کد خبر: 1331756
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۰۵:۲۰
نگاهی به مجموعه مستندنگاری و روایت‌نویسی سوره مهر
کتاب‌هایی که تاریخ را از صدای مردم ثبت می‌کنند! انتشارات سوره‌مهر در کنار سایر نشر‌ها مانند نشر اطراف در یک دهه اخیر به یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های تولید «ادبیات مستند اجتماعی» در ایران تبدیل شده است
 فاطمه شریفی

جوان آنلاین: انتشارات سوره‌مهر در کنار سایر نشر‌ها مانند نشر اطراف در یک دهه اخیر به یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های تولید «ادبیات مستند اجتماعی» در ایران تبدیل شده است. این ناشر که از دل حوزه هنری زاده شد، از اواسط دهه ۹۰ خورشیدی پروژه‌ای بلندپروازانه را آغاز کرد: ثبت تاریخ شفاهی و روایت‌های مستقیم از پدیده‌های اجتماعی حساس، بدون آنکه بخواهد لزوماً قضاوت سیاسی یا ایدئولوژیک کند، بلکه با تأکید بر «صدای مردم عادی» که در متن ماجرا بوده‌اند. نتیجه، مجموعه‌ای از کتاب‌هاست که عنوان مشترک‌شان اغلب چیزی شبیه «روایت‌های مستند از...» است و هر کدام شان به یک موضوع ملتهب یا فراموش‌شده پرداخته‌اند: از تاریخ اقتصادی یک محصول کشاورزی (پسته رفسنجان) تا بحران آب در یک منطقه عرب‌نشین خوزستان، از ابرپروژه‌های زیرساختی تا داستان‌های رهایی از اعتیاد و حتی اقدامات جهادی در روز‌های اوج کرونا. 

این یادداشت می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد که چرا این نوع کتاب‌ها در فضای فرهنگی– اجتماعی ایران امروز اهمیت یافته‌اند، چه ویژگی‌هایی آنها را از گزارش‌های روزنامه‌نگاری یا تحقیقات دانشگاهی متمایز می‌کند و در نهایت، این پروژه تا چه حد توانسته «تاریخ از پایین» را در ایران ثبت کند. 

چرا «روایت مستقیم» مهم شد؟

از سال ۱۳۹۷ به بعد، ایران با موجی از بحران‌های همزمان روبه‌رو شد: تنش‌های آبی و اعتراض‌آمیز در خوزستان و اصفهان، سقوط ارزش پول ملی و کوچ طبقات متوسط به حاشیه، گسترش مواد‌مخدر صنعتی، همه‌گیری کرونا و در کنار همه اینها، پروژه‌های عظیم زیرساختی که قرار بود «آینده» را بسازند، اما اغلب در سکوت خبری پیش می‌رفتند. در همین سال‌ها اعتماد عمومی به رسانه‌های رسمی به پایین‌ترین حد خود رسید و شبکه‌های اجتماعی پر شد از روایت‌های شخصی، خشمگین و پراکنده. 

در چنین فضایی، نیاز به «روایت معتبر، اما غیررسمی» احساس می‌شد؛ چیزی که نه به‌کل بی‌طرف (چون بی‌طرفی مطلق افسانه است) و نه کاملاً جانب‌دارانه و تبلیغاتی. سوره مهر دقیقاً در همین شکاف ایستاد: نه گزارشگر بی‌تعهد بود و نه دستگاه تبلیغاتی تمام‌عیار. روشش ساده، اما مؤثر بود: رفتن سراغ آدم‌هایی که «بودند و دیدند و زیستند»، ضبط ساعت‌ها مصاحبه، پیاده‌سازی، ویرایش روایی و در نهایت انتشار کتابی که خواننده احساس کند خودش آنجا ایستاده است. 

مشتی نمونه خروار 

الف. «سرزمین پسته» (۱۴۰۰): این کتاب شاید اولین تجربه جدی سوره مهر در مستندنگاری اقتصادی–اجتماعی باشد. رفسنجان برای دهه‌ها «پایتخت پسته جهان» بود، اما از اواخر دهه ۸۰ با بحران کم‌آبی، قاچاق پسته امریکایی و ورشکستگی باغداران مواجه شد. کتاب به جای تحلیل‌های کلان اقتصادی، سراغ باغدارانی رفت که مجبور شدند باغ موروثی‌شان را بفروشند، زنانی که سال‌ها «خندان کردن» پسته شغل اصلی‌شان بود و حالا بیکار شده بودند و تاجرانی که در مرز‌های شرقی با پسته قاچاق درگیر بودند. نتیجه، تصویری زنده از فروپاشی یک اقتصاد محلی شد که هیچ گزارش آماری نمی‌توانست اینقدر دردناک نشانش دهد. 

ب. «شریان مکران» (۱۴۰۱): خط لوله انتقال نفت گوره–جاسک یکی از ابرپروژه‌های دهه ۹۰ بود که قرار بود ایران را از تنگه هرمز بی‌نیاز کند. پروژه‌ای که هم ملی‌گرایان را خوشحال کرد و هم فعالان محیط‌زیست را نگران. کتاب «شریان مکران» نه روایت پیشرفت بود و نه افشاگری؛ فقط روایت کسانی که در گرمای ۵۰درجه بلوچستان لوله کشیدند، کارگران مهاجر افغانی که حقوق‌شان را ماه‌ها نگرفتند، مهندسانی که شبانه‌روز در کانکس زندگی می‌کردند. خواننده بعد از خواندن کتاب نمی‌داند پروژه «خوب» بود یا «بد»، اما دقیقاً می‌داند چه هزینه انسانی‌ای برای آن پرداخت شد. 

ج. «خشم‌آبه» (۱۴۰۰): شاید تلخ‌ترین کتاب این مجموعه. ۲۰ روایت از مردم غیزانیه اهواز که در تابستان ۹۹ به خاطر بی‌آبی به خیابان ریختند. کتاب در اوج سرکوب اعتراضات منتشر شد و همین باعث شد، برخی آن را «پروژه امنیتی» بخوانند، اما وقتی کتاب را می‌خوانید می‌بینید هیچ‌کدام از راویان شعار سیاسی نمی‌دهند؛ فقط از بوی تعفن آب، از بچه‌ای که به خاطر اسهال شدید مرده، از لوله‌ای که سال‌هاست وعده‌اش را داده‌اند حرف می‌زنند. همین سادگی و بی‌پیرایگی است که کتاب را به یکی از مهم‌ترین اسناد بحران آب ایران تبدیل کرده. 

د. «دوبارگی» (۱۴۰۱): روایت‌های رهایی از اعتیاد، اما نه از زبان مشاوران و کارشناسان، بلکه از زبان معتادانی که سال‌ها شیشه کشیده بودند و حالا پاک شده‌اند. نکته جالب کتاب این است که هیچ‌کدام از راویان ادعای «معجزه» ندارند؛ همه‌شان از کمپ‌های اجباری، از شکست‌های مکرر از بازگشت به مواد و دوباره ترک کردن می‌گویند. کتاب به جای ارائه نسخه، فقط نشان می‌دهد «ترک کردن» چقدر طولانی و دردناک و شخصی است. 

ه. «طوفان آمد و ما را با خود برد» (۱۴۰۱): ۲۰ روایت از ۲۰ اقدام جهادی در روز‌های اوج کرونا. از تولید ماسک در کارگاه‌های کوچک مساجد تا دوخت گان در زیرزمین منازل، از رانندگان آمبولانسی که ۴۸ساعت خواب نداشتند تا دانشجویانی که برای بیماران بدحال خون پلاسما دادند. کتاب در زمانی منتشر شد که فضای عمومی نسبت به «جهادی‌ها دوقطبی بود: برخی قهرمان می‌دیدند و برخی فرصت‌طلب. کتاب هیچ‌کدام از این دو را تأیید یا تکذیب نکرد؛ فقط نشان داد در روز‌هایی که دولت عملاً فلج شده بود، چه کسانی جور نظام سلامت را کشیدند. 

ویژگی‌های مشترک این مجموعه
- تمرکز بر روایت اول شخص (من بودم، من دیدم، من زخمی شدم، من ساختم)
- پرهیز آگاهانه از تحلیل سیاسی یا اقتصادی کلان 
- انتخاب موضوعاتی که یا به‌کلی فراموش شده‌اند (مثل پسته رفسنجان) یا بیش از حد سیاسی شده‌اند (مثل بحران آب) 
- حجم نسبتاً کم (معمولاً زیر ۲۵۰صفحه) تا خواننده عام هم بتواند بخواند 
- طراحی جلد و صفحه‌آرایی ساده، اما جذاب 
- استفاده عکس‌های واقعی، نقشه، جدول زمانی
- انتشار در تیراژ بالا (بعضاً بالای ۱۰ هزار نسخه) که برای کتاب مستند در ایران عدد قابل توجهی است

این کتاب‌ها چه چیزی را ثبت کردند که تاریخ رسمی ثبت نکرد؟
تاریخ رسمی معمولاً یا «پیروزی‌ها» را می‌نویسد یا «دشمن» را. اما این کتاب‌ها زاویه متفاوتی را ثبت کردند:
- هزینه انسانی پروژه‌های بزرگ ملی 
- شکست‌های تدریجی یک اقتصاد محلی 
- خشم فروخورده‌ای که یک روز منفجر می‌شود 
- تاب‌آوری جامعه در برابر فروپاشی نهاد‌های رسمی 
- و مهم‌تر از همه، «زبان» مردم عادی را در مواجهه با بحران

برخی منتقدان می‌گویند؛ این کتاب‌ها گاهی «گزینشی» است؛ مثلاً در «خشم‌آبه» صدای مسئولان محلی تقریباً غایب است. یا در «شریان مکران» مسائل زیست‌محیطی کم‌رنگ‌اند. این انتقاد‌ها وارد است، اما نباید از یاد برد که در این کتاب‌ها موضوعاتی مطرح شدند که کمتر کسی جرئت نزدیک شدن به آنها را دارد. 

مجموعه مستندنگاری و روایت‌نویسی سوره‌مهر شاید کامل و بی‌نقص نباشد، اما در فقدان سنت روزنامه‌نگاری تحقیقی، یک خلأ بزرگ را پر کرده است: ثبت لحظه‌به‌لحظه تاریخ اجتماعی ایران از زبان کسانی که آن را زیسته‌اند. این کتاب‌ها به ما یادآوری می‌کنند که تاریخ فقط در کاخ‌ها و مجلس و تلویزیون ساخته نمی‌شود؛ در باغ پسته‌ای که خشک می‌شود، در لوله‌ای که سال‌هاست وعده‌اش را داده‌اند، در کمپ تیره‌ای که یک معتاد برای بار چهارم به آن پناه می‌برد و در کارگاه کوچکی که شبانه‌روز ماسک می‌دوزد هم ساخته می‌شود. 

تا زمانی که جامعه ایران نخواهد درباره گذشته نزدیک خود حرف بزند، این کتاب‌ها احتمالاً مهم‌ترین اسناد غیررسمی ما از دهه ۹۰ و ابتدای دهه ۱۴۰۰ خورشیدی خواهند ماند؛ اسنادی که نه قهرمان می‌سازند و نه قربانی، فقط می‌گویند: «ما بودیم، این شد، اینگونه زیستیم».

برچسب ها: کتاب ، نویسنده ، انتشارات
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار