وقتی رژیم صهیونی ۲۰ سال برای تجزیه ایران برنامه ریخت و در دوازده روز تحقیر شد. تلآویو ۲۰ سال خواب دیده بود که ایران را به آشوب بکشد، مردم را به جان هم بیندازد و از درون فروبپاشد. همین چندی پیش، یکی از مقامات ارشد موساد در نشستی محرمانه اعتراف کرد که از ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) پروژهای به نام «فروپاشی نرم جمهوری اسلامی» با بودجه سالانه چند صد میلیون دلاری کلید خورده بود. هدف نهایی: ایجاد یک جنگ داخلی تمامعیار، تجزیه خاک ایران و پایان دادن به محور مقاومت. اما رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تاریخی ششم آذر ۱۴۰۴ یک جمله گفتند که باید در موزه تاریخ صهیونیسم قاب گرفت: «آمدند شرارت کردند، کتک خوردند و دست خالی برگشتند.»
۱۲ روز کافی بود تا بزرگترین عملیات ترکیبی تاریخ علیه ایران به خاک بنشیند. رژیم صهیونی با حمایت و هدایت مستقیم امریکا، و کمک انگلیس و چند دولت عربی حاشیه خلیج فارس، همه برگهای برنده خود را رو کرد: هزاران اکانت جعلی در شبکههای اجتماعی، دهها شبکه ماهوارهای ۲۴ ساعته، تزریق میلیاردها دلار برای خرید مزدور داخلی، فعالسازی سلولهای خفته، بمباران سایبری زیرساختها، ترور هدفمند و حتی شلیک موشک از خاک کشورهای همسایه. همه چیز طبق برنامه بیستساله پیش میرفت، تا روز سوم.
از روز چهارم، ورق برگشت. مردم ایران، همان مردمی که دشمن تصور میکرد با یک جرقه به خیابان میریزند و پرچم نظام را پایین میکشند، یکپارچه به خیابان آمدند، اما این بار برای دفاع از ایران. از دانشجوی اصلاحطلب دانشگاه تهران تا کارگر اصولگرای کارخانه اراک، از زن کرد سنندجی تا مرد عرب اهوازی، از روحانی قم تا طلبه اهل سنت چابهار، همه یک صدا فریاد زدند: «ایران ما، خانه ماست.» حتی کسانی که سالها با صندوق رأی قهر کرده بودند، این بار به خیابان آمدند تا بگویند ایران از نظام هم بزرگتر است. این همان کابوس نتانیاهو بود. او که بیست سال برای «ایران بدون ایران» هزینه کرده بود، ناگهان با «ایران متحدتر از همیشه» روبهرو شد. جنگ روانی شکست خورد، چون مردم خودشان روایتگر شدند. جنگ سایبری شکست خورد، چون جوانان بسیجی و هکرهای انقلابی شبانهروز نخوابیدند. جنگ اقتصادی شکست خورد، چون ملت به جای صف دلار، صف دفاع از وطن تشکیل داد. در روز دوازدهم، نتانیاهو در کابینه امنیتیاش فقط یک جمله گفت که رسانههای عبری سانسور کردند: «ما ایران را دستکم گرفتیم.» این شکست فقط نظامی و اطلاعاتی نبود، یک شکست تمدنی بود. صهیونیستها فهمیدند نمیشود ملتی را که چهل و شش سال در برابر همه دنیا ایستاده، با چند کلیپ اینستاگرامی و چند بسته دلار خرید. فهمیدند ملتی که در هشت سال دفاع مقدس با دست خالی دنیا را به زانو درآورده، حالا با تجربهتر، هوشیارتر و مجهزتر است. فهمیدند بسیج فقط یک سازمان نیست، یک فرهنگ است، یک هویت است، یک سبک زندگی است که در رگهای نود میلیون ایرانی جریان دارد.
امروز نتانیاهو باید به سرمایهگذارانی که ۲۰ سال پول ریختند توضیح دهد که چرا نقشهاش سوخت. باید به یانکیهای وحشی امریکایی توضیح دهد که چرا پیشرفتهترین سلاحهای سایبری امریکا در برابر اراده یک ملت به زانو درآمد. باید به شاهزادگان عرب توضیح دهد که چرا دلارهای نفتیشان فقط توانست چند سطل زباله را بسوزاند، نه ایران را. دوازده روز کافی بود تا ثابت شود ایران ۱۴۰۴، ایران ۱۳۵۷ نیست، قویتر، پختهتر و غیرقابل نفوذتر است. ۱۲ روز کافی بود تا جهان بفهمد هر کس با ایران دربیفتد، حتی اگر بیست سال برنامه بریزد، در نهایت با یک جمله رهبر انقلاب خلع سلاح میشود: «دست خالی برگشتند.»
این پیروزی فقط برای امروز نبود، برای صد سال آینده بود. برای اینکه نسل چهارم و پنجم و دهم انقلاب بدانند وقتی همه دنیا با هم به ایران حمله کنند، باز هم ایران میماند و دشمنانش رفتنیاند. این همان درس ابدی کربلاست: خون بر شمشیر پیروز است، حتی اگر آن شمشیر را ۲۰ سال تیز کرده باشند، خون فقط ۱۲ روز فرصت میخواهد.