1)بسياري از كشورها به صورت جدي جوانان را وارد حوزه ميراث فرهنگي كردهاند و حتي همايشهايي ملي و بينالمللي در خصوص نقش جوانان در موضوع ميراث فرهنگي برگزار نموده و ضمن بررسي راهكارهاي عملي اين موضوع، نسل جوان را به صورت كاربردي در اين حوزه دخيل كردهاند. كشور برزيل به عنوان يك كشور توريستپذير در اين زمينه گامهاي ارزندهاي برداشته و كشور ارمنستان در همين نزديكي خودمان با برگزاري همايش بينالمللي «نقش جوانان در حفظ ميراث فرهنگي و توسعه جهانگردي فرهنگي» حركت جدي خود را در اين زمينه آغاز نموده است. شركتكنندگان اين همايش بر اين مهم تأكيد كردند كه: نسل جوان در راستاي حفظ ميراث فرهنگي و انتقال آن به نسلهاي ديگر وظيفه بزرگي بر دوش دارد و در پيام مدير كل يونسكو خطاب به اين همايش نيز آمده بود: در دنيايي كه به سوي جهاني شدن پيش ميرود، هويت فرهنگي ملتها مورد تهديد قرار گرفته و جوانان بايد كوششهاي خود را در جهت حفظ فرهنگ ملي خود متمركز كنند.
2)ايران زيبا و ديرينه سال ما و مردمان متمدن و فرهيخته ما شايستگي آن را دارند كه در سايه عزت ديني و ملي و به پشتوانه برخورداري از ميراث و تاريخي كهن و ارزنده سرآمد ملل جهان باشند، چراكه ايران و ايراني ازهيچ سرزمين و ملتي كم ندارد وچه بسا بسياري از ملل وامدار دستاوردهاي شگرف تاريخ و فرهنگ و دانش اين سرزمين گهربار و انديشه پرور هستند. در اين ميان بدون شك حفظ و صيانت از آثار و اماكن تاريخي و تلاش براي احيا و بهرهبرداري از آنها ميتواند نقش بسزايي در انس روزافزون مردم با ميراث كالبدي و معرفي هرچه بيشتر و شايستهتر آن به جهانيان داشته باشد.
بدون شك ميراث فرهنگي و جاذبههاي تاريخي و طبيعي اين مرز و بوم متعلق به تمامي مردم ايران است و همان طور كه يكايك ما نسبت به دفاع از كيان وطنمان احساس مسئوليت ميكنيم، طبعا مسئوليت صيانت و حفاظت از مواريث تاريخي، طبيعي و معنوي ايران زمين نيز بر عهده تك تك ماست و صرفاً يك سازمان رسمي را در اين زمينه مسئول دانستن اشتباهي بزرگ است. البته بيشك سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري متولي رسمي برنامهريزي و نظارت كلان در حوزههاي سهگانه فعاليت خويش است، اما اين به معناي رفع مسئوليت از ديگران نيست، چراكه مردم ايران در اقصي نقاط اين سرزمين تاريخي و زيبا همواره دركنارميراث فرهنگي زندگي ميكنند و نفس ميكشند و جدا كردن زندگي مردم از ميراث و هويت تاريخي آنان ميسر نيست. همچنين نكته ديگري كه در اين زمينه اهميت دارد و بايد روي آن كار كرد فرهنگسازي براي چگونگي حفظ و احيا و بهره برداري از ميراث فرهنگي است. در اين ميان بدون شك نسل جوان ما ميتواند سهمي عظيم ايفا كند و اين برعهده خانوادهها، نظام آموزشي و به ويژه سياستگذاران و دولتمردان است كه پلهاي اتصال حوزه ميراث فرهنگي به جوانان را بسازند و آنان را دراين مسير ارزنده قرار دهند.
3)ميراث فرهنگي عرصهاي است كه ميتواند در ابعاد متعدد جوانان را در فرايندي مثبت و سازنده درگير خود كند. از جمله اين ابعاد ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
ـ نسل جوان علاقه شديدي به سفر و گشت و گذار دارد ولي به دليل مشكلات اقتصادي و محدوديتهاي ديگر اين نياز و اشتياق جوانان ارضا نميشود. وجود هزاران اثر تاريخي جذاب در سرزمينمان ظرفيتي شگرف است تا با فراهمسازي امكان سفرهاي همگاني، گروههاي جوانان شيفته سفر را با ميراث كشورمان آشنا كنيم و در اين فرايند علقهاي پايدار و زيبا ميان جوانان و مواريث فرهنگي برقرار كنيم.
ـ ميراث فرهنگي داراي ظرفيتي شگرف جهت ايجاد اشتغال براي جوانان است. احيا و بهرهبرداري از اماكن تاريخي از جمله طرحهايي است كه در اين زمينه در سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري دنبال ميشود و استفاده از جوانان در اين زمينه و همچنين در طرحهايي چون حفاظت و نگهداري از آثار و بناهاي تاريخي ميتواند بسيار مفيد و مؤثر باشد.
ـ يكي ازظرفيتهاي عظيم براي ورود جوانان به حوزه ميراث فرهنگي و ايفاي نقش آنان در صيانت از مواريث فرهنگي و نيز فرهنگسازي در اين زمينه، گسترش فعاليت تشكلها و سازمانهاي مردم نهاد است كه خوشبختانه با وجود واحد تشكلها در بدنه سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، اين امر به صورت جدي دنبال ميشود و هماكنون تشكلهاي متعددي در سراسر كشور در تعامل با سازمان در اين حوزه فعاليت ميكنند و اكثر اعضاي آنان نيز جوانان هستند.
ـ تعامل با آموزش و پرورش و دانشگاهها از جمله راهكارهاي مؤثر براي ورود جدي نسل جوان به حوزه ميراث فرهنگي است.
خوشبختانه فرهنگ بازديد از موزهها و كاخ موزهها در بدنه نظام آموزشي ما نهادينه شده وتبديل برخي موزهها به «موزه – مدرسه» نيز گامي ارزنده در اين زمينه است تا نسل جوان هر چه بيشتر با ميراث فرهنگي انس بگيرد.
ـ برگزاري مسابقات و جشنوارههاي مختلف جهت توليد محصولات فرهنگي همچون فيلم، كتاب، عكس و نقاشي، روايت و داستان در قالبهاي دانشجويي و دانشآموزي از ديگر راهكارهاي مؤثر براي عمق بخشيدن به تعامل جوانان با ميراث فرهنگي است كه طبيعتاً بايد با مشاركت نهادهاي مختلف انجام گيرد.
ـ نقش جوانان درحفظ آيينهاي مربوط به ميراث معنوي بسيار مهم است و نسل جوان در آيينهايي چون نوروز، جشنها و عروسيها، مسابقات و بازيهاي سنتي نقش اصلي را داشتهاند و لذا احياي آيينهاي اصيل فرهنگي با مشاركت جوانان، ميتواند شرايط ورود سازنده جوانان در عرصه ميراث فرهنگي را فراهم سازد.
ـ در خاتمه تأكيد ميشود اين نسل جوان جامعه است كه وظيفه اصلي را در انتقال مواريث و دستاوردهاي نسل ديروز به نسلهاي فردا و نيز صيانت و نگهداري و معرفي مواريث فرهنگي كشورمان به جهانيان را بر عهده دارد و چنانچه نتوانيم اين نقش مهم و اساسي را به او بياموزيم، در آيندهاي نه چندان دور شاهد از دست رفتن هويت فرهنگي و تاريخي خود خواهيم بود.
نسل جوان ما در تمامي برههها نشان داده است كه با شعار «ما ميتوانيم» ميانه خوبي دارد و بيشك در عرصه ميراث فرهنگي نيز ميتواند بر شعار «ما ميتوانيم» جامه عمل بپوشاند.