کد خبر: 386446
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۴
محمد صادق زمانی-در شماره پیشین روزنامه جوان در مطلبی با عنوان «بازی ارباب حلقه با شعور کیهانی»، یکی از فرقه‌ها و گروه‌های انحرافی که مدعی اتصال ارواح و شعور انسان‌ها به عوالم بالاست معارفه شد. در این شماره و در ادامه مطلب یاد شده، چرایی «فرقه» یا «سکت» دانستن این گروه که به «حلقه عرفان کیهانی» معروف است پرداخته می‌شود. کلمه «سکت» از ریشه لاتین «سکتار» به معنی «قطع کردن و جدا کردن» گرفته شده. در دوران معاصر، فرقه به گروهی از افراد اطلاق می‌شود که نوعی «مذهب جدید» خلق می‌کنند. مهندس «میم» رئیس گروه ادعاگر «حلقه» مدعی است که از طریق یک شیوه به نام «فرادرمانی» که خودش ابداع کرده، قادر به شفای بیماران است! هر چند مدرک تحصیلی او شفاف نیست اما با زیرکی خاصی توانسته است تعدادی افراد تحصیلکرده را در اطراف خود جمع کند. یکی از این افراد خانم دکتر «پ» است که نقش مؤثری را در جذب خانم‌ها و دختران به این محفل ایفا کرده و می‌کند. برخی از دلایل اثبات عنوان «فرقه» بر این گروه را مرور می‌کنیم: ‌رسالت مشترک: یکی از ابزار قدرتمندی که عوامل طراحی و هدایت شبکه‌های خاص برای تسلط بر اعضای خود به صورت مداوم به کار می‌گیرند تکنیک «تلقین» است. در فرقه‌ها همیشه این فکر القا می‌شود که افراد برای هدفی مقدس و یا به عبارتی برای یک «مأموریت مشترک» گرد هم آمده‌اند؛ بر همین اساس، در فرقه مدعی عرفان « شعور کیهانی» هم همواره این اندیشه به اعضا تلقین می‌شود که آنها از سوی خداوند برای هدف مقدس پاسداری از شعور کیهانی برگزیده شده‌اند!توهم «خود مقدس بینی»: از دیگر اختلالات رفتاری و اندیشه‌ای فرقه‌ها اختلال «خودمقدس‌بینی» است که سبب می‌شود اعضای این شبکه‌های انحرافی، خودشان را تافته جدا بافته دیده و جایگاهشان را در رأس هرم طبقات اجتماعی تعریف کنند. وجود این اختلال سبب می‌شود که فرقه‌ها به مرور زمان از بدنه عادی اجتماع فاصله گرفته و به لایه‌های غیرطبیعی جامعه کوچ کنند. زندگی فرقه‌ها در لایه‌های غیرطبیعی آنها را به یکی از این چند مقصد می‌رساند: ‌«انزوا»، « جامعه ستیزی» و یا «متلاشی شدن.»اختلاط نامتعارف زن و مرد: فرقه‌ها همواره برای افزایش توان خود در جذب افراد، برنامه‌های خود را مختلط برگزار می‌کنند. گروه «حلقه» هم با برگزاری جلسات مختلط نامتعارف زن و مرد، عنوان برخی از این نشست‌ها را «حس‌گیری مشترک زن و مرد» نامگذاری کرده‌اند. کیفیت فدای کمیت: در فرقه‌ها تعداد مریدان و اعضا از کمیت آنها مهم‌تر است؛ تا جایی که حتی به عضوگیری از طبقه نوجوانان نیز دست می‌زنند! بر همین مبنا، سرکردگان گروه «حلقه» در اظهارات خود همواره از تعداد افراد مرتبط با این محفل سخن می‌گویند. آنها به تازگی مدعی شده‌اند طی چهارسال اخیر، شش هزار نفر در محافل حلقه، آموزش دیده‌اند!سلب آزادی و اختیار افراد: ممکن است بیشتر پیروان یک فرقه در مقیاس فردی و شخصی به دنبال حقیقت به آن فرقه روی آورده باشند اما تلقینات و فشارهای روانی تحمیل شده به این اشخاص از سوی رهبران فرقه، آنها را به طور خودکار تبدیل به مهره‌ای فاقد تفکر مستقل و آزادی عمل و بیان می‌کند. در حقیقت، عضویت در فرقه‌ها نوعی «بردگی و اسارت» را در پی دارد. به لحاظ روانشناختی، عضویت در گروه‌هایی که مستلزم رعایت اصول بردگی و اطاعت محض است به مرور زمان «افسردگی» می‌آفریند. رگه‌های پررنگ و ملموسی از پیاده‌سازی «اطاعت محض» در محفل حلقه به چشم می‌خورد. دیکته‌گویی: رهبر و یا رهبران فرقه همواره در حال دیکته کردن و طراحی برنامه برای اعضا هستند. اعضای فرقه هم بدون داشتن برنامه‌ای دیکته شده خود را گم شده می‌بینند. گروه «حلقه» با برگزاری کلاس‌های گوناگون، خط مشی طراحی شده را به اعضا دیکته می‌کند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار