کد خبر: 448901
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۹:۳۶
سياست/ اسد بد، كامرون خوب!
در هفته‌اي كه انگليس بنا به اعتراف رسانه‌هاي غربي، متأسفانه و به دليل عدم كارآمدي رژيم سلطنتي، چهره يك كشور جنگ زده به خود گرفت، خوشبختانه اوضاع چند شهر حاشيه‌اي و سابق بر اين ناآرام سوريه، آرام بود.
با اين همه از آنجا كه برخي از مطبوعات ما «پايگاه دشمن»اند و در جرايدشان، نفوذي‌هاي دشمن، لباس مقدس خبرنگاري و جامه پاك روزنامه‌نگاري را دزديده‌اند، حوادث انگليس را سانسور كردند، اما تا توانستند كوفتند بر طبل نزاع در سوريه، اگر نه با خبر- كه در هفته گذشته در سوريه خبري نبود- كه با تحليل و گزارش و عكس و مقاله و يادداشت.
هيچ نيست قصه الا اينكه سوريه اولاً مرز اول مقاومت عليه رژيم جعلي غاصب قدس است. ثانياً در مقام شامخ مقاومت، سوريه هم‌پيمان با جمهوري اسلامي و حزب‌الله لبنان و ساير ملل آزاده دنيا مثل ملت مصر و ملت بحرين است. اينكه زنجيره‌اي‌ها هفته گذشته كردند، وطن‌فروشي بود و وطن‌فروشي حتي از تن‌فروشي هم بدتر است.
اينكه در عالم اين همه رسانه و اين همه بوق و اين همه طبل و اين همه شيپور و اين همه پروپاگاندا، برداري وطن خود را بفروشي به كاخ باكينگهام. اين حكايت تلخ اما آن روي سكه‌اش حكايت بامزه‌اي دارد. زنجيره‌اي‌هايي كه اين روزها به دروغ، سنگ مردم سوريه را به سينه مي‌زنند، آيا يادشان رفته شعارشان را وقت فتنه كه مي‌گفتند «نه غزه نه لبنان»؟!
آيا در امتداد اين شعار، حرف حساب شان اين نبود كه سوريه و فلسطين و منطقه و بيداري اسلامي و قدس و مقاومت، چه ربطي دارند به ما؟! اين جماعت براي تضعيف جمهوري اسلامي، روزي به سوريه «نه» مي‌گويند و روزي «آري»، اما چه مضحك است كه با همين نوع موضع گيري، تازه!
قصد دارند به نظام هم برگردند و نامزد انتخابات مجلس هم بشوند و شوراي محترم نگهبان هم تأييد كند صلاحيت‌شان را! باورم هست اين جماعت بيشتر به درد مجلس عوام انگليس مي‌خورد تا مجلس شوراي اسلامي. با وطن فروشي‌اي كه ملت ما بارها و بارها از اين حضرات سراغ دارد، اگر پاي شان به بهارستان برسد، آبرو مي‌برند با وطن‌فروشي‌شان، از اين نظام مظلوم. نمي‌دانم بر چه نهادي، وزارتخانه‌اي، هيئت‌منصفه‌اي، جايي فرض است و وظيفه كه بشكند اين قلم‌هاي مسموم و جرايد مذموم را؟!
آيا چيست و كجاست خط قرمز آزادي؟! آيا آزادي دقيقاً يعني آزادي براي دروغ، خيانت و وطن‌فروشي؟! وااسفا! آنجا كه مي‌بينيم و مي‌دانيم و حتم داريم و سند داريم و مثل روز براي‌مان روشن است كه برخي از اين مطبوعات، از بيت‌المال اين ملت و پول همين دولت، ارتزاق مي‌كنند.
مهد آزادي نمي‌دانم كدام قبرستان است، اما بعيد مي‌دانم در هيچ كجاي دنيا چنين «شارلاتانيسم مطبوعاتي»اي وجود داشته باشد و بعد هم با وجود اين همه شارلاتانيسم، مدام نق بزند كه آزادي نيست؟! آقاي وزارت ارشاد! شما در اين‌باره هيچ وظيفه قانوني روي دوش‌تان نيست؟! آقاي هيئت منصفه! شما چطور؟!
عدالت/ حكم شما چيست؟
در ادامه بند بالا بخوانيد اين نكته را. ديروز قرار بود «ف.‌ه» محاكمه شود، اما نشد! مهلت خواسته بود آقازاده. دادند. به همين راحتي. در ادامه اشاره كنم به دو حرف و تمام كنم «پلاك» امروز را. يكي اينكه آيا كسي هست كه همت كند و يك آماري درآورد كه بعد از فتنه ۸۸ تا همين امروز، چقدر از فتنه‌گران و آشوب‌طلبان محاكمه شده‌اند، چقدر از هواداران نظام با بهانه‌هايي همچون تندروي و از گل نازك‌تر گفتن به همين «ف. ه» و توهين به سران فتنه و از اين حرف‌ها؟!
در تهيه اين آمار، اما يادتان نرود كه قصد فتنه به قول «آقا» هيچ نبود الا براندازي. يعني نه دولت موضوع فتنه‌گران بود و نه منتخب ملت، بلكه اصل ولايت فقيه، هدف حملات دشمن بود. اصل جمهوري اسلامي. اصل حكومت و اصل ملت. اين از اين و اما نكته دومي كه مي‌خواهم بنويسم، اين است: ما درك مي‌كنيم مصالح نظام را.
ما درك مي‌كنيم كه عدالت را بايد با رعايت دو عنصر حكمت و مصلحت اجرا كرد. ما درك مي‌كنيم اين چيزها را، ليكن كاش به ما بگويند كه اگر قرار باشد درباره همين «ف. ه» و به خصوص «م. ه» و بالاخص درباره خاندان سرگشاده نويسان و اشراف، «مر‌عدالت» را بدون هيچ حكمت و مصلحت‌سنجي و دورانديشي‌اي اجرا كنند، يك كلام بگويند اين حكم عادلانه چيست؟!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار