یکی از فراوانترین و پیچیدهترین جرائم جنایی که جامعه را به شدت متأثر میکند، شکلگیری پروندههای همسرکشی است. این نوع قتلها معمولاً در دل خانواده شکل میگیرند و زیرمجموعه پروندههای قتل خانوادگی بهشمار میروند و از فراوانی بالایی برخوردارند. با وجود این، نبود آمار دقیق و قابل اتکا درباره این جرائم، کار پژوهشگران و فعالان اجتماعی را برای تحلیل دقیق و علمی این موضوع سخت کرده است. معمولاً تنها دادههای قابل بررسی، پروندههایی هستند که در رسانهها منتشر میشوند و همین محدودیت، تصویر کاملی از وضعیت واقعی جرم همسرکشی در جامعه ارائه نمیدهد. با این حال بررسی پروندههایی که در این صفحه منتشر میشود، فراوانی این جرم را تأیید میکند. نگاهی به روندهای اجتماعی نشان میدهد افزایش سن ازدواج و کاهش رغبت جوانان به تشکیل خانواده، حکایت از لرزان بودن و شکنندگی ریشههای خانواده دارد. همچنین شیوع گسترده آمار طلاق مزید بر علت شده و کانون خانواده را بیش از هر زمان دیگری متزلزل کرده است. خانواده که همواره آموزههای دینی و اخلاقی بر تحکیم بنیان آن تأکید دارد و باید پناهگاه امنیت روانی، عاطفی و اجتماعی افراد باشد، اکنون به عرصهای پرتنش و بحرانی تبدیل شده است.
این روزها یکی از مهمترین عوامل تشدیدکننده بحرانهای خانوادگی، دشواریهای معیشتی و فشارهای اقتصادی است. مشکلات مالی، بیکاری، گرانی و عدم ثبات اقتصادی به طرق مختلف اعضای خانواده را تحت فشار قرار میدهد و موجب افزایش تنش و درگیری میشود. در این شرایط، خانوادهها با چالشهای جدی مواجه میشوند که ممکن است پیامدهای ناگواری، چون نزاع، ضرب و جرح و حتی قتل به همراه داشته باشد. وجود اعتیاد میان اعضای خانواده و خیانت یا داشتن روابط پنهانی از جمله دلایل مهمی هستند که فضای خانواده را به شدت متشنج میکنند. این عوامل باعث افزایش بیاعتمادی، کینهورزی و شکست روابط میشوند. در چنین شرایطی، بهرغم وجود امکان قانونی طلاق و جدایی، برخی از زوجین به جای انتخاب راهکارهای مسالمتآمیز ترجیح میدهند به راهحل خشونتآمیز و فاجعهبار قتل همسر روی آورند.
این واقعیت تلخ که برخی افراد با دست بردن به خشونت، زندگی مشترک را خاتمه میدهند نشان از ضعفهای عمیق در ساختار خانواده و جامعه دارد. قتل همسر به جای طلاق، بیانگر وضعیت بحرانی روانی و اجتماعی فرد قاتل و همچنین عدم وجود سازوکارهای کافی برای حمایت از خانوادهها در شرایط بحرانی است.
برای کاهش این نوع از جرائم و حفظ سلامت خانوادهها باید به راهکارهای جامع و چندوجهی توجه شود. بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی خانوادهها، آموزش مهارتهای ارتباطی، ارائه خدمات مشاوره و روانشناختی، فرهنگسازی در خصوص حل مسالمتآمیز اختلافات و تقویت سازوکارهای قانونی و اجتماعی برای حمایت از خانوادهها از جمله راههای مهم پیشگیری است. همسرکشی به عنوان یکی از مظاهر آشکار آسیبهای خانوادگی، هشداری جدی برای مسئولان و جامعه است. بدون اقدامات گسترده و هدفمند، کانون خانوادهها همچنان در معرض فروپاشی و آسیبهای جبرانناپذیر قرار خواهد داشت.