خیرونا پازل ناکامیهای خارج از خانه رئال را کامل کرد. این سومین لغزش متوالی خارج از برنابئو بود که علاوه بر شش امتیاز، صدرنشینی را هم از سفیدپوشان شهر مادرید گرفت تا وخامت اوضاع بیش از پیش نمود پیدا کند. خیرونا پازل ناکامیهای خارج از خانه رئال را کامل کرد. این سومین لغزش متوالی خارج از برنابئو بود که علاوه بر شش امتیاز، صدرنشینی را هم از سفیدپوشان شهر مادرید گرفت تا وخامت اوضاع بیش از پیش نمود پیدا کند.
رئال رفته بود برای بازپسگیری صدر جدول از کاتالانها، اما هرگز تصورش را هم نمیکرد خیرونا که با کسب ۱۱ امتیاز از دو برد، پنج مساوی و شش باخت در رده چهاردهم جا خوش کرده بعد از رئالبتیس، آنها را متوقف کند، آنهم با نمایشی قابل ستایش در خط دفاع. البته این نخستین لغزش کهکشانیها نبود. هرچند که رئال درست بعد از الکلاسیکو بود که وارد بحران شد (درست برخلاف بارسا) تا تمام رشتههای ژابی آلونسو از ابتدای فصل پنبه شود و تیم در وضعیتی حتی بدتر از دوران آنچلوتی (سال گذشته) قرار بگیرد. رئال بعد از الکلاسیکو پنج امتیاز از بارسا، رقیب دیرینه خود جلو بود، اما در پایان هفته چهاردهم به واسطه کسب تنها یک برد و سه تساوی متوالی، صدر را تقدیم کاتالانها کرد و با یک امتیاز کمتر از
آبی و اناریها در رده دوم جدول و بیخ گوش ویارئال جا خوش کرد که با یک امتیاز کمتر، رده سوم را در اختیار دارد.
خیرونا در عین ناباوری نیمه نخست را با برتری به پایان برد و به عنوان برنده راهی رختکن شد و شاید اگر پنالتی دقیقه ۶۷ که توسط امباپه به تور دروازه میزبان چسبید، نبود، حریف قعرنشین کهکشانیها سومین برد این فصل خود را مقابل مدعی اصلی قهرمانی کسب میکرد، اما هوگو رینکون این اجازه را به تیمش نداد تا با تساوی یک- یک، خطر کسب دومین باخت این فصل از بیخ گوش رئال بگذرد. تیمی که چهار روز قبل مقابل المپیاکوس غوغا کرده بود، اما به خیرونا که رسید تنها به یک چیز میاندیشید؛ اینکه به عنوان تیم بازنده زمین بازی را ترک نکند، چراکه در مصاف با خیرونا حتی امباپه هم که در یونان چهار گل به ثمر رسانده بود، جز در زدن ضربه پنالتی، آن دقت لازم را برای گشودن دروازه حریف نداشت. از سوی دیگر، بیلینگام برخلاف نظر ژابی که او را رابط خط میانی و خط حمله میخواند برای به دویدن وا داشتن امباپه و وینیسیوس، روح یک مهاجم را دارد و توجهی به دستورات سرمربی تیم نمیکند. شاید به همین دلیل هم هست که بعد از بازگشت دوباره بیلینگام به ترکیب اصلی رئال، دیگر خبری از آن پرسی که ژابی همواره خواهان آن است و در روزهای اول ورود این مربی به جمع کهکشانیها مشهود بود، نیست، چراکه نه بیلینگام آنطور که ژابی میخواهد پرس میکند، نه وینیسیوس و نه حتی امباپه. همین مسئله باعث شده حریفان به راحتی از عقب بازیسازی کنند و رئال را به چالش بکشند.
این تساوی، چون آب سردی بود بر سر رئال، اما نه فقط، چون نتوانست صدر را از کاتالانها پس بگیرد. در واقع به این دلیل که رئالیها تصور میکردند بعد از جلسات متعدد و گفتوگوهایی که در روزهای اخیر با حضور شخص پرز برگزار کردند و انجام دادند، راه درست را یافتهاند و امیدوار بودند با تکرار برتری مقابل یونان در لالیگا به حواشی که حول محور تیم چرخ میخورد پایان دهند، اما تساوی مقابل خیرونا اوضاع را برای این تیم پیچیده کرد. با وجود این رئالیها معتقدند تساوی در این بازی تفاوت زیادی با شکست مقابل لیورپول داشت، چراکه در این بازی شاگردان ژابی از همان دقیقه نخست دست از کار نکشیدند و اتفاقاً برای کسب هر سه امتیاز بازی جنگیدند، اما آن تمرکز و دقت لازم را نداشتند و دفاع جانانه خیرونا نیز مزید بر علت رقم خورد این تساوی شد. تساوی که بیشک یک گام به عقب است، اما در عین حال میتواند درس و تلنگری جدی برای سفیدپوشان شهر مادرید باشد، خصوصاً که اعتماد به ژابی همچنان پابرجاست و مدیران رئال قصدی برای ایجاد تغییرات در کادرفنی تیمشان ندارند. اما بیتردید او این روزها روی لبه تیغ است و خوب میداند که ادامه این روند شرایط را برایش دشوار خواهد کرد.