جوان آنلاین: فروردین دو سال قبل، مردی با مرکز فوریتهای پلیس تهران تماس گرفت و گزارش یک قتل را اعلام کرد. وقتی کارآگاهان پلیس آگاهی در محل حاضر شدند با جسد زنی به نام پروین مواجه شدند. پروین با ضربات چاقو هدف قرار گرفته و جانش را از دست داده بود. مردی که گزارش قتل را به پلیس داده بود خودش را پدر پروین معرفی کرد. او گفت: «چند روزی بود با دخترم تماس میگرفتیم، اما جواب نمیداد. شوهرش هم به تماسها جواب نمیداد، برای همین نگران شدم و به خانه دخترم آمدم. زنگ خانه را زدم، اما در را باز نکرد. نگرانیام بیشتر شد برای همین کلیدساز آوردم و در را باز کردم. وقتی وارد خانه شدم با جسد پروین روبهرو شدم و به پلیس گزارش دادم.»
شناسایی قاتل در بیمارستان
تحقیقات پلیس بعد از انتقال جسد پروین به پزشکی قانونی ادامه پیدا کرد. بررسیهای پلیس نشان داد احتمالاً قتل از سوی محمد، شوهر پروین رقم خورده است، برای همین مرد جوان تحت تعقیب قرار گرفت. ۲۰ روز بعد از حادثه بود که مأموران متوجه شدند محمد به دلیل عوارض ناشی از سوختگی در یکی از بیمارستانهای شهر بستری است که به سراغش رفتند و او را دستگیر کردند.
اعتراف به قتل
محمد در اولین تحقیقات به قتل همسرش پروین اعتراف کرد. او گفت: «من همسرم را دوست داشتم. مدتی بود با هم اختلاف داشتیم و از دستش عصبانی بودم. چند روز قبل از حادثه به سفر رفته بودیم که پدرش بیمار شد و مجبور شدیم به تهران برگردیم. روز حادثه پروین گفت نباید از سفر برمیگشتیم. از حرفش ناراحت شدم و گفتم بهخاطر پدرت برگشتیم و به جای قدردانی نباید از من گلایه کنی. به هر حال بر سر این موضوع مشاجرهمان شد و دعوا بالا گرفت. پروین داشت سالاد درست میکرد که با هم درگیر شدیم. چاقو را از دستش گرفتم. دیگر روی رفتارم کنترل نداشتم و زمانی که به خودم آمدم، دیدم چند ضربه به او زدهام. از خانه بیرون زدم، سوار ماشینم شدم و حرکت کردم. تصمیم گرفتم خودم را بکشم تا از زندگی راحت شوم. توقف کردم و خودم و ماشینم را آتش زدم که مردم از راه رسیدند و نجاتم دادند.»
درخواست قصاص
محمد در جریان تحقیقات بعدی هم به قتل اعتراف و صحنه جرم را بازسازی کرد. با کامل شدن بررسیها، بازپرس او را به جرم قتل عمد مجرم شناخت و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان ارسال شد. در جلسه رسیدگی به پرونده، اولیای دم درخواست قصاص کردند. پدر مقتول گفت: «پروین تنها دخترم بود و علاقه زیادی به او داشتم. دامادم او را به قتل رساند و حاضر به گذشت نیستم.»
وقتی نوبت به محمد رسید، اتهام قتل عمد را قبول کرد و گفت: «به خاطر قتل همسرم پشیمان هستم و از اولیای دم درخواست گذشت دارم. خانواده همسرم در زندگیمان دخالت میکردند و من از این موضوع ناراحت بودم. همسرم را دوست داشتم و نمیخواستم او را به قتل برسانم. وقتی مشاجرهمان بالا گرفت کنترلم را از دست دادم و حادثه اتفاق افتاد.» دفاعیات متهم، اما از سوی قضات رسیدگیکننده پذیرفته نشد و رأی به قصاص وی صادر شد. رأی صادر شده با اعتراض متهم در دیوان عالی کشور بررسی شد، اما قضات شعبه نهم دیوان اعتراض به رأی را وارد ندانستند و حکم به تأیید قصاص دادند.