وقایع پسااسد نشان میدهد طراحی امریکا برای تغییر حاکمیت در سوریه، تلاش برای ضربه به مقاومت، دولتی کردن تروریسم جدید، تقویت نفوذ امریکا در سوریه و همچنین گسترده کردن بازیگری رژیمصهیونیستی در عرصه داخلی و منطقهای است جوان آنلاین: وضعیت مبهم و آشفته سوریه بعد از سقوط دولت اسد و گذر از دوره جنگهای تروریستی به سمت درگیریهای متنوعتر نشان میدهد سیاستهای مداخلهجویانه امریکا با هدف قرار دادن رفاه، آسایش و امنیت مردم، در پی کسب فرصت تحکیم سلطه و کنترل بیشتر بر کشورهاست. بعد از اسد، سوریه وارد مرحلهای پیچیده و پرچالشتر شده و مشکلات شدید انسانی، امنیتی و اقتصادی آن با وجود وعدههای بسیار از سوی غرب همچنان پابرجاست.
علاوه بر آن، اثرات تحولات منطقهای، خشونت فرقهای و کشتارها به ویژه در قبال علویان، تنش با کردها، درگیریهای پراکنده در شمال و جنوب و تجاوزات گسترده و پیشرویهای راهبردی رژیمصهیونیستی در خاک سوریه نشان میدهد بحرانهای جدیدتر و عمیقتری در انتظار مردم سوریه است، این در حالی است که حکومت خودخوانده جولانی در پارادایم تحمیل فشار بر محور مقاومت، با دستفرمان کاخ سفید در حال مساعدت فضا به نفع رژیمصهیونیستی است و عملاً علیه امنیت و آسایش سوریه و منطقه گام برمیدارد.
وقایع پسااسد نشان میدهد طراحی امریکا برای تغییر حاکمیت در سوریه، تلاش برای ضربه به مقاومت، دولتی کردن تروریسم جدید، تقویت نفوذ امریکا در سوریه و همچنین گسترده کردن بازیگری رژیمصهیونیستی در عرصه داخلی و منطقهای است. اسرائیل همواره به دنبال آن بوده است دسترسی ایران و حزبالله از طریق جغرافیای سوریه را به منظور حمایت از مردم فلسطین به طور کامل مسدود کند. بشار اسد به عنوان چهره طرفدار و حامی مقاومت در موقعیت ژئوپلیتیکی اتصال محور مقاومت از ایران تا لبنان، تهدیدی جدی در جوار رژیمصهیونیستی بود. فائق آمدن سوریه و ایران بر جنگهای تروریستی در داخل سوریه و ایجاد ثبات سیاسی به مذاق امریکا و متحدانش خوش نیامد و نقش سوریه در حملات مؤثر و تأمین گروههای مقاومت در دوران جنگ غزه، بر تحرکات مخرب غرب افزود. روی کار آمدن جولانی و گروه تروریستی تحریمالشام بر عرصه سیاست سوریه، هدفی، چون مهار مقاومت به عنوان سدی در مقابل تجاوزات اسرائیل را در خود میپروراند که در آینده نزدیک تهدید آن شامل همه منطقه خواهد شد. گرچه حمله به ایران در چارچوب حمله به محور مقاومت تفسیر میشود، اما حمله به قطر، نقطه آشکارساز تهدید اسرائیل برای همه دولتهای منطقه و در امان نبودن سایر کشورها بود. رژیمصهیونیستی با چراغ سبز امریکا تلاش کرد با این اقدام هشدار مستقیمی را به دولتهای منطقه در ازای عدمهمراهی با سیاستهایش دهد.
در همین راستا، سوریه قرار است کانون فعالیتهای تروریست دولتی در منطقه با نقشآفرینی رژیمصهیونیستی و پایگاه دولتی امریکا در منطقه باشد. وقتی که غرب عنوان تروریست را از جولانی و به تبع آن از حاکمیت آن برداشت، تلاش کرد دولت دستنشاندهای را مشروعیت بخشد که اسرائیل را با ابزار سیاسی و نظامی در اجرای سیاستهای کلان در مقابله با مقاومت و همسو کردن دیگر کشورهای منطقه یاری کند. این دولت با ادغام در معادلات منطقه قرار است از ظرفیت سیاسی برای مواجهه با مقاومت برخوردار شود و زمینه قرار دادن آن در جایگاه قدرت برتر منطقه را فراهم کند. اسرائیل علاوه بر عادیسازی درصدد اعمال فشارهای سیاسی و نظامی بر دیگر کشورها برای تابعیت از سیاستهایش است که حمله به قطر و تهدید به حمله به عراق از نمونههای آن است. از طرفی، اهداف استراتژیک بلندمدت رژیم مانند طرح «خاورمیانه بزرگ» و پروژههای تجزیهطلبانه و ضدایرانی آن و همچنین ایده جنگهای وجودی نتانیاهو نشان میدهد رویکرد تهاجمی و جنایتکارانه رژیم تا پایان یافتن اهدافش متوقف نخواهد شد. ناامنیسازی فراگیر در منطقه با هدف پیشروی به سمت شرق، بخشی از اقدامات آتی اسرائیل خواهد بود و در مجموع، منطقه در برابر تهدیدی جدی از سوی اسرائیل قرار خواهد گرفت، از این رو ادعاهایی که برخی رسانههای عبری و به دنبال آن رسانههای غربی در مورد توقف حملات اسرائیل به کشورهایی، چون ایران مطرح میکنند، صحت نخواهد داشت و هدفی جز فروکش تمرکز دفاعی و بازدارندگی ندارد.
اگرچه سوریه از آن زمان تاکنون شاهد لغو تحریمهای اقتصادی فلجکننده و احیای رسمی روابط دیپلماتیک با سایر کشورها بوده است، اما با وجود درگیری با خشونتهای فرقهای و مذهبی و تجاوزات طولانیمدت اسرائیل، دچار بیثباتی سیاسی و حاکمیت متزلزل است. علاوه بر آن مشکلات اقتصادی، تحریمهای باقیمانده با وجود ادعاهای غرب مبنی بر رفع آنها و نیاز به میلیاردها دلار برای بازسازی و بازگشت میلیونها پناهنده سوری بیانگر چالشهای اقتصادی بادوام در سوریه است که به تداوم نارضایتیهای اقتصادی در جامعه منجر خواهد شد. در حال حاضر، بمبارانهای رژیمصهیونیستی برای نابودی تمامی زیرساختهای دفاعی و نظامی سوریه ادامه دارد و رژیم درصدد است هیچ گونه توان دفاعی در سوریه برای آینده نیز باقی نماند.
بحرانهای رو به تزاید در سوریه نشان میدهد مردم سوریه در ازای از بین رفتن استقلال خود هزینه گزافی را پرداخت میکنند. آینده نشان خواهد داد چشمانداز امیدوارکنندهای که رسانهها و اظهارات مقامات غربی برای آنها ترسیم میکنند، رؤیایی بیش نبوده است. وضعیت اسفبار کنونی در اوکراین بازتابی از آینده نزدیک سوریه خواهد بود. توهین و حقارت با لحن امریکایی، از دست رفتن سرمایههای انسانی و خاکی، تخریب زیرساختها، نابودی منابع کشور و غارت آن از سوی امریکا با توجیه بدهی به ناتو، پیشرویهای مسکو و ... نتیجه اعتماد و اتکای زلنسکی به ناتو و کاخسفید و بازیگری در میدان بازی آنها بود، با وجود این وضعیت برای سوریه به دلیل سیاست نفوذ ساختاری کامل و همهجانبه و سکوی توسعهطلبی رژیمصهیونیستی در منطقه بسیار بدتر خواهد بود.
اما وجود باور خدشهناپذیر مقاومت در میان مردم منطقه و سوریه در کنار جنایتها و تجاوزات رژیمصهیونیستی، انگیزه جدیدی را برای ایجاد گروههای خودجوش مردمی برای مقابله با رژیم ایجاد خواهد کرد. همانطور که رهبر معظم انقلاب با توجه به تحلیل رخدادها و نیات شوم رژیمصهیونیستی و امریکا برای منطقه پیشبینی کردند: «مناطق تصرفشده سوریه به وسیله جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد- شک نکنید این اتفاق خواهد افتاد- جاپای امریکا هم قرص نخواهد شد و به توفیق الهی، با حول و قوه الهی امریکا هم به وسیله جبهه مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.»