* بيادبي نباشه!
بيادب نباش! اين جمله امري، فقط براي كودكان بازيگوشي كه حرفهاي زشتي از ديگران ياد گرفتهاند و طوطيوار تكرار ميكنند يا براي نوجواناني كه گاهي تصور ميكنند براي نشان دادن بلوغشان بايد از كلمات و جملات بيادبانه استفاده كنند به كار نميرود! اين جمله گاهي براي من و تو، من و تويي كه به خيال خودمان آنقدر از نظر فكري رشد كردهايم كه توانستهايم خانواده تشكيل دهيم، زندگي مستقل بسازيم هم استفاده ميشود! همان لحظههايي كه فراموش ميكنيم به همسرمان احترام بگذاريم، از موضوعي عصباني ميشويم و به خاطر ناراحتيهايمان حرمت ميشكنيم، حرمت شريك زندگيمان را! و وقتي بعد از بياحتراميها خشممان فرو مينشيند توقع داريم شرايط به حالت اول برگردد و همسرمان همان احساس خوب قبل را داشته باشد اما اگر خودمان را جاي او بگذاريم راحتتر احساس تلخي كه در قلبش رخنه كرده را درك ميكنيم. شايد همسرمان بعد از مدت كوتاهي مشاجره و بياحتراميها را فراموش كند ولي تلخياش بخشي از چاشني زندگيمان ميشود و هر چقدر دفعات بياحتراميها بيشتر باشد زندگي به طور نامحسوسي تلختر و غير قابل تحملتر ميشود و وقتي تلخياش آنقدري شد كه به روشني احساس شود، زندگي مشتركمان به راحتي از هم ميپاشد و آن زمان هر چقدر كنكاش كنيم نميتوانيم دليل اصلياش را بيابيم. دكتر مرتضي بهشتي، وكيل دادگستري و مشاور حقوقي در اين باره ميگويد: يكي از مواردي كه تأثير بسياري در زندگي زناشويي ميگذارد نحوه برقراري ارتباط كلامي و شيوه حرف زدن زن و شوهر با يكديگر است. به عبارت ديگر بسياري از مشاجرات خانوادگي ناشي از درست صحبت نكردن و ناتواني زوجين در رساندن مفهوم به يكديگر است. كلمات بار عاطفي دارند و ميتوانند برمخاطب تأثير مثبت يا منفي بگذارند.
خانمها بايد به كلماتي كه استفاده ميكنند توجه داشته باشند و اغراق آميز صحبت نكنند. براي مثال خانمها بهتر است به جاي اينكه به همسر خود بگويند: تو هيچ وقت به فكر ما نيستي از جمله گاهي ما را فراموش ميكني استفاده كنند. زيرا معمولاً آقايان روي كلمات، دقيق ميشوند. البته اين بدين معنا نيست كه آقايان ميتوانند بگويند كه تو هيچ وقت نميتواني غذا بپزي يا هميشه غذا را شور درست ميكني... بلكه آقايان هم بايد در حد انصاف و عدالت با كجيها و كمبودها و نواقص برخورد كنند.
خانمها شيفته احترام و تكريم هستند. آنها دوست دارند در هر شرايطي، همسرشان به آنها احترام بگذارد، آقايان با احترام گذاشتن به همسرشان، اعتماد به نفس آنها را افزايش ميدهند، خانمها علاقهمندند كه در جمع خانوادهها، همسرشان آنها را با نامهايي زيبا و محترم صدا بزند و در محيطهاي خانوادگي از آنها تعريف كند. اگر مردي چنين اقدامي انجام دهد خيلي سريع قدرداني همسرش را خواهد ديد.
* گاهي چقدر لجباز ميشويم!
كار كودك درون است؟ يا عقدههاي باز نشده دوران كودكي؟ يا اصلاً اخلاق و رفتاري است كه از خاله بازيها و دزد و پليسبازيهايمان به اين دوران يادگار آوردهايم. لج و لجبازي را ميگويم، گاهي چقدر لجباز ميشويم دقيقاً شبيه بچههاي بهانهگيري كه بدون اطلاع از خير و شر ماجرا مخالف حرف ميزنند. حالا تو هر چه ميخواهي بگو. عقيده او دقيقاً مخالف است. گاهي تو و گاهي هم او لجبازي ميكنيد و نميدانيد با همين لج و لجبازيهاي كودكانه زندگيتان تحت تأثير قرار ميگيرد و از هم ميپاشد.
وقتي لجبازي ميكنيد يعني به حرف همسرتان اعتماد نداريد و كاري كه پيشنهاد يا انجام داده مورد تأييد شما نيست. اين رفتارها چه مرد و چه زن را ميرنجاند. اكثر انسانها از اينكه مورد تأييد ديگران و به ويژه همسرشان باشند لذت ميبرند، همسر شما هم مثل بقيه. چه اشكالي دارد اگر به مناسبتهاي مختلف همسرتان را تشويق كنيد و اگر كار مثبتي انجام ميدهد از او تشكر كنيد؟ اين رفتارها قدم بزرگي است كه به استحكام پايههاي زندگي كمك ميكند و همسرتان را بيش از پيش به شما علاقهمند.
تأييد كارهاي همسرتان دقيقاً نقطه مقابل ايراد گرفتن شما از اوست. خودتان دوست داريد يك نفر دائم به شما دستور بدهد. مدام بگويد چه كارهايي را بايد انجام دهيد و چه كارهايي را نبايد. بچهها هم از دستورات پيدرپي پدر و مادرشان خسته ميشوند چه برسد به همسرها. تلاش براي تغيير دادن همسر را معمولاً خانمها انجام ميدهند و گاهي تصور ميكنند به قدري اين كار را زيركانه انجام دادهاند كه همسرشان متوجه نشده در صورتي كه مردها خيلي روي اين قضيه حساسند و به خوبي متوجه تلاشهاي بي وقفه همسرشان ميشوند.
مردها دوست ندارند دائم از او بخواهيد كه تغيير كند و همسرانشان بايد تلاش كنند آنها را همان طور كه هستند بپذيرند. اصرار بيش از حد خانمها براي تغيير دادن همسرشان آنها را آزرده خاطر و گاهي خشمگين ميكند و كمكم نسبت به زندگي و همسرشان سرد خواهند شد.
* با پدر و مادر همسرت مهربان باش
پدر و مادر و ساير اعضاي خانواده هرگونه كه باشند، خوب يا بد، با شخصيت يا بيشخصيت براي خودشان عزيزند. هر دختر و پسري از كودكي در خانوادهاش رشد كرده، از پدر و مادرش تربيت ياد گرفته و خواسته و ناخواسته عشق و محبتشان را در قلبش پرورانده، پس زماني كه ازدواج ميكند شايد ظاهراً از خانوادهاش جدا شده باشد ولي باز هم بخشي از عشق و محبتش را در آن خانه به جاي ميگذارد و عشق آنها را با خود به همراه ميآورد. پس توقع نداشته باشيد اگر از خانوادهاش بدگويي ميكنيد ناراحت نشود، همان طور كه اگر او اين رفتار را انجام دهد شما ناراحت ميشويد.
يادتان باشد اگر همسرتان به خانوادهاش بياحترامي كند و حرمت پدر و مادرش را نگه ندارد در زندگي مشترك هم بعد از مدتي حرمت شما را ميشكند. او احترام و منزلت پدر و مادري كه براي رشد و تربيتش زحمت كشيدهاند و از كودكي از او مراقبت كردهاند را نگه نميدارد پس چند سال بعد با شما كه شريكي در زندگياش هستيد چه رفتاري خواهد كرد؟ بنابر اين بايد يكي از بزرگترين اهداف زن و شوهر در زندگي احترام گذاشتن به خانواده خود و همسرتان باشد. زن و شوهر بايد تلاش كنند كه به خانواده همسرشان هم مانند خانواده خودشان توجه كنند.
اگر تا امروز چنين رفتاري نداشتهايد از همين حالا شروع كنيد، حتي اگر هدف، خوشبختي خودتان باشد. براي سعادت خودتان هم كه شده ياد بگيريد عطوفت و مهرباني را در قلب خود و همسرتان افزايش دهيد. بهشتي ميگويد: اگر از عضوي از خانواده همسرتان خوشتان نميآيد و توانايي تحمل رفتارش را نداريد سعي كنيد كمترين برخورد را با او داشته باشيد و در مواقعي كه با او در يك جمع هستيد، گذشت را شما آغاز كنيد. اگر انسان ظالم و بدطينتي هم باشد شرمنده ميشود. اگر هم نشود با متانت و صبر شما بهترين جواب را ميگيرد و ميرود دنبال كار خودش. ما نميتوانيم همه را تغيير دهيم و توقع داشته باشيم مطابق ميل ما رفتار كنند اين تغيير دادن حتي در مورد شريك زندگيمان هم صدق ميكند چه برسد به ديگران. گاهي همسرمان تغييرات مثبتي ميكند ولي توافقي و عاشقانه است، نه زوري و از سر لجاجت، بنابر اين كسي كه با ما مشكل دارد به اين راحتيها تغيير نميكند.
* اختلاف طبيعي است
به بلوغ فكري خودتان شك داريد؟ فكر ميكنيد انسان ضعيفي هستيد؟ اگر چنين تصوري داشتهايد پس چرا ازدواج كردهايد؟ اگر هم نه پس چرا به محض به وجود آمدن يك مشكل در زندگي پاي ديگران را وسط ميكشيد و از اقوام آشنايان و پدر و مادرتان ميخواهيد به كمكتان بشتابند و مشكلاتان را حل كنند. همين ياري گرفتنها دليل ميشود براي اختلافات جديتر و حتي جدايي؛ اشتباه نكنيد. منظور مشورت نكردن با پدر و مادر نيست يا قطع رابطه با آنها، موضوع اين است دليلي ندارد آنها از جزئيات و كوچكترين مشكلات احتمالي شما با خبر باشند چون گاهي حتي از روي دلسوزي پيشنهادها و راهحلهايي ارائه ميدهند كه به ضررتان تمام ميشود.
دكتر بهشتي معتقد است اوايل زندگي مشترك به دليل تازگي داشتن اين نوع مستقل شدن و همراهي دو انسان از دو خانواده، طرز فكرها و سليقههايي حتي در حد كم ولي متفاوت وجود دارد و تا به محيط احساسات هم خو كنيم و با زندگي زناشويي كه بسيار با زندگي مجردي تفاوت دارد، آشنا و عاشق شويم كمي وقت نياز است و احتمال بروز اختلافات ودرگيريهاي لفظي و تفاوتهاي كوچك بين زن و شوهر هست. پس بلافاصله با بروز اين تفاوتها دنياي روشنيهايتان را تيره نبينيد. اين يك اتفاق طبيعي و گذراست كه براي هر زندگياي حتي در اوج تفاهم و صميمت ممكن است به وجود بيايد و شما هم با قبول كردن و پذيرش اينكه اين يك اتفاق شاق و غير قابل حل و گذر نيست ميتوانيد با كمي درايت و صبر و گذشت در برابر هم و فكر به خوشبختي مشتركتان از اين مرحله با سربلندي خارج شويد و جلوي بروز اتفاقات بد بعدي را بگيريد.
يادتان باشد كه تا وقتي شطرنج بلد نيستيد همه ميخواهند يادتان بدهند و وقتي ياد گرفتيد همه ميخواهند شكستتان بدهند اين يك بازي است شبيه بازي زندگي، پس مراقب شطرنجتان باشيد، مراقب باشيد كيش و مات نشويد.
گاهي سايرين در زندگي شما دخالت ميكنند و به جداييتان رأي ميدهند ولي شما بايد حتي زماني كه مشكلات و اختلافاتتان بر زندگي چيره شده يادتان نرود روزي شما و همسرتان خيلي همديگر را دوست داشتيد و عاشقانه تصميم گرفتيد يك عمر كنار هم زندگي كنيد. حالا چه اتفاقي افتاده كه به اين راحتي به ديگران اجازه ميدهيد به همسرتان توهين كنند و براي جداييتان تصميم بگيرند.
دكتر بهشتي در اين باره ميگويد: تا جايي كه در حد توانتان است مشكلات و اختلافات ناخوشايند زندگيتان را تنها با هم حل كنيد و از مطرح كردن آنها را حتي با افراد نزديك خانواده، والدينتان، خواهر، برادر و دوستان صميمي مطرح نكنيد، منظور هر نوع درد دلي نيست بلكه منظور مسائل مهمي است كه فقط به شما دو نفر مربوط است.
سعي كنيد با افرادي كه دچار مشكلات ظاهري و عقدههاي شديدي هستند اين مشكلات را مطرح نكنيد، چون آنها به دليل مشكلات خود و نداشتن انصاف و عدالت يا به دليل بدبيني و لجاجت با تكبر و غرور بيجا و متعصب كوركورانه، به اختلافاتتان دامن ميزنند و مانع رفع مشكلاتتان ميشوند. يادتان باشد بزرگترين دلسوز زندگي زناشوييتان خود شما هستيد، شما دو نفر، پس با عشق آگاهانهتان به هم، بقيه را ناچار كنيد كه با هر نيتي كه دارند كنار بكشند، با اين رفتار عشق پيروز ميشود. مطمئن باشيد با گذر از هر مرحله سختي شيريني و عشق و لذت عميقتري به زندگيتان وارد ميشود و عشق در واقع يك بار براي اولين بار براي هميشه در قلبتان نهادينه ميشود و با وجود اينكه ممكن است بارها و بارها در طول زندگيتان اختلافاتي كوچك و بسيار داشته باشيد اما چون در مرحله اول عاشقي كردهايد و خردمندانه با مسئله مواجه شدهايد ديگر مشكل حادي نداريد و مثل آفتابي كه در زمستان هم هوا را معتدل و مطبوع ميكند گرماي محبت شما كه از مركز هر خورشيدي داغتر و گرمتر است كاري ميكند به خوشبختي برسيد و به زندگي زناشوييتان اهميت و بهاي بيشتري بدهيد.
* يا تلخ يا شيرين
زندگيمان را عاشقانه دوست داريم و حاضريم هر كاري انجام دهيم كه روز بهروز با دوامتر باشد اما گاهي نميدانيم چه ميشود كه همه چيز به هم ميريزد و هر چه تلاش ميكنيم شرايط را به روزهاي زيبا و عاشقانهمان برگردانيم. اوضاع بدتر ميشود. ما بيشتر تلاش ميكنيم و زندگيمان خرابتر ميشود. نميدانيم چه اتفاقي افتاده و چون ذهنمان كاملاً درگير مسئله شده يادمان ميرود ميتوانيم از روشهايي ساده ولي كارآمد استفاده كنيم. راههايي كه بارها و بارها شنيدهايم و فقط شنيدهايم و فراموش كردهايم آنها را در زندگيمان به كار بريم. شايد هم اعتقادمان بر اين است كه خودمان بهتر ميدانيم و همين تصور اشتباه شيريني زندگيمان را به تلخي تبديل ميكند، پس شايد بد نباشد گاهي هم غرور را كنار بگذاريم و بخشي از آنچه را كه درباره شيرينيهاي زندگي شنيدهايم و حتي احساس ميكنيم نميتواند به بهبود زندگيمان كمك كند به كارگيريم، شايد شيرينيها تمام نشوند، تلخيها روز به روز رقيقتر و در آخر نابود شوند.