در حيطه تربيتي و آموزش به فرزندان پسر در خانواده كمي بيشتر باشد و دليل آن ارتباط پسران با هم‌سن و سال‌هايشان از همان اوان كودكي در خارج از محيط خانواده و در خيابان‌ها است و از همنوعان خود نوع رفتار و شخصيت و روش مكالمات خود را تقليد مي‌كنند و بر همين اساس نوع صحبت كردن يك دختر با يك پسر كاملاً متفاوت است. با اهميت جلوه دادن فرهنگ لغات ادبيات فارسي توسط نهاد‌هاي فرهنگي از جمله صدا و سيما، مدرسه و دانشگاه، طريقه تربيت والدين از حيث لحن گفتار و نصايح در امور مربوط به زندگي سالم و با ثبات از جمله راهكار‌هايي است كه نوع گفتمان و محاورات روز‌مره را در قالب اصيل ايراني – اسلامي افراد نهادينه مي‌كند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر