یک شبکه تلویزیونی صهیونیستی فاش کرد میزان قابل توجهی از تلفات به واسطه حملات موشکی ایران از سوی مقامات رسمی گزارش نشده بود جوان آنلاین: ضربات کاری حملات موشکی و پهپادی ایران به مراکز حیاتی و مهم سرزمینهای اشغالی، معادلات جنگی جبهه
امریکایی- صهیونی را با عقبه طرحریزی بیش از ۲۰ سال باطل کرد، به گونهای که شبکه «کان» در گزارشی اعلام کرده است: در جریان جنگ با ایران، میزان قابل توجهی از تلفات انسانی و نظامی به واسطه حملات موشکی ایران به وجود آمد که از سوی مقامات رسمی گزارش نشده بود؛ امری که سبب شد امریکا به ناچار برای حفظ بقای رژیمصهیونیستی و منافعش در منطقه درخواست آتشبس را مطرح کند و بر آن اصرار ورزد.
تداوم حملات کوبنده ایران به جغرافیای محدود رژیمصهیونیستی با سابقه تزلزل اجتماعی ناشی از ۷ اکتبر، میتوانست نتیجه «جنگ وجودی» نتانیاهو را به ناموجودیت و نیستی رژیم برساند، اما رژیمصهیونیستی و امریکا برای جبران این شکست استراتژیک چندین شیوه را اختیار کردند؛ لفاظی و ژست پیروزمندانه که دائماً با ابزارهای رسانهای غولپیکر امریکا به جهان مخابره میشود و تلاش میکند روایت واقعی جنگ را به انحراف بکشاند. ترامپ بارها در سخنرانیهایش از پیروزی خود سخن گفت و آتشبس را به عنوان پیروزی توصیف کرد، برنامه هستهای ایران را نابود شده دانست و پایان جنگ را دستاورد خود معرفی کرد. در واقع، اقدام ترامپ، نوعی سانسور خبری موفقیت ایران در ازای شکست امریکا و جابهجایی نتیجه بود.
علاوه بر آن، رژیمصهیونیستی برای اینکه مانع انتقال پیام ضعف راهبردی رژیم و تصویر اسفبار خرابههای ناشی از صدمات و میزان قدرت موشکی ایران شود، شدیدترین سانسورها را برای تمامی تصاویر و اخباره منتشره از سرزمینهای اشغالی اعمال کرد. این سانسور تنها شامل ساکنان نبود و تمام رسانهها و خبرنگاران خارجی مشمول آن میشدند. طبق قانون سانسور، رسانههای خارجی موظف بودند قبل از فیلمبرداری از محل برخورد موشک و سقوط آن، مجوز سانسور نظامی دریافت کنند و پلیس هم اختیار داشت هر خبرنگاری که مشغول فیلمبرداری است به ظن جاسوسی دستگیر کند.
در این میان، سرکوب خبرنگاران هم در دستور کار قرار داشت. پلیس بعد از رسیدن به محل اصابت موشکها، تجهیزات دوربین را مصادره و با روزنامهنگاران خارجی حاضر برخورد میکرد.
گرچه حملات ابتدایی رژیمصهیونیستی خسارتهای مختلفی به کشور وارد کرد، اما با ادامه جنگ و مدیریت حملات به فرماندهی رهبر معظم انقلاب، وضعیت برخلاف انتظار و محاسبه امریکاییها، دچار چرخش و به نفع ایران شد، زیرا هم ناکارآمدی و فشل بودن سیستمهای پدافندی پیشرفته امریکا و رژیمصهیونیستی در انظار عمومی جهان، ابرقدرتی تسلیحاتی امریکا را زیر سؤال برده بود و هم بازدارندگی تحت حمایت امریکا را بیفایده معرفی میکرد، از این رو تداوم این وضعیت، برای امریکا و رژمصهیونیستی بسیار گزاف و هزینهساز بود و میتوانست با پیروزی ایران به انتها برسد.
این موضوع را حتی برخی تحلیلگران غربی اشاره داشتند. جان مرشایمر اخیراً در مورد نتیجه جنگ گفته است که ایرانیها به رغم آسیب، رفتهرفته ابتکار عمل را به دست گرفته بودند. خسارتی که ایرانیها به اسرائیل وارد میکردند، به مراتب چشمگیرتر از آسیبی بود که اسرائیلیها به ایران وارد میکردند، اما شیوه پنهانسازی و کتمان شکست و ناکامی در جنگ دوامپذیر نخواهد بود. فارغ از تحلیل نخبگان سیاسی جهان، در حال حاضر حتی مقامات و رسانههای وابسته امریکا و رژیمصهیونیستی هم به طور نسبی و گاه مستقیم به شکست خود اعتراف میکنند.
اخیراً شبکه اسرائیلی «کان» فاش کرد که در جریان جنگ با ایران، میزان قابل توجهی از تلفات انسانی و نظامی به واسطه حملات موشکی ایران به وجود آمد که از سوی مقامات رسمی گزارش نشده بود.
این گزارش نشان میدهد خسارات وارده فراتر از آمارهای رسمی بوده و تأثیر موشکهای ایرانی در میدان نبرد بسیار جدیتر از آن چیزی است که پیشتر اعلام شده بود. در اقدامی دیگر، بلینکن دیپلمات پیشین امریکایی که حمله ترامپ به ایران را یک اشتباه میدانست با اشاره به تجاوز نظامی امریکا علیه تأسیسات هستهای ایران گفت که هنوز مشخص نیست این اقدام موفق بوده یا خیر، اما فقط این اظهارات نیست، بلکه رفتار امریکا هم نشان میدهد شکست نتیجه مقبول کاخ سفید است. در حالی که ترامپ دائماً از نابودی تأسیسات هستهای ایران سخن میراند، اما در عین حال کاخ سفید به شیوهای متناقض هم درخواستهای مکرر برای ادامه مذاکرات را مطرح میکند و هم از بازوی نظارتی خود، یعنی آژانس در جستوجوی سنجش داراییهای هستهای ایران و همچنین میزان آسیبدیدگی تأسیسات ناشی از بمباران است.
مذاکره از نظر آنها راهی کمهزینهتر و آبرومندتر برای ایجاد محدودیتهای گسترده هستهای و اعمال محدودیتهای تسلیحاتی موشکی- پهپادی است. از نظر آنها همانطور که برجام موفقیت بسیاری را نصیب راهبرد ضدایرانی امریکا کرد، برجام جدید هم با محدودیتها و محرومیتهای گستردهتر و بیشتری بر مؤلفههای بازدارندگی و قدرت ایران به کشور میتواند نتیجه مشابه جنگ را برای آنها بیافریند، از این رو تحرکات و مواضع امریکا نشان میدهد این کشور در ازای شکستی که متحمل شده، به دنبال راهحلهای جایگزین است و القای پیروزی که در تریبون امریکا دائماً مطرح میشود، عکس باور کاخ سفید است. آنها از آغاز جنگی دیگر هراس دارند، زیرا هم ایران پس از جنگ توان آفندی خود را ارتقا داده و هم بازدارندگی مطلوب خود را در جنگ کسب کرده است. در واقع، امریکا و ناتو با همه امکانات مالی و تسلیحاتی در خدمت رژیم بودند، اما موشکهای ایرانی از همه موانع عبور کردند و به هدف خوردند، بنابراین به خوبی میدانند اگر بار دیگر دست به ماجراجویی بزنند، سرنوشت مرگبارتری در انتظار آنها خواهد بود.