کد خبر: 1333600
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۹
ماجرای دانشمندی که انقلابیون فرانسه اعدامش کردند پس از صدور حکم اعدام، لاوازیه از دادگاه درخواست کرد به او مهلتی دهند تا بتواند آزمایش‌های علمی‌اش را انجام دهد ولی یکی از قضات دادگاه، مردی به نام ژان باپتیست کوفن هال، در پاسخ به درخواست لاوازیه گفت: «جمهوری انقلابی فرانسه دیگر شیمی‌دان نیاز ندارد.» این جمله تلخ، نمادی بود از تضاد عقل علمی و هیجانات خام.

جوان آنلاین: عصر ایران نوشت:

در نیمهٔ قرن هجدهم (۱۷۴۳)، در پاریس پرجنب‌وجوش، پسری به دنیا آمد که بعدها لقب "پدر شیمی مدرن" نصیبش شد: آنتوان لاوازیه. خانوادهٔ او از طبقهٔ بورژوازی بودند. پدرش وکیل و فردی اهل مطالعه و مادرش، زنی دارای علائق فرهنگی. او در کودکی، در میان کتاب‌ها و دفترهای پدر، با دنیای قوانین و نظم آشنا شد و شوق مطالعه و کشف را در خود پرورش داد. اما زندگی او، برخلاف ظاهر آرام و پرآب و تاب خانوادگی، با شتابی خشن و زمانه‌ای پرتلاطم پیوند داشت؛ دورانی که فرانسه آمادهٔ انقلاب و تغییر بود و دانش و سیاست گاه دست در دست هم می‌رفتند و گاه در تضاد کامل قرار می‌گرفتند.

لاوازیه در سنین نوجوانی به مدرسهٔ ممتاز رفت و در آن‌جا با ریاضیات و فیزیک آشنا شد و پایه‌های تفکر علمی را آموخت. او ذهنی کنجکاو داشت و همیشه در پی فهم دقیق پدیده‌ها بود، نه پذیرفتن توضیحات قدیمی یا حدس و گمان‌ها. این ویژگی در شیمی‌خوانی و شیمی‌دانیِ او، نقطهٔ تمایزش با شیمیست‌های معاصرش شد.

سال‌های دانشگاهی و آغاز کار علمی‌اش با علاقه به شیمی آلی و معدنی گره خورد. در آن دوران، شیمی بیشتر شبیه هنر و فلسفه بود تا علم دقیق؛ ترکیب عناصر و واکنش‌ها اغلب بر پایهٔ حدس و تجربه شخصی بود، نه آزمایش‌های دقیق و تکرارپذیر. لاوازیه اما می‌خواست شیمی را از این وضعیت خارج کند. او با نظم و دقت، هر ماده‌ای را اندازه‌گیری می‌کرد، وزن می‌کرد و تغییرات آن را ثبت می‌کرد. همین دقت، پایهٔ یکی از بزرگ‌ترین کشفیات او شد: قانون پایستگی جرم. لاوازیه نشان داد که در هر واکنش شیمیایی، مجموع جرم‌ مواد دخیل در واکنش ثابت می‌ماند؛ هیچ چیزی از بین نمی‌رود و هیچ چیز جدیدی خلق نمی‌شود، تنها ماده تغییر شکل می‌دهد.

یکی دیگر از دستاوردهای مهم او، شناخت نقش اکسیژن در احتراق و تنفس بود. پیش از لاوازیه، نظریهٔ مشهور "فلوژیستون" بر شیمی حکمفرما بود؛ اعتقاد بر این بود که ماده‌ای نامرئی به نام فلوژیستون هنگام سوختن آزاد می‌شود. لاوازیه با آزمایش‌های دقیق نشان داد که احتراق در واقع واکنشی با اکسیژن است، و این اکسیژن است که باعث تغییر ماده و تولید حرارت می‌شود. همین کشف، شیمی را از حدس و گمان به مسیر علم دقیق کشاند و اصولی شد برای توضیح واکنش‌های شیمیایی.

ماجرای دانشمندی که انقلابیون فرانسه اعدامش کردند

آزمایش‌های لاوازیه ساده به نظر می‌رسیدند، اما دقت و وسواس او مثال‌زدنی بود. او مواد را در ترازوهای حساس وزن می‌کرد، تغییرات را ثبت می‌کرد، و بارها آزمایش را تکرار می‌کرد تا اطمینان یابد هیچ جزئیاتی از دست نرفته است. همین روش باعث شد که شیمی از شاخه‌ای شبه‌فلسفی به علمی کمّی و تجربی تبدیل شود. او همچنین برای نخستین بار سیستم نامگذاری شیمیایی را ایجاد کرد که جایگزین اسامی گیج‌کننده و سنتی شد و هنوز پایهٔ نام‌گذاری ترکیبات شیمیایی است.

لاوازیه نه تنها شیمی‌دان بود، بلکه مدیر و آموزگاری توانا نیز بود. او آزمایشگاه‌های پیشرفته ایجاد کرد، شاگردان متعدد پرورش داد و مقالات علمی و کتاب‌های آموزشی نوشت که به سرعت در اروپا منتشر شدند. یکی از مشهورترین کتاب‌های او "مقدمه‌ای بر شیمی" بود که ترکیبی از مشاهدات دقیق، نظریه‌های علمی و نظام‌مند کردن دانش شیمی را ارائه می‌داد. بسیاری از هم‌عصران او اذعان داشتند که مطالعۀ این کتاب، مانند ورود به دنیایی تازه است که در آن نظم و زیبایی با دقت و حقیقت پیوند خورده‌اند.

اما زندگی لاوازیه تنها در آزمایشگاه نمی‌گذشت. او به سیاست و اقتصاد نیز علاقه‌مند بود و به دلیل مهارت‌های علمی و مدیریتی‌اش، به کارهای مالی و جمع‌آوری آمار مالی دولت فرانسه گمارده شد. این نقش، در کنار مشغله‌های علمی، زندگی او را پرمشغله و گاه پرخطر کرد؛ زیرا در دوران انقلاب فرانسه، هر کسی که با دولت قبلی ارتباط داشت، در معرض اتهام و تهدید بود. متأسفانه این خطر دیر یا زود گریبانگیر لاوازیه شد. در جریان انقلاب، حتی دستاوردهای علمی و خدماتش به کشور نتوانست او را از اتهام "توطئه علیه ملت" نجات دهد. در سال ۱۷۹۴، او در سن ۵۰ سالگی اعدام شد؛ اتفاقی که جامعه علمی جهان را شوکه کرد.

لاوازیه را به دو دلیل اعدام کردند. نخست اینکه، در نخستین سال‌های پس از انقلاب فرانسه، کتابی درزمینۀ اقتصاد سیاسی نوشت که با نام "ثروت‌های زیرزمینی" منتشر شد و این نام، انقلابیون را ناخوش آمد. دوم اینکه، او خزانه‌دار لوئی شانزدهم بود و در دورانی که انقلابیون در پی ساقط کردن حکومت لوئی شانزدهم بودند، سیاست‌های لاوازیه موجب ثبات نسبی اقتصاد فرانسه شده بود و این چیزی نبود که باب طبع انقلابیون باشد.

پس از صدور حکم اعدام، لاوازیه از دادگاه درخواست کرد به او مهلتی دهند تا بتواند آزمایش‌های علمی‌اش را انجام دهد ولی یکی از قضات دادگاه، مردی به نام ژان باپتیست کوفن هال، در پاسخ به درخواست لاوازیه گفت: «جمهوری انقلابی فرانسه دیگر شیمی‌دان نیاز ندارد.» این جمله تلخ، نمادی بود از تضاد میان عقل علمی و هیجانات خام.

نکتۀ جالب دربارۀ مرگ لاوازیه این بود که او آخرین آزمایش علمی‌اش را روی خودش انجام داد! لاوازیه به شاگردانش گفت پس از قطع شدن سر من با گیوتین، سرم را بردارید و ببینید چند بار پلک می‌زنم. دلیل خواستۀ او این بود که برخلاف نظر سنتی، قلب را مرکز تعقل انسان نمی‌دانست و قدرت تعقل را ناشی از مغز می‌دانست. خلاصه، سر لاوازیه را قطع کردند و شاگردانش فی‌الفور سر او را برداشتند و او نیز ده بار پلک زد که یعنی من هوشیارم و شما را هنوز می‌بینم! البته مورخان علم در صحت این داستان تردید دارند و آن را جزو "افسانه‌های تاریخی" می‌دانند.

پس از مرگ لاووازیه، لاگرانژ ریاضیدان و فیزیکدان فرانسوی گفت: «قطع این سر تنها یک لحظه زمان برد، ولی صدها سال طول خواهد کشید تا چنین سری در جهان باز متولد شود.» ‌

لاوازیه در ماه مه ۱۷۹۴ اعدام شد. او در عصر "حکومت وحشت" جانش را از دست؛ یعنی دوره‌ای از انقلاب فرانسه، که روبسپیر زمام امور را در دست گرفته بود و با خیال راحت آدم می‌کشت. حکومت وحشت دورانی ده‌ماهه بود که تقریبا از سپتامبر ۱۷۹۳ آغاز شد و در ژوئیه ۱۷۹۴ به پایان رسید. در واقع اگر دادگاه چند ماه به لاوازیه مهلت داده بود تا آزمایش‌های علمی‌اش را انجام دهد، او زنده می‌ماند؛ زیرا دو ماه پس از مرگ لاوازیه، روبسپیر دستگیر و اعدام شد و عصر حکومت وحشت هم پایان یافت. یکی از سیاستمدارانی که به‌طور معجزه‌آسا از تیغه گیوتین روبسپیر جان به در برده بود، پیشنهاد کرد روی سنگ قبر روبسپیر این جمله را حک کنند: «ای عابر! بر مرگ من گریه نکن، زیرا اگر من زنده بودم تو مرده بودی».

با وجود پایان تراژیک زندگی‌اش، میراث علمی لاوازیه بی‌نظیر باقی ماند. او شیمی را به علمی دقیق و کمّی تبدیل کرد، نامگذاری و طبقه‌بندی ترکیبات را پایه‌گذاری کرد، و با کشف نقش اکسیژن و قانون پایستگی جرم، پایه‌های شیمی مدرن را گذاشت. تمام تحقیقات و روش‌های او، الگوی نسل‌های بعدی دانشمندان شد و حتی قرن‌ها بعد، آزمایشگاه‌های شیمی هنوز از اصول دقت و ثبت او پیروی می‌کنند.

شخصیت لاوازیه نیز بخشی از افسانهٔ اوست؛ انسانی با نظم و انضباط مثال‌زدنی، با صداقت علمی و عشق به حقیقت. او زندگی ساده‌ای داشت، خانواده را دوست داشت و همیشه تاکید می‌کرد که علم برای خدمت به بشریت است، نه برای جاه‌طلبی شخصی. در نامه‌ها و یادداشت‌هایش، بارها نوشته است که مشاهده و تجربه بیش از هر نظریه‌ای اهمیت دارند و هر ادعای علمی باید با آزمایش‌های دقیق ثابت شود.

زندگی لاوازیه نشان داد علم و اخلاق می‌توانند هم‌زمان وجود داشته باشند؛ و حتی اگر سیاست و حوادث روزگار به‌ناحق به زندگی یک دانشمند پایان دهند، اثر واقعی علم و فکر درست هرگز نابود نمی‌شود. او مردی بود که در زندگی کوتاه ۵۱ ساله‌اش توانست مسیر شیمی را به ‌طور کامل تغییر دهد، و جهانی را که قرن‌ها بر پایه حدس و گمان ساخته شده بود، به مسیر علم دقیق و مدرن هدایت کند.

برچسب ها: دانشمند ، فرانسه‌ ، اعدام
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار