جوان آنلاین: حجم آب ذخیرهشده در سدهای کشور در حال حاضر به ۱۷ میلیاردو۲۱۰میلیون مترمکعب رسیده، یعنی تنها معادل ۳۳درصد از ظرفیت مخازن پر است و ۶۷درصد از ظرفیت این مخازن خالی مانده است، همچنین در ۴۳روز ابتدایی سال آبی جاری، ورودی آب به سدها یکمیلیاردو۳۵۰میلیون مترمکعب گزارش شده است که نسبت به ۲میلیاردو۱۹۰میلیون مترمکعب در مدت مشابه سال گذشته، افتی ۳۹درصدی را نشان میدهد. از سوی دیگر، میزان رهاسازی آب از سدها نیز کاهش داشته و در این مدت ۲میلیاردو۷۹۰میلیون مترمکعب آب از سدها رها شده است که در مقایسه با ۳میلیاردو۷۸۰میلیون مترمکعب سال قبل، افتی ۲۶درصدی دارد.
کاهش ورودی آب به سدها
وقتی ورودی سدها- یعنی آبی که از رودخانهها و بارشها وارد مخازن میشود- ۳۹درصد کمتر شده است، یعنی «تغذیه طبیعی» ذخایر آب ما گستردهتر از گذشته دچار مشکل شده است. این کاهش میتواند نتایج متعددی از جمله خشکسالیهای مکرر، تغییر الگوی بارش، بهرهبرداری شدید از رودخانهها و منابع سطحی یا ترکیبی از همه اینها را داشته باشد، چه آنکه وقتی منابع تغذیه آب کمتر میشود، ذخیره را ابتدا کاهش میدهد و روند رهاسازی آب را تحت فشار میگذارد. وضعیت ذخیره فعلی خیلی دلگرمکننده نیست. فقط ۳۳درصد پربودن مخازن سدها، یعنی دوسوم ظرفیت در حالت خالی است و این وضعیت نشانگر آن است که کشور ما دیگر نمیتواند روی «ذخیره» به عنوان یک پشتوانه مطمئن آب حساب باز کند.
زمانی که مخازن ۶۰-۷۰درصد پر بودند، هنوز امکان داشت که در سال خشکتر با اتکای بر ذخایر عمل شود، اما اکنون با کمتر از ۴۰درصد پر بودن، هر فصل خشک، هر موج گرما و هر افزایش مصرف ممکن است ما را در مقابل بحرانی بزرگتر قرار دهد. در ۱۳ آبانماه سال گذشته، حجم ذخیره آب سدها ۲۲میلیاردو۹۲۰میلیون مترمکعب بود، امسال این رقم به ۱۷میلیاردو۲۱۰میلیون مترمکعب کاهش یافته و عملاً حدود ۲۵درصد کاسته شده است. این کاهش نسبی ذخیره، یعنی ما امسال در شرایطی «سنگینتر» از سال قبل وارد شدهایم.
از سوی دیگر، این وضعیت پیامدهایی دارد که فقط به گزارشهای عددی ختم نمیشود، بلکه به زندگی روزمره، به سفره مردم، به کشاورزی، به صنعت، به محیط زیست و به محصول و غذای مردم برمیگردد. وقتی ذخایر آب فرومیریزد، کشاورزانی که روی آبیاری انتظار داشتند، ممکن است با کاهش محصول مواجه شوند و صنعتهایی که نیاز به آب دارند با محدودیت روبهرو خواهند شد.
در کنار این موضوع، یک هشدار مهمتر وجود دارد؛ اینکه این وضعیت ممکن است دیگر یک «نوسان فصلی» نباشد بلکه تبدیل به یک «کمآبی مزمن» شود. اگر بارشها آنگونه که لازم است نباشند و اگر بهرهبرداریها بدون اصلاح ادامه یابد و همچنین اگر بازچرخانی آب، سیاستهای صرفهجویی و سازگاری با کمآبی را نیاموزیم، در آینده نزدیک ممکن است منابع تبدیل به تهدید شوند. بحران کمآبی امروز تهدیدی ملی است که زندگی، امنیت غذایی، اشتغال و حتی آینده اقتصادی کشور را نشانه گرفته است.
آمارهای اخیر از کاهش چشمگیر ورودی آب به سدها و خالیبودن دوسوم ظرفیت مخازن، زنگ خطری جدی برای دولت است تا از موضع نظارت صرف خارج شود و به اقدام فوری روی آورد. در چنین شرایطی، هیچ برنامه توسعهای بدون تضمین پایداری منابع آبی، معنایی ندارد. دولت باید در کوتاهترین زمان ممکن، برنامهای جامع و منسجم برای مدیریت منابع، اصلاح الگوی مصرف، بازچرخانی پسابها و حمایت از کشاورزی کمآببر تدوین و اجرا کند. مقابله با کمآبی نیازمند نگاهی فرابخشی است؛ همکاری وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، صنعت و محیط زیست باید در قالب سیاستی هماهنگ شکل گیرد. دولت باید با اجرای طرحهای اضطراری، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و آموزش عمومی از بحرانی که به مرز ناپایداری نزدیک شده است، جلوگیری کند.