کد خبر: 1336421
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۴۰۴ - ۰۴:۴۰
حسام‌الدین نراقی، کنشگر توسعه و فعال غیردولتی در حوزه مدیریت شرایط اضطراری و بحران:
عمده خسارات زلزله بم محصول بی‌توجهی به نشانه‌ها بود پس از زلزله بم در سال۲۰۰۳ و سونامی اندونزی در سال۲۰۰۴، نگاه‌ها به مدیریت بحران نه فقط در ایران بلکه در جهان دچار تحول جدی شد
محبوبه قربانی

جوان آنلاین: حسام‌الدین نراقی، کنشگر توسعه و فعال در حوزه مدیریت شرایط اضطراری و بحران معتقد است، در چرخه مدیریت بحران، حوادث به سه مرحله پیش از حادثه، حین حادثه و پس از حادثه تقسیم می‌شوند که بخش پیش از حادثه مهم‌ترین فرصت است؛ زمانی که با برنامه‌ریزی درست و آمادگی خانواده، می‌توان از وقوع خسارت‌ها جلوگیری کرد یا آنها را به حداقل رساند. متن گفت‌و‌گو با وی را پیش رو دارید. 

 زلزله بم در دی‌ماه ۱۳۸۲ یکی از تلخ‌ترین حوادث تاریخ معاصر ایران و در عین حال، نقطه عطفی در نگاه به مدیریت بحران بود. ابتدا بفرمایید این زلزله چه درس مهمی درباره پیشگیری و اطلاع رسانی به جامعه داشت؟
زلزله بم به هیچ وجه ناگهانی و بدون نشانه رخ نداد. شهر بم از شهریور همان سال بار‌ها دچار پیش لرزه شده بود؛ نشانه‌هایی که اگر جدی گرفته می‌شد، می‌توانست زنگ خطر را برای مسئولان و مردم به صدا درآورد، اما نبود آگاهی عمومی، ضعف اطلاع رسانی و بی توجهی به این هشدار‌ها باعث شد جامعه برای مواجهه با حادثه آماده نباشد و در نهایت، فاجعه‌ای انسانی با هزاران کشته و مجروح رقم بخورد. یکی از مهم‌ترین درس‌های زلزله بم، اهمیت توجه به پیش نشانگر‌ها و اطلاع رسانی شفاف و مسئولانه به مردم است. اگر خانواده‌ها بدانند که پیش لرزه چیست، چه معنایی دارد و در مواجهه با آن چه تصمیمی باید بگیرند، بسیاری از جان‌ها حفظ می‌شود. تجربه زلزله سیلاخور در فروردین۱۳۸۵ نشان داد اطلاع رسانی درست چگونه می‌تواند تلفات انسانی را کاهش دهد. در آن حادثه، با وجود خسارت‌های ساختمانی، به دلیل هشدار‌های بموقع و توصیه به مردم برای نماندن در خانه، تلفات انسانی بسیار کمتر از حد انتظار بود. این تجربه به روشنی ثابت کرد آگاه سازی و حساس سازی عمومی، یکی از مؤثرترین ابزار‌های پیشگیری از خسارت‌های انسانی در حوادث طبیعی است. 

این حادثه چگونه نگاه‌ها را به نقش مردم در مدیریت بحران تغییر داد؟
پس از زلزله بم در سال۲۰۰۳ و سونامی اندونزی در سال۲۰۰۴، نگاه‌ها به مدیریت بحران نه فقط در ایران بلکه در جهان دچار تحول جدی شد. پیش از آن، مدیریت بحران عمدتاً دولتی و متمرکز بود و مردم بیشتر به عنوان دریافت کننده کمک دیده می‌شدند، اما این دو حادثه بزرگ نشان داد بدون مشارکت مردم و جوامع محلی، هیچ نظام مدیریتی موفق نخواهد بود. در همین مقطع، رویکرد «مدیریت جامعه محور» یا مدیریت مبتنی بر اجتماعات محلی مردم- رویکردی که مردم، خانواده‌ها و شبکه‌های محلی را بازیگران اصلی مدیریت بحران می‌داند- تقویت شد. زمین لرزه زرند در سال۱۳۸۳ اهمیت مشارکت مردم و نقش جوامع محلی را بیش از پیش برجسته کرد. تجربه‌ها نشان داد اگر برنامه‌ها فقط بر پاسخ به حادثه تمرکز داشته باشند، هم پرهزینه‌اند و هم ناکارآمد، به همین دلیل تمرکز سیاست‌ها از «واکنش به بحران» به سمت «مدیریت خطر سوانح» تغییر کرد، یعنی پیشگیری، کاهش مخاطره و آمادگی، با محوریت مردم و خانواده‌ها. 

زلزله بم چه درس‌ها و دستاورد‌هایی برای کشور داشت؟
زلزله بم درس آموخته‌های فراوانی برای کشور به همراه داشت و یکی از نتایج مهم آن، تدوین سیاست‌های کلی نظام در زمینه کاهش خطرات حوادث و سوانح بود. این سیاست‌ها در سال۱۳۸۴ از سوی مقام معظم رهبری تصویب و ابلاغ شد و در قالب ۹ بند، وظایف دستگاه‌ها، نهاد‌ها و سازمان‌های مختلف را به روشنی مشخص کرد. نکته قابل توجه در این سیاست‌ها، تأکید ویژه بر مشارکت مردم، آمادگی جامعه و استفاده از ظرفیت‌های مردمی و محلی است. این رویکرد نشان می‌دهد ایمنی و کاهش خسارت فقط وظیفه دولت نیست و بدون حضور فعال مردم و خانواده‌ها، هیچ برنامه‌ای به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. خانواده، به‌عنوان کوچک‌ترین و در عین حال مهم‌ترین واحد اجتماعی، نقش کلیدی در تحقق این سیاست‌ها دارد. 

زلزله بم چگونه به رشد دانش و شکل‌گیری ساختار‌های مدیریت بحران در ایران کمک کرد؟
پس از زلزله بم، نگاه تخصصی به مدیریت شرایط اضطراری و مدیریت بحران در ایران رشد چشمگیری پیدا کرد. ایران کشوری است که بیش از ۷۰ تا ۸۰‌درصد مساحت و مناطق سکونتگاهی آن در معرض خطر زمین لرزه قرار دارد و در طول تاریخ نیز بار‌ها شاهد زلزله‌های بزرگ، سیل‌های گسترده و دیگر سوانح بوده‌ایم؛ حوادثی که خسارت‌های سنگینی به انسان‌ها، سکونتگاه‌ها، زیرساخت‌ها، اقتصاد و محیط زیست وارد کرده‌اند. زلزله بم در پنجم دی‌ماه ۱۳۸۲ باعث شد مسئولان به اهمیت پیشگیری و برنامه ریزی برای کاهش خسارت‌ها توجه جدی‌تری داشته باشند. در حوزه دانشگاهی نیز رشته‌ها و گرایش‌های مرتبط با مدیریت بحران از مقطع کاردانی تا دکترا توسعه یافت و متخصصان بسیاری در این حوزه تربیت شدند. 

از نگاه شما، بهترین زمان برای کاهش خسارت‌های حوادث چه زمانی است؟
در چرخه مدیریت بحران یا همان «چرخه مدیریت سوانح»، حوادث به سه مرحله پیش از حادثه، حین حادثه و پس از حادثه تقسیم می‌شوند. در میان این سه مرحله، بخش «پیش از حادثه» مهم‌ترین و طلایی‌ترین فرصت برای اقدام است. در این مرحله می‌توان با برنامه ریزی، آموزش، اطلاع رسانی و ایجاد آمادگی، از بروز خسارت‌ها جلوگیری کرد یا دست‌کم آنها را کاهش داد. در اصطلاح تخصصی، به این رویکرد «کاهش مخاطره» گفته می‌شود. این مخاطره می‌تواند شامل انواع حوادث طبیعی و انسان‌ساخت باشد. از زمین لرزه، سیل، طوفان و آتش‌سوزی گرفته تا رانش زمین، فرونشست، اپیدمی‌ها و بحران‌های سلامت مانند کرونا. وجه مشترک همه این بحران‌ها، تأثیر مستقیم آنها بر زندگی روزمره خانواده‌هاست. 

خانواده‌ها چگونه می‌توانند با انتخاب خود ریسک زلزله را کاهش دهند؟
در یک خانواده، نخستین گام برای پیشگیری و آمادگی در برابر زمین لرزه، توجه به محل زندگی است. بیش از ۸۰‌درصد مساحت کشور در محدوده گسل‌ها قرار دارد و این یک واقعیت انکارناپذیر است، هرچند شرایط اقتصادی انتخاب را دشوار کرده، اما حتی بررسی اولیه نقشه‌های خطر زمین لرزه و شناخت مناطق پرریسک و کم ریسک می‌تواند به کاهش خطر کمک کند. موضوع دوم، کیفیت سازه و ساختمان است. تجربه زلزله‌های ایران نشان داده است کیفیت ساخت، نقش تعیین‌کننده‌ای در میزان خسارت دارد. 

نقش آموزش، هماهنگی و برنامه‌ریزی خانوادگی در تاب‌آوری چیست؟
زمین لرزه معمولاً ناگهانی رخ می‌دهد و در چند ثانیه می‌تواند جان و زندگی خانواده‌ها را تحت تأثیر قرار دهد. اگر اعضای خانواده آموزش دیده و با یکدیگر هماهنگ باشند، می‌توانند از هرج‌ومرج جلوگیری کنند. تهیه کیف کمک‌های اولیه، کوله نجات، آب، پتو و مواد ذخیره‌ای و تمرین سناریو‌های مختلف در جلسات خانوادگی، نقش مهمی در افزایش تاب‌آوری دارد. خانواده می‌تواند از پیش توافق کند اگر زلزله در زمان مدرسه یا محل کار رخ داد، هر عضو چه مسیری را طی کند، محل قرار کجا باشد و چه زمانی برای پیدا کردن یکدیگر اقدام کنند. این توافق‌ها اضطراب را کاهش می‌دهد و تصمیم‌گیری را در شرایط بحرانی آسان‌تر می‌کند. امروزه زیرساخت‌های ارتباطی و شبکه تلفن همراه در مقایسه با دوران وقوع زلزله بم از پایداری بیشتری برخوردار است. این موضوع به خانواده‌ها امکان می‌دهد در ساعات اولیه پس از حادثه، از طریق تماس تلفنی یا اینترنت، وضعیت اعضای خود را پیگیری کنند و با اطمینان بیشتری تا رسیدن کمک‌های اضطراری از سوی سازمان‌های امدادی منتظر بمانند. در کنار این ظرفیت‌های فنی، موضوعی که اهمیت ویژه‌ای دارد، تاب‌آوری روانی است. پس از وقوع زلزله، افراد ممکن است با فقدان عزیزان، آسیب‌های جسمی یا از بین رفتن اموال و دارایی‌های خود مواجه شوند. فشار روانی ناشی از این شرایط می‌تواند بسیار سنگین باشد، اما این تاب‌آوری را می‌توان پیش از حادثه در سطح فردی و خانوادگی تقویت کرد. آموزه‌های دینی نیز همراه با دانش و تجربه، به افراد کمک می‌کند تا در مواجهه با سوگ و فقدان، واقع بینانه‌تر با شرایط کنار بیایند و توان سازگاری خود را افزایش دهند. از سوی دیگر، آموزش تاب‌آوری، آمادگی قبلی و آگاهی از پیامد‌های انسانی، مالی و زیرساختی زمین لرزه، خانواده‌ها را قادر می‌سازد در لحظات بحرانی تصمیمات درست‌تری بگیرند، اضطراب خود را بهتر مدیریت کنند و عملکردی مؤثرتر و مسئولانه‌تر داشته باشند.

برچسب ها: زلزله بم ، حوادث ، مدیریت
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار