جوان آنلاین: دنیای امروز پر از شلوغی و بیوقفه در حال حرکت است، اما در این هیاهو، خبرنگاران به نوعی نقش راهنما را ایفا میکنند؛ آنها چشم و گوش جامعهاند و در دل این آتش، همیشه در جستوجوی حقیقت هستند. خبرنگاری چیزی فراتر از نوشتن گزارش است؛ این یک زندگی است که از هر زاویهای باید مراقب و هوشیار بود، اما سؤال اینجاست: آیا اگر ما خبرنگار بودیم، زندگیمان تغییر میکرد؟ آیا این شغل به واقع آنطور که به نظر میرسد، جذاب و هیجانانگیز است؟
نگاه به دنیای خبرنگاری: رؤیا یا مسئولیت؟
برای خیلیها، خبرنگار بودن یعنی دسترسی به اطلاعات پشت پرده، سوءاستفاده از موقعیتها یا اینترنت رایگان و رفتن به ناکجا آبادهایی که هر کسی امکان رفتن به آنجا ندارد. برای برخی دیگر یعنی توانایی تأثیرگذاری بر جامعه در حوزههای مختلف. شغلی که به ظاهر جذاب و پرهیجان است، اما آیا همه میتوانند فشارهای آن را تحمل کنند؟ یکی از جوانترهایی که در خیابان با او صحبت کردیم، از جذابیت خبرنگار بودن گفت، اما بلافاصله به چالشهای این شغل اشاره کرد: «فکر میکنم خبرنگار بودن خیلی هیجانانگیزه. آدم میتونه به موضوعاتی بپردازه که شاید هیچوقت به ذهن مردم نرسه. ولی خب، همیشه یه استرس خاصی همراهش هست. یعنی وقتی خبری پیش میاد، همهچیز به هم میریزه و باید سریع واکنش نشون بدی.»
از سوی دیگر، برخی از افراد کمی بزرگتر، نه تنها از جذابیت این شغل صحبت نمیکردند، بلکه به سختیهای آن اشاره داشتند. مثلاً مردی در حوالی ۴۰ سالگی گفت: «شاید برای من خبرنگار بودن خیلی جذاب نباشه. خیلی وقتها باید از خانواده و زندگی شخصیات بگذری، چون اخبار هیچوقت منتظر نمیمونن. این شغل یه نوع زندگی دائمی در حرکت و بیوقفه است.»
این دیدگاهها به خوبی نشان میدهند خبرنگاری برای بسیاری از مردم، نه تنها شغل، بلکه سبک زندگی متفاوتی است که هر کسی نمیتواند در آن دوام بیاورد.
یک خبرنگار، یک زندگی متفاوت
اگر خبرنگار بودیم، چه چیزی از زندگیمان تغییر میکرد؟ شاید این سؤال برای کسانی که هیچوقت این شغل را تجربه نکردهاند، سخت باشد، ولی در میان پاسخهایی که از مردم گرفتم، یکی از نکات مشترک این بود که خبرنگار بودن به معنای قربانی کردن بخشی از زندگی روزمره است. وقتی از یکی از خانمها که بهتازگی فارغالتحصیل شده بود پرسیدم: «اگر خبرنگار بودید، چه کارهایی میکردید؟»
او جواب داد: «من دوست داشتم بیشتر در زمینه مسائل اجتماعی کار کنم. مثلاً مشکلات محلهها یا گزارشهایی درباره وضع بهداشت و درمان در مناطق کمتر توسعهیافته. فکر میکنم اینگونه میشه که واقعاً میتونی برای تغییرات جامعه قدم برداری.»
در این مسیر، بسیاری از افرادی که در خیابانها ملاقات کردم، گفتند اگر فرصتی برای خبرنگار شدن داشتند، بیشتر به «صدای مردم» تبدیل میشدند. به گفتههای جوان دیگری که شغل آزاد داشت: «گزارشهایی از مشکلات اقتصادی مینوشتم که بیشتر به درد مردم بخوره. مسائلی که در زندگی روزمرهاشون تأثیر مستقیم داره.»
به نظر میرسد خبرنگارها معمولاً با این چالش روبهرو هستند که هرچه بیشتر به دنیای واقعی و نیازهای مردم نزدیک شوند، مشکلات و مسائل جامعه برایشان ملموستر میشود. این شغل، حتی برای کسانی که در آن نیستند، همیشه از بیرون جذاب به نظر میرسد، اما برای خبرنگاران واقعی، این زندگی بهطور مداوم درگیر دغدغههای مختلف است.
خبرنگاری؛ یک زندگی ۲۴ساعته
این پرسش که «چه توقعاتی از مردم و خانوادهها دارید؟» وقتی مطرح شد، هرکسی به نوعی زندگی خبرنگاری را از زاویه شخصیاش میدید. زندگی خبرنگارها گاهی چنان به سرعت میگذرد که ممکن است شبها خانواده حتی متوجه نباشند چه بر روز خبرنگار گذشته است. یکی از پدران که چند سالی است در یک رسانه کار میکند، اشاره کرد: «به نظر من، خانواده باید واقعاً درک کنند که این شغل همیشه برنامهریزی شده نیست. ممکنه وقتی منتظری شب را با خانواده بگذرونی، یه خبر پیش بیاد و همه چیز تغییر کنه. باید همسرم، بچهها و حتی دوستانم بفهمن که این شغل یعنی همیشه در حال حرکت بودن.».
اما نگاههای دیگری هم به این موضوع وجود داشت. محمد، مردی ۳۵ساله، با این اعتقاد که خبرنگاری باید برای جامعه اهمیت داشته باشد، گفت: «ما باید از حمایت مردم و رسانهها برخوردار باشیم. خیلی وقتها خبرنگارها از خط قرمزها رد میشن تا حقیقت رو برسونن. اگه مردم به خبرنگارها اطمینان نکنن، برای خیلیها این شغل تبدیل به یه خطر میشه. پس نهتنها خانوادهها باید درک کنند، بلکه جامعه هم باید پشتیبانی لازم رو داشته باشه.»
در نهایت، خبرنگاری برای مردم نه تنها شغلی جذاب، بلکه یک انتخاب سخت زندگی است که به هر کسی نمیتوان آن را پیشنهاد کرد. برای برخی، خبرنگار بودن یعنی قدم برداشتن برای تغییر در جامعه، اما برای دیگران، این به معنای فدا کردن بخشی از زندگی شخصی است. خبرنگاری یک شغل با استرسهای مداوم است که در آن، باید آماده هرگونه تغییر و واکنش سریع باشی. آنچه از این گفتوگوها مشخص است، این است که خبرنگار بودن چیزی فراتر از نوشتن و گزارش دادن یا سوءاستفاده از جایگاه است؛ یک زندگی است در تقابل با مسئولیتها، حقیقتها و دنیای بیوقفه اخبار.