کد خبر: 480903
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۷:۱۱
«جوان» از تحركات اصلاح‌طلبان براي بازگشت به عرصه سياسي گزارش مي‌دهد
اصلاح‌طلبان زماني كه دولت و مجلس را در دست داشتند، يعني زماني كه نتيجه جمهوريت نظام، رسيدن قواي مقننه و مجريه به آنان بود، به خوبي در شعارها و گفتمان‌شان جمهوريت نظام را پاس مي‌داشتند. از آن سو، گرچه با شعارهاي عوام‌فريبانه اسلامي همچون «درود بر سه سيد فاطمي» به قدرت رسيدند، اما چون در مرحله عمل، اسلاميت نظام را سد راه رسيدن به جامعه مدني مورد تعريف‌شان مي‌ديدند، تاخت و تازهايشان به نظام را در بعد اسلامي طرح‌ريزي مي‌كردند. در آن سال‌ها مدام جمهوريت را پررنگ‌تر جلوه داده و اسلاميت را كمرنگ مي‌خواستند. 

با اين همه، جمهوريت‌خواهي نيز يك ژست بود كه در شعار تجلي مي‌يافت و عملكرد هشت ساله آنها از اعتقاد باطني به مردم، يعني توده اين جمهوريت خالي بود، براي همين هم چند سالي كه گذشت، وقتي نتيجه جمهوريت نظام نيز انتخاب آنان نبود، وقتي قوه مقننه و مجريه را به افراط‌كاري‌ها و فاصله‌گرفتن‌ها از مردم باختند، نقاب جمهوريت‌خواهي‌شان نيز از چهره برافتاد و همه اهميت‌شان به جمهوري در تئوري مضحك «پسر آذربايجان و داماد لرستان» خلاصه شد. حالا اما از پس سه سال كوفتن در پس توهم تقلبي كه نتيجه‌اش جز انزواي بيشتر اصلاح‌طلبان نبود، دريافته‌اند كه كودتاي مخملي عليه جمهوريت نظام نتيجه نداده و اگر قصد مرگ ندارند، براي بازگشت به عرصه سياسي، راهي جز از مسير صندوق آراي مردم ندارند، اما به راستي اصلاح‌طلباني كه تماميت جمهوريت نظام را زير سؤال برده‌اند، حال چگونه مي‌خواهند به انتخابات رياست جمهوري، اين اصلي‌ترين تجلي جمهوريت نظام بازگردند؟ 

به ميدان آوردن چهره‌هاي ظاهرالصلاح
آدم‌هاي راديكال و افراطي تيم اصلاح‌طلبان، همه چيز خود را در فتنه ۸۸ هزينه كرده‌اند. از اين هزينه كردن هم نه تنها چيزي دست جريان اصلاحات را نگرفت كه حتي تزريق راديكاليسم غرب‌زده جنبش برآمده از جريان اصلاحات را همان اقليت ۱۳ ميليوني حاميانشان نيز برنتافتند و در نتيجه، انزواي روزافزون اين جريان در صحنه سياسي و اجتماعي ايران به دست خود ايشان رقم خورد. 

حالا اصلاح‌طلبان خوب مي‌دانند كه نبايد يك بار ديگر، اگر تخم مرغي براي چيده شدن در سبد يافتند، آن را به دست ‌ تندروها بدهند كه پاي تحليل‌هاي متوهمانه اتاق فكر پنج نفره آنها را به زمين بزنند! براي همين است كه اصلاح‌طلبان در نظر دارند براي انتخابات سال آينده از چهره‌هاي معتدل و ميانه‌رو خود كه در وقايع پس از انتخابات ۸۸ موضع‌گيري عليه نظام نداشته‌اند، بهره ببرند كه هم افراطي نباشند كه اصلاحات را زمين بزنند و هم مهره سوخته نباشند كه از سوي جامعه طرد شده باشند بلكه چهره‌هايي متعادل باشند كه با مواضع عقلاني بتوانند به بازسازي اصلاح‌طلبان در ذهن مردم بپردازند و آن چهره آشوبگر و اغتشاش‌آفرين سال ۸۸ را به صورتي عقل‌گرا و منطقي و معتدل در سال ۹۲ تبديل سازند.
مواضع دوپهلوي اصلاح‌طلبان هم از همين‌رو است كه از سويي با تعديل رفتارها، خاطره تلخ فتنه‌انگيزي سال ۸۸ را به زعم خودشان از اذهان عمومي كمرنگ و بي‌اعتبار كنند و هم آن پياده‌نظام افراطي سال ۸۸ را براي خود حفظ كنند كه شايد در آينده و فتنه‌انگيزي‌هاي ديگر عليه نظام به دردشان بخورد. 

تقسيم كار بين محافظه‌كارها و افراطي‌ها
افراطيون اصلاح‌طلب، طيف چندان اندكي از اصلاح‌طلبان نيستند و نتيجه اينكه سران سنتي اصلاحات حتي اگر بخواهند هم نمي‌توانند آنان را ناديده بگيرند. اين افراطيون كساني هستند كه در دامن غوغازيست اصلاحات و زير سايه انديشه‌هاي التقاطي آنان رشد كرده‌اند و حالا ميداندار جرياني شده‌اند كه نه اسلاميت نظام را برمي‌تابند و نه جمهوريت آن را و در عين حالي كه مي‌كوشند ژست اپوزيسيون بگيرند، تلاش مي‌كنند به كرسي‌هاي مديريت نظام دست يابند و البته خود را از ضد انقلاب بودن بري بدانند! 

از همين رو در داخل جريان اصلاحات يك نوع تقسيم كار پنهاني شكل گرفته كه سنتي‌هاي محافظه‌كار از در آشتي با نظام دربيايند و گردانندگان فتنه ۸۸ از در پيش‌شرط براي حضور داشتن در انتخابات كه هم گزينه شركت در انتخابات را در صورت رؤيت چراغ سبز نظام در اختيار داشته باشند و هم گزينه تحريم را در دست نگه دارند كه در صورت عدم چراغ سبز نظام، در انفعال و سرخوردگي نيفتند و ادعا كنند كه ما از قبل هم برنامه تحريم انتخابات را در دست داشته‌ايم! 

اختلاف‌افكني در اردوگاه اصولگرايان
از راهكارهاي اصلي جريان اصلاحات براي انتخابات رياست جمهوري سال ۹۱، ايجاد اختلاف در اردوگاه اصولگرايان است كه موجبات شكسته شدن رأي كانديداي آنها را فراهم خواهد آورد. سياست مي‌گويد كه وقتي خود برگي براي پيروزي ندارند، مهره‌ها را به گونه‌اي بچينند كه پيروزي رقيب با كمترين اعتبار رقم بخورد،‌ بنابراين اصلاح‌طلبان مي‌كوشند در صورتي كه خود هيچ شانسي براي پيروزي يا باخت آبرومندانه در خرداد ۹۲ نداشتند، فضا را به گونه‌اي هدايت كنند كه هم تعداد شركت‌كنندگان كمتري در انتخابات حاضر شوند و نظام نتواند از پشتوانه مردمي‌اش دفاع كند و هم اصولگراي منتخب مردم با شكننده‌ترين رأي موجود به كرسي رياست جمهوري دست يابد. اختلاف‌افكني ميان اصولگرايان و القاي اختلاف ميان اصولگراياني كه خود مسئولان حكومتي را تشكيل مي‌دهند و نيز تبليغ رسانه‌اي براي اثبات شرايط نامطلوب اقتصادي از مواردي است كه در نهايت به يأس مردم و كاهش مشاركت اجتماعي منجر مي‌شود. 

تقسيم كردن اصولگرايان به ميانه‌رو و افراطي و ابراز تمايل برخي چهره‌هاي اصلاح‌طلب براي قرار گرفتن پشت سر يك اصولگراي به‌زعم خود معتدل و نيز اصالت دادن به جريان انحرافي در ظاهر و همكاري‌هاي پشت پرده، از راهكارهايي است كه اين جريان براي ايجاد و القاي چنددستگي ميان اصولگرايان از آن بهره مي‌جويد و تأسف آنجاست كه برخي چهره‌هاي اصولگرايي نيز ناخواسته بر اين آتش مي‌دمند. 

مردم فريب نمي‌خورند
اين شرح بخشي از بازي تلخي است كه اصلاح‌طلبان براي احيا و بازسازي خويش بدان روي آورده‌اند. واقعيت اما آن است كه چهره اصلاحات با آن آتش‌افروزي‌هاي سال ۸۸، سوخته‌تر از آني است كه با اين جراحي‌هاي پلاستيك‌ ناشيانه در چشم مردم ترميم شود. 

هنوز تا انتخابات ۹۲ وقت بسيار است و اصلاح‌طلبان مي‌توانند با صداقت به اشتباهات گذشته خود در كمال وضوح و شفافيت اعتراف كرده و با عذرخواهي از آنچه باعث و باني‌اش بودند، به آغوش مردم بازگردند، وگرنه مردم آبديده‌تر از آني شده‌اند كه فريب اين نمايش‌هاي دروغين را بخورند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار