جوان آنلاین: اصلاً کاری با مشکلات زیرساختی، حاشیهای، گندکاریهای مدیریتی و هزار و یک مشکل دیگر فوتبال نداریم. اصلاً همه را بگذارید کنار، میخواهیم فنی به فوتبال نگاه کنیم و ببینیم این چیزی که فدراسیون و باشگاهها به اسم فوتبال به خورد هوادار و علاقهمندان میدهند، واقعاً چیست!
این چه فوتبالی است؛ پنج هفته از لیگ برتر گذشته و با احتساب بازی دیروز پیکان و چادرملو (البته اگر برنده داشته باشد)، هیچ تیمی در لیگ ۱۶ تیمی ایران امتیازش به ۱۰ نرسیده، چه برسد به اینکه ۱۵ امتیاز کامل را گرفته باشد. صدرنشین لیگ برتر هشت یا نهایتاً ۹ امتیاز دارد و این یعنی فاجعه. یعنی فوتبالی که حتی از آماتوریترین لیگهای جهان هم عقبتر است. یعنی فوتبالی که هیچ نشانی از حرفهای بودن در آن دیده نمیشود. یعنی فوتبالی که تیم بزرگ ندارد. یعنی فوتبالی که تا اینجا ضعیفترین لیگ تاریخ است.
بگذریم، کیفیت فوتبالی که طی این پنج هفته ارائه شده، حتی از فوتبال درجه سوم آسیا هم پایینتر است. برنامه تیمها و دستشان برای هم کاملاً رو شده و هیچ تیمی را نمیتوان پیدا کرد که طرح و برنامهای نو و جدید برای ارائه داشته باشد. گویا همه تصور میکنند با همان برنامههای قدیمی سالهای قبل میتوانند موفق شوند، چه تیمهایی که از همین حالا فقط برای ماندن در لیگ برتر تلاش میکنند و چه آنهایی که مثلاً خود را مدعی قهرمانی میدانند، همه با همان برنامههای تاریخ مصرف گذشته قدیمی آمدهاند. تیمها فقط بازیکن خریدهاند. دلیلش هم تنها رقابت با سایرین بوده، نه نیاز واقعی، به همین دلیل هم هست که یک تیم با ترافیک سنگین وینگر چپ روبهروست، دیگری تا دلتان بخواهد مهاجم دارد و آن یکی مملو از دفاع آخر شده است، به همین دلیل هم هست که اکثر خریدها بیفایده و بیمصرف هستند و گرهای از کار تیمها باز نمیکنند، چون باشگاه فقط پول داده و بازیکن خریده، بدون اینکه به نیازهای خود توجه داشته باشد، فقط بازیکن خریده تا مقابل حریفان کم نیاورد.
بازیهای کمگل و فاقد بار فنی و زیباییهای فوتبال روی اعصاب هواداران است. هواداری که بازیهای سطح بالای اروپایی و امریکای جنوبی را میبیند و لذت میبرد، اما اینجا جز اعصاب نابوده شده و حرص و جوش بیهوده چیزی عایدش نمیشود و ما ماندهایم که این تماشاگر چه صبری دارد که سالهاست این فوتبال بدون برنامه را تحمل کرده و همچنان مشتاقانه به ورزشگاه میرود تا مثلاً دیداری زیبا تماشا کند. در کنار زمین هم هیچ خلاقیتی دیده نمیشود. لیگ برتر با مربیانی روبهروست که تقریباً هیچ کدام از آنها دانش کافی و علم روز فوتبال را ندارند. مربیانی که از آخرین کلاس و دورههایی که پشت سر گذاشتهاند، سالها گذشته است. مربیانی که وقتی کار تیمشان گره میخورد، تفکرشان هم گره میخورد و نمیتوانند خود و تیمشان را نجات دهند. مربیانی که البته با توجه به سطح فوتبالی که دیده میشود، بهکار همین باشگاهها و تیمها میآیند و زیاد نباید به آنها امید بست.
آنچه در این پنج هفته به نمایش گذاشته شده، نه فوتبال که صرفاً توپبازی جمع میلیاردرها بوده که به اسم فوتبال حرفهای به خورد تماشاگران داده شده است. تماشاگرانی که گفتیم هنوز عاشق فوتبال هستند و برای آن زمین و زمان را بههم میدوزند. تماشاگری که با نتیجه نگرفتن تیمش تا مرز سکته و مرگ پیش میرود، در حالی که مدیر، مربی و بازیکن بیخیال همه چیز فقط جیبش را پر میکند.
سؤال اینجاست که آیا چنین فوتبالی ارزش این همه وقت گذاشتن، این مقدار تعصب به خرج دادن و این همه حرص و جوش خوردن و تا حد روانی شدن پیش رفتن را دارد؟ فوتبالی که نه زیر ساخت دارد، نه مدیر، نه مربی، نه بازیکن. فوتبالی که به لحاظ تاکتیکی و تکنیکی در پایینترین حد خود قرار دارد. فوتبالی که تیم ملیاش با تعدادی لژیونر پا به سن گذاشته تقریباً حرفی برای گفتن ندارد.
شاید وقت آن رسیده که هواداران خودشان دست به کار شوند. شاید وقت آن رسیده باشد که فوتبال را تحریم کنیم، اصلاً بیاید یک هفته به ورزشگاه نرویم، چه اتفاقی میافتد؟ حداقلش این است که پول زحمت کشیدهمان را خرج دیدن بازی بیکیفیت و حرص و جوش خوردن بیهوده نکردهایم. حداقلش این است که شاید تیمها به خودشان بیایند. فوتبال بیهوادار و بیتماشاگر، یعنی هیچ و این یعنی تماشاگر میتواند فوتبال را از سقوط نجات دهد. شاید، تأکید میکنیم شاید با این کار فوتبال ایران از ورطه سقوط نجات پیدا کند. پس بیایید برای یک هفته هم که شده فوتبال را نگاه نکنیم.