سالها پیش برای مدیران دبیرستانهای دخترانه در تهران سمیناری برگزار کردیم با عنوان «مام علیه مام» که خلاصه شده «موبایل، اینترنت و ماهواره علیه مادر» بود. این تیتر شعارگونه بیانگر آن است که دشمن چگونه ابزارهای ارتباط رسانه را علیه مادر به کار گرفته تا مثلث تربیتی نیروی انسانی ملت مان را فروبپاشاند جوان آنلاین: به گفته مهران موزون، پژوهشگر حوزه سایبر و فعال رسانهای، مادر، مسجد و مدرسه، سه ضلع مثلثی است که اخلاق، هویت و سبک زندگی فرزندان را شکل میدهد. وی میگوید: «با اتحاد این سه ضلع تربیتی و کمک رسانه میتوان ارزشهای ایرانی- اسلامی را به نسل جوان و نوجوان منتقل کرد، اما مادر، محور اصلی مثلث تربیتی و پیوند دهنده خانه، مسجد و مدرسه است؛ نقش بیبدیلی که پایه گذار تربیت انسان تراز ایرانی است. در جنگ نرم امروز، دشمن با بهره گیری از ابزارهایی، چون اینترنت و ماهواره میکوشد مادر را از مأموریت تربیتیاش دور و بدین سان بنیان تربیت نسل آینده را تضعیف کند.» در ادامه گفتوگو با وی را پیش رو دارید.
برای انتقال اخلاق و هویت ایرانی- اسلامی به نسل امروز چه مؤلفههایی مورد نیاز است؟
تا حدود سه دهه پیش، رشد و نمو انسان ترازایرانی- به ویژه جامعه مسلمان و شیعه- بر پایه یک مثلث تربیتی مؤثر از دوران صباوت شکل میگرفت؛ مثلثی که اضلاعش مادر، مسجد و مدرسه بودند و علاوه بر آموزش، فرزند را پرورش هم میداد و در هویت بخشی به او و ارتقای اخلاق و سبک زندگیاش نیز نقشی بسیار تعیینکننده داشت. مادر به عنوان اصلیترین ضلع این مثلث، عنصر آغازگر تربیت در خانه بود، اما محدود به امور روزمره و مراقبت از فرزند هم نمیشد زیرا مضاف بر ایفای وظایف مادرانه، در تعامل با اضلاع مدرسه و مسجد نیز رشد رفتاری و اخلاقی فرزند را در خارج از خانه نیز پیگیری و ارتباط میان خانه، مدرسه و مسجد را برقرار میکرد و همین نقش کلیدی مادرانه بود که تربیت انسان تراز ایرانی را منسجم، پایدار و اثرگذار میکرد. در حقیقت مادر به عنوان مرکز ثقل تربیت در خانواده، گزینهای است که هرگز نمیتوان آن را با هیچ ابزار دیگری جایگزین کرد. او همواره پاسبان رشد معنوی و اخلاقی فرزند خود بود و به نحوی با مدرسه و مسجد ارتباط میگرفت که تربیت کودک دچار دوگانگی نشود و همین نکات موجب شد در حوزه تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، دشمن مداوم در پی راهکارهایی باشد که مادر را از مأموریتهای تربیتیاش جدا یا مشغول کارهای بی ثمر کند تا از حیز انتفاع اثر در مثلث تربیتی ذکرشده ساقط شود. خلاصه اینکه، در طول سه دهه اخیر، تلاشهای زیادی برای مضمحلسازی جایگاه مادر از طریق ایجاد دغدغههای اقتصادی و اجتماعی و دور کردن آنها از تربیت فرزندان انجام شده که البته نقش ابزارهایی همچون اینترنت و ماهواره را نیز نباید در تنزل نقش و جایگاه مادر نادیده گرفت.
چه عواملی باعث شد این مثلث تربیتی دچار گسست شود؟
از دهه۷۰ رهبر معظم انقلاب هشدار دادند شبیخون فرهنگی آغاز شده است و شبیخون فرهنگی همان چیزی بود که بعدها با عنوان تهاجم فرهنگی و سپس جنگ نرم شناخته شد. هدف دشمن نیز روشن بود؛ اینکه ابتدا ارتباط میان اضلاع مثلث تربیتی را قطع و سپس هر ضلع را به تنهایی تضعیف کند. وقتی ارتباط مادر با مسجد و مدرسه کمرنگ شد، اثربخشی اضلاع دیگر هم کاهش یافت. مدرسه دیگر نمیتوانست آنگونه که باید، علم و اخلاق را منتقل کند، مسجد نیز از کارکرد اصلی خود فاصله گرفت و مادر هم تحت فشار مسائل اقتصادی، اجتماعی و رسانهای از نقش تربیتی خود دور شد. پیامد فروپاشی یا تضعیف این مثلث تربیتی را امروز در رفتار نسل جدید میبینیم. کاهش احترام دانشآموزان به معلمان، کمرنگشدن نقش روحانیت در مساجد و خالی شدن مساجد از حضور نوجوانان و جوانان جزو دردهای امروز ماست. شوربختانه اضمحلال اضلاع آن مثلث بینظیر، موجب پیدایش یک نسل از والدین کارنابلد امروزی شده است.
تأثیر فناوریهای روز بر این مثلث تربیتی چگونه بوده است؟
نسل امروز بر خلاف نسلهای گذشته با رؤیای تصاحب غول چراغ جادو رشد نمیکند، بلکه با گوگل و فضای مجازی شب و روزش را سر میکند و موتورهای جستوجو را غول چراغ جادوی خویش دانسته و گمان میکند گوگل پاسخگوی همه خواستههای اوست، بنابراین عجیب نیست که خود را بینیاز از دانش والدین و آموزههای مسجد و مدرسه بداند و برایش مهم نباشد که الگوریتمهای پاسخگویی گوگل متناسب با نیاز سازمانهای اطلاعاتی دشمن است، بنابراین تصور «همه چیز دانی» نسل فعلی، در بسیاری از موارد «توهم دانایی» است که میشود نامش را گذاشت «آفت گوگلیسم». امروز ما با بچههایی مواجه هستیم که ذهنشان پر از دادههای اطلاعاتی و پالایش نشده از فضای مجازی است، اما قلبشان از تمنای رابطه سالم انسانی و اعتماد و گفتوگو خالی. نوجوانی که با داشتن یک موبایل و اتصال به گوگل، به طغیان ناشی از «توهم دانایی» گرفتار شده، فردای مسلح شدن به هوش مصنوعی آیا خدا را بنده خواهد بود؟ سالها پیش برای مدیران دبیرستانهای دخترانه در تهران سمیناری برگزار کردیم با عنوان «مام علیه مام» که خلاصه شده «موبایل، اینترنت و ماهواره علیه مادر» بود. این تیتر شعارگونه بیانگر آن است که دشمن چگونه ابزارهای ارتباط رسانه را علیه مادر به کار گرفته تا مثلث تربیتی نیروی انسانی ملت مان را فروبپاشاند. نسل امروز در فضای مجازی پرورش یافته، اما فاقد تجربههای انسانی عمیق است. بچههایی که با گوگل و شبکههای اجتماعی بزرگ میشوند صبر و حوصله کمتری دارند، به الگوهای اخلاقی آنطور که شایسته است احترام نمیگذارند و با تاریخ و فرهنگ خود ارتباط ضعیف برقرار میکنند. وقتی مادر، مسجد و مدرسه هماهنگی نداشته باشند، نوجوانان در خلأ تربیتی رشد میکنند. این خلأ باعث میشود بسیاری از ارزشهای فرهنگی و دینی به فراموشی سپرده شود و نوجوانان گرفتار سبک زندگی غربی، مصرفگرایی و رفتارهای بدون قاعده شوند.
وضعیت امروز مسجد و مدرسه را چگونه میبینید؟
مسجد که روزگاری محل اجتماع، همدلی و هدایت نسل جوان بود، امروز اگر چه در بسیاری از مناطق از کارکرد اصلی خود ساقط شده است، اما هنوز میتواند نقش نجات بخش نسل امروز را- به ویژه در بحرانها و شرایط ویژه- برعهده گیرد. تجربه نشان داده در زمان بحران، مساجد اولین و مؤثرترین پایگاههای فرهنگی و اجتماعی هستند. متأسفانه مدرسه و معلم نیز قربانی کاهش رعایت سلسله مراتب اخلاقی و جایگاهی در عصر دیجیتال شدهاند. وقتی مادر نقش محوری خود را از دست داده، مسجد اثرگذاری لازم را ندارد و معلم دیگر الگو محسوب نمیشود، پس بدیهی است که نوجوانان دچار سردرگمی در الگوپذیری از الگوهای بومی و ملی شوند.
برای بازسازی و بازیابی این مثلث تربیتی مؤثر و اثر گذار چه راهکارهایی وجود دارد؟
بازگرداندن مادر به جایگاه اصلی خود و احیای پیوند خانه با مسجد و مدرسه تنها راه ترمیم شکاف فرهنگی جامعه است. باید از فناوریها و رسانهها برای انتقال ارزشهای ملی- دینی استفاده کرد. همان ابزارهای دیجیتالی که دشمن طی سه دهه گذشته از آنها بهرهها برده، اکنون میتواند بستر و ابزار انتقال پیام مؤثر و مانای ما به فرزندانمان شود. برای موفقیت در حوزه پیام، سه گام عملی و مهم وجود دارد، مهندسی پیام، بسته بندی پیام و ارسال پیام. وقتی هندسه پیام و بستهبندی پیام قوی شکل گیرد و ارسال پیام از مسیر درست و در زمان و مکان درست انجام شود، پیام جذابتر و مؤثرتر خواهد بود.
روایت سازی تاریخی و فرهنگی چقدر در تربیت نسل جدید اهمیت دارد؟
تاریخ، ادبیات و فرهنگ ما معادنی دارند که هنوز استخراج نشدهاند. قهرمانان ملی و دینی باید در قالب سریال، بازی و گیم، پویانمایی و محتوای شبکههای اجتماعی بازآفرینی شوند. سینما و تلویزیون ایرانی بستری بسیار قدرتمند برای حوزه تربیتی جوان و نوجوان ماست که نسبت به سینما و تلویزیون دشمن مزیتهای خودش را میتواند داشته باشد. این یک حقیقت است که مردم ما به تماشای تاریخ ملی و دینی خود علاقه دارند. شاهدیم که سالهاست سریالهایی تکراری مثل «مختارنامه» و «حضرت یوسف (ع)» همچنان میلیونها بیننده دارند. بازشناساندن قهرمانان و الگوهای بومی به نسل جدید، یکی از بهترین سیاستهای مقابله با هجمههای فرهنگی دشمن و بازسازی هویت است.
نقش رسانهها که امروزه بسیار پررنگ دیده میشود، چیست؟
رسانهها نیز اگر درست استفاده شوند، میتوانند پیوند میان مادر، مدرسه و مسجد را تقویت کنند. محتواهای هنری، سریال ها، مستندها و برنامههای سرگرمکننده میتوانند ارزشهای اصیل و ملی را به نسل جدید منتقل کنند. به شرط آنکه رسانهها صرفاً اطلاع رسان نباشند. آنها باید فرهنگسازی و الگو معرفی کنند و نوجوانان را با هویت خود آشنا سازند. نسل امروز ناچار است به مبادی سواد رسانهای و لوازم آن آشنا باشد تا رسانههای مسموم دشمن نتوانند او را علیه منافع ملی ایران به خدمت گیرند، بنابراین توسعه سواد رسانهای جزو اولویتهای بالای آموزش عمومی است.