
احمد طالقانی-بازار آسیبهای اجتماعی هر ساله با فرارسیدن فصل بهار و تابستان رو به داغی میرود. به میزانی که این بازار داغ میشود، لزوم بهرهگیری از ابزار و شیوههای کاستن از این داغی ناخوشایند هم اهمیت بیشتری پیدا میکند. به گزارش «جوان»، به باور بسیاری از کارشناسان علوم اجتماعی، جامعه ایران جامعهای عرفی است که پایبندی به برخی ارزشها در آن، از وقوع آنچه تزاحم نسلی یا تعارض ارزشی نسلها خوانده میشود، جلوگیری میکند. این موضوع اما اصلاً به معنای کتمان رواج رفتارهای خلاف هنجار یا همان آسیبهای اجتماعی نیست. اگر این روزها در سطح شهر رفتارهایی را نظاره میکنیم که آنها را نمیپسندیم و اگر از مشاهده اعمال و رفتار برخیها احساساتمان جریحهدار میشود، علت، آسیبهایی است که حیات جامعه ارزشمدار ایران را تهدید میکند. یافتن مصادیقی برای این رفتارهای خلاف عرف چندان دشوار نیست.
آسیبها خانوادهها را نشانه رفته استهرگاه در یک نظام اجتماعی، رفتاری به طور مشخص با هنجارهای اجتماعی تعارض پیدا کند، نظیر اعتیاد، خودکشی، طلاق، متلکپرانی، تکدیگری و ... که موجب کاهش یا از دست دادن کارایی و عملکرد مثبت فرد، خانواده یا گروههای اجتماعی شود، این پدیده آسیب اجتماعی شناخته میشود. با این تعریف بسیاری از رفتارهای که به ظاهر بیارزش به نظر میرسد، در قالب آسیبهای اجتماعی میگنجد؛ رفتارهایی که در مواردی حتی مصادیق مجرمانه پیدا میکند. دکتر زاهدی اصل مددکار اجتماعی در این مورد معتقد است: مسأله اجتماعی بسترساز آسیب اجتماعی است، مثلاً طلاق یا افزایش سن ازدواج، تجرد یا بیکاری لزوماً آسیب اجتماعی نیست، اما یک مسأله اجتماعی است. در مواردی مثلاً مددکار به زوج پیشنهاد میکند، طلاق بگیرد، چون یک راه نجات است. اما طلاق میتواند زمینهساز گرفتاریهای دیگر مثل فرار بچهها از خانه، ناسازگاری اجتماعی، تکدیگری، توزیع مواد مخدر، سرقتهای کودکانه و... باشد، اما مسأله اجتماعی و آسیب اجتماعی را باید از هم تفکیک کرد. دکتر زاهدی اصل با گریزی به وضعیت کنونی جامعه ایرانی میگوید: متأسفانه باید گفت در حال حاضر، انواع آسیبهای اجتماعی را در جامعه داریم. برخی معتقدند که در قرن 21، آسیبهای اجتماعی برای جوامع انسانی اجتنابناپذیر است اما باید یادمان باشد که جامعه ما اسلامی است و خیلی با جامعه جهانی قابل مقایسه نیست و نباید از این راه وضعیت خودمان را توجیه کنیم.
صداهای زشتی که فراموش نمیشوند چند جوان به ظاهر لاابالی در کنار وردی پارک ایستاده و بلند بلند صحبت میکنند، هر از چندگاهی شوخیهای رکیک میکنند و دسته جمعی با صدای بلند میخندند، همگی هم سیگار بهدست دارند. بعضی عابران که وضعیت را اینگونه میبینند عامدانه راه خود را کج میکنند تا از مقابل این افراد عبور نکنند زیرا فضای پیادهرو جلوی پارک ناامن جلوه میکند. ناگهان خانم جوانی با وضعیت ظاهری توجه برانگیزی از پارک خارج میشود، جوانها که سوژه خوبی برای تفریح پیدا کردهاند درهمان ابتدا دختر جوان را آماج متلکهای خود قرار میدهند ... متلکها تمامی ندارد، دختر جوان کنترل خود را از دست داده، در حالی که از خشم برافروخته شده لحظهای مردد میماند که به راه خود ادامه دهد یا ... دکتر ایمان صادقی، آسیبشناس اجتماعی معتقد است: وقتی رفتارهای هنجارشکنانه باب شد، امنیت اجتماعی به مخاطره میافتد و بهدنبال آن امنیت روانی شهروندان سلب میشود. مثلاً در مورد آسیب اجتماعی متلکها امنیت روانی و آسایش فکری بانوان مورد هجوم قرار میگیرد. یعنی هجوم کلامی و مجروح نمودن شخصیت بانوان با زبان، به کار بردن الفاظ رکیک و حتی دشنام میان کلمات به ظاهر طنز اما در باطن اهانتآمیز که ناشی از شخصیت بیمارگونه و ضد اجتماعی بعضی از مردان هنجارشکن است. دکتر صادقی به «جوان» میگوید: بروز و ظهور آسیبهای اجتماعی ناشی از خلأ فرهنگی است. در بسیاری از موارد راه پیشگیری از آسیبها، فرهنگسازی و بازگشت به ارزشهای اسلامی و ملی است. برای این منظور باید از طریق گروههای مرجع، خانوادهها و مدارس نسبت به مقابله با رفتارهای ضد اجتماعی اقدام کرد.
راهحلی که در هیاهوی سیاست گم شدطی یکی دو سال اخیر موضوع ارتقای امنیت اخلاقی که میتوانست با کار کارشناسی بیشتر و پشتوانه اقدامات فرهنگی از بسیاری از نابسامانیها جلوگیری کند به علت برخی سیاهنماییها، آنگونه که باید و شاید به اهداف خود دست نیافت و این در حالی بود که اکثریت شهروندان اگرچه شاید به برخی روشها انتقاد داشتند اما در نهایت با ارتقای امنیت اخلاقی جامعه همراهی نشان میدادند. دکتر ایمان صادقی در این باره به «جوان» میگوید: گشتهای ارشاد بیشتر با مفاسد آشکار مبارزه میکنند. در حالی که مثلاً در آسیبی مثل متلکپرانی باید با فرهنگسازی و گسترش امر به معروف وارد عمل شد، چرا که آزارهای گفتاری آنچنان آشکار نیست که کسی متوجه شود و در بسیاری موارد شخصیت اجتماعی و فرهنگی بانوان اجازه اعتراض و شکایت به آنها نمیدهد. بنابراین تشکیل تیمهای امر به معروف با شکل و محتوای جدید، اطلاعرسانی از طریق گروهها و فرهنگسازی در خانوادهها و مدارس در کنار اقدامات انتظامی باید مورد توجه قرار گیرد.