بودجه و کمبود آن همواره دغدغه بزرگ ورزش ایران بوده و هست. در این سالها نهادهای ورزشی برای گرفتن بودجه بیشتر و حق و حقوق زیرمجموعههای خود تلاش زیادی کرده و از هر طریقی برای افزایش دریافتی خود جنگیدهاند. به رغم همه این تلاشها، همواره ابهاماتی در خصوص نحوه هزینهکرد این بودجه و مبهم بودن دخل و خرج نهادها و سازمانهای ورزشی وجود داشته که البته به صورت ابهام باقی مانده و عملاً قدمی برای شفافسازی برداشته نشده است. بههمین خاطر اظهارات جدید دنیامالی در خصوص برقراری انضباط در ورزش و بهویژه حوزه مالی مرتبط با آن بسیار حائز اهمیت است و با جدیت باید پیگیر تحقق این وعده باشیم.
تخصیص بودجه به این راحتیها نیست و همه ساله مجلس برای تعیین تکلیف بودجه مصوب ورزش سختگیریهای زیادی میکند. البته مدیران ارشد این حوزه هم با رایزنیهای مختلف و گفتوگو با نمایندگان مردم و اعضای کمیسیونهای مرتبط در تصویب بودجه تأثیرگذار هستند. طبعاً این اتفاق میافتد و در بودجه دولت، سهم ورزش نیز تعیین میشود. منتها افزایش هزینهها، نرخ تورم و ارز آنقدر زیاد است که حتی چند برابر کردن بودجه نیز کفاف امورات ورزش را نمیدهد. از سوی دیگر نحوه توزیع این بودجه بین نهادها و فدراسیونهای ورزشی نیز تأثیرگذار است. از دو مورد قبلی مهمتر، نقش مدیران در خرج کردن پولی است که در اختیارشان قرار میگیرد. دنیامالی در اظهارنظری به این موضوع اشاره کرده و اینکه مدیران باید برای هر ریال بودجه پاسخگو باشند: «مسئول این هستیم که توازن را در ورزش، چه در حوزه قهرمانی و چه در حوزه حرفهای برقرار کنیم. قطعاً کار کارشناسی میکنیم و فضاسازی میشود. نمیشود که یک نفر انتخاب شود و یک پول بزرگ در اختیارش قرار گیرد، اما به کسی پاسخگو نباشد. چیزی که من به مجلس و رئیسجمهور قول دادم و در هیئت دولت بحث کردیم، انضباط در ورزش است. یکی از بحثهای ما هم انضباط مالی است. برای ریال به ریال هزینهها باید برنامه داشته باشیم و قطعاً این موضوع مورد توجه مجموعه ماست. همه اینها هم بهخاطر این است که بتوانیم با همین منابع کمک کنیم و عملکرد بهتری داشته باشیم. به لطف خدا و کمک همکارانم ثابت خواهم کرد که با همین ظرفیت میشود افتخارآفرینیهای بیشتری داشت.»
دنیامالی درست میگوید؛ با همین بضاعت هم میتوان کارهای بزرگتری انجام داد، البته به شرط داشتن مدیران لایق و حاکمیت قانون در ورزش. ورزش ایران بیشترین ضربه را از سوءمدیریتها خورده و میخورد و هنوز که هنوز است بسیاری از افراد صاحب مسئولیت، نه شایستگیهای لازم را دارند و نه حتی درکی از وظیفه سنگینی که به آنها سپرده شده است. «انضباط مالی» رؤیای شیرینی است که اگر در ورزش به واقعیت بپیوندد بخش بزرگی از مشکلات حل خواهد شد. سالهاست رسانهها از عدم پاسخگویی مدیرانی مینالند که معلوم نیست با بودجه مجموعه تحت نظارت خود چه کرده و چگونه ناکامیهای بزرگ را رقم زدهاند. در مسیر تحقق این وعده، اولینکاری که باید انجام داد، این است که مدیران ورزش ارزش پول بیتالمال را درک کنند. در عین حال باید سایه نظارتهای آشکار و نهان را بالای سرشان احساس کنند تا هم ششدانگ حواسشان به مدیریت خود و نیروهایشان باشد و هم خدای ناکرده به بیراهه نروند. در این صورت است که ورزش پس از سالها رنگ نظم و انضباط را به خود خواهد دید، وگرنه اگر قرار به شعار دادن باشد که همه آن را بلد هستند و گوشمان از شنیدن آنها پر است. اینکه مدیران را وادار به پاسخگویی کنیم و نهادهای نظارتی هم در این مسیر همراه ورزش باشند، هنری است که امیدواریم دنیامالی و وزارت متبوعش آن را داشته باشند و در این دوره شاهد تحقق شعار انضباط مالی باشیم.