جوان آنلاین: شامگاه ۳۰ شهریور۱۴۰۴، گالری خانه حوزه هنری تهران همچون قلبی تپنده، میزبان رویدادی شد که نه تنها بومهای نقاشی را به دیوار دوخت، بلکه روح هویت ایرانی را در سه رنگ زنده کرد. نمایشگاه «سبز و سپید و سرخ» پروژهای مفهومی و مینیمال با حضور سه نقاش پیشکسوت- کاظم چلیپا، حسین خسروجردی و مصطفی گودرزی- افتتاح شد. این رویداد به همت مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری و با کیوریتوری دقیق امیر عبدالحسینی، بیش از یک نمایش ساده بود؛ دعوتی به تأمل در مفهوم «ایران» از منظر سه نسل هنری که هر کدام با رنگی خاص، لایهای از این هویت چندوجهی را بازخوانی کردند. تابلوها هر سه با ابعاد یکسان ۱۲۰ در ۱۸۰ سانتیمتر، همچون سه آیینه موازی، بدون پیشزمینه یا اطلاع از یکدیگر، روایتی مستقل، اما همآوا از میهن ترسیم کردهاند. بیانیه کیوریتور، امیر عبدالحسینی، این مجموعه را «سرزمین مادری، میهن برادری و خواهری» توصیف میکند؛ جایی که سبز، سپید و سرخ نه تنها رنگها، بلکه نمادهایی از شکوه آب و خاک، عشق پاک و وحدت ملی هستند.
فضای گالری از همان دمدمای غروب با هجوم بازدیدکنندگان پر شد. طیفی گسترده از هنرمندان، مدیران فرهنگی، شاعران، دانشجویان هنر و مردم عادی، دیوارها را احاطه کرده بودند. هوا سنگین از بوی رنگ روغن و هیجان گفتوگوها بود؛ جایی که هر نگاهی به تابلوها، جرقهای از نوستالژی و امید میزد.
در قلب نمایشگاه، تابلوی کاظم چلیپا با غالب سبز، همچون باغی جاودان، درخت سرو را به تصویر میکشد؛ نمادی کلاسیک از آزادگی در فرهنگ ایرانی. چلیپا با نگاهی نمادین، هدهد را نیز به بوم افزوده؛ پرندهای که جستوجوی سیمرغ را تداعی میکند؛ نمایی از آزادی و پرواز روح ایرانی. این اثر، سبزِ بهاری را نه تنها به عنوان رنگ، بلکه به مثابه پویایی زندگی و استقامت طبیعت بازتاب میدهد. در مقابل، تابلوی حسین خسروجردی با سپیدِ خالص، فضایی از آرامش و پاکی میآفریند؛ رنگی که شاید به سفیدی برف البرز یا صفای خاطرههای جمعی اشاره دارد؛ جایی که هویت ایرانی در سکوت و شفافیت خود را مییابد. خسروجردی با فرمهای مینیمال، مخاطب را به سفری درونی دعوت میکند، گویی سپید، بوم خالی برای بازنویسی روایتهای آینده است؛ و سرانجام، سرخِ پرشور مصطفی گودرزی، همچون شعلهای فروزان، روایتی حماسی از ایران میسازد. گودرزی که روند خلق اثرش را با غوطهوری در اشعار مرتبط با موضوع همراه کرده است، این تابلو را به «مقاومت پنج دهه اخیر در برابر تهدیدها» تقدیم میکند. سرخِ او، نه خشم کور، بلکه عشقی آتشین است؛ رنگی که خون شهیدان، شور انقلابیون و گرمای همبستگی را تداعی میکند. جالب آنکه هر سه هنرمند، بدون هماهنگی مستقیم، این آثار را آفریدهاند؛ همکاریای غیرمستقیم که عمق دوستی و همزبانیشان را نشان میدهد.
آنچه نمایشگاه را از یک رویداد بصری به تجربهای چندحسی بدل میکرد، کیوآرکدهای هوشمند در کنار هر تابلو بود. با اسکن ساده، بازدیدکنندگان به دنیایی از موسیقی غوطهور میشدند: قطعاتی از همایون شجریان برای سبزِ چلیپا که آوازهای سنتیاش پرواز هدهد را همراهی میکرد؛ ملودیهای آرام محمد رضا زندوکیلی برای سپیدِ خسروجردی که سکوت بوم را با نوای عرفانی پر میکرد و ریتمهای حماسی برای سرخِ گودرزی که نبض مقاومت را تندتر میزد. این جزئیات کوچک، مخاطب را فراتر از دیدن، به شنیدن و احساس هویت ایرانی میبرد؛ تجربهای که مرزهای هنر تجسمی را میشکست.
«سبز و سپید و سرخ» تا ۱۳مهر۱۴۰۴، از ساعت ۹ تا ۱۸ روزهای شنبه تا چهارشنبه، در حوزه هنری خیابان سمیه، نرسیده به حافظ دایر است. این نمایشگاه با کمیت محدود، اما عمق بیپایان، یادآوری میکند که هنر معاصر ایران، با رنگ و سمبل، میتواند روایتهایی نو از وحدت و امید بسازد؛ روایتی که در دل پاییز۱۴۰۴، همچون پرچمی سهرنگ برافراشته شد.