زمان زیادی تا آغاز رقابتهای لیگ برتر باقی نمانده، اما هنوز نمیتوان بهطور دقیق گفت تیمهای مطرح تهرانی قرار است در کدام ورزشگاه میزبان حریفان خود باشند. به همین دلیل پرواضح است که امسال جنگ، جنگ ورزشگاههاست، خصوصاً بعد از صراحت لهجه سعید دقیقی و خط و نشانی که برای سرخابیهای پایتخت کشید: «ورزشگاه شهدای شهرقدس برای پیکان است و پرسپولیس و استقلال باید فکری برای خود کنند.» هرچند امیرحسین روشنک، مسئول برگزاری مسابقات لیگ برتر مدعی است هر باشگاهی که با ورزشگاه مدنظر قرارداد داشته باشد و مستندات و مدارکش را به ما ارائه دهد برای بازی در آن ورزشگاه اولویت دارد، اما بیتردید صحبتهای او نتوانسته از شدت نگرانیهای سرمربی پیکان در این مورد خاص بکاهد که ترجیح داده مستقیماً برای سرخابیها پایتخت خط و نشان بکشد. البته صحبت سر میزبانی سرخابیها در تختی تهران است. ورزشگاهی که این روزها تعریف و تمجید ازآن زیاد است، اما مگر سال گذشته غیر از این بود!
آقایان چمن تختی را ایدهآل میخوانند و شرایط را برای میزبانی این ورزشگاه از تیمهای تهرانی و بازگشت آن به جریان رقابتهای فوتبال مهیا میدانند، اما بیشک اگر اوضاع تا به این اندازه آماده بود، مسئولان امر یکی به نعل و یکی به میخ نمیزدند و از جملاتی، چون ما حاضریم انجام دهیم و در دست مطالعه است، استفاده نمیکردند. جملاتی که نشان میدهد این ورزشگاه هنوز برای میزبانی از رقابتهای لیگ برتر زمان لازم دارد و باید دید در اندک زمان باقیمانده تا آغاز رقابتهای لیگ بیست و سوم اوضاع سروسامان میگیرد یا همانند فصل قبل بعد از برگزاری تنها یک بازی در تختی بسته خواهد شد!
هنوز وقت سرشماری ورزشگاههای پایتخت، هم از پاس قوامین نام برده میشود و هم آزادی، اما چطور میتوان وقتی آزادی هنوز زیر دست تعمیر است و شرایط برگزاری مسابقات را ندارد آن را در آمار حساب کرد! همین مسئله نشان میدهد آقایان به دنبال خریدن زمان هستند، شاید هم با سیاست چو فردا شود فکر فردا کنیم پیش میروند.
اما آنچه که اوضاع را پیچیدهتر میکند، درخواست دو تیم شهرستانی برای برگزاری بازیهای خود در تهران است. در شرایطی که پرسپولیس و استقلال هنوز نمیتوانند بهطور مشخص درخصوص میزبانی از حریفان خود در تختی صحبت کنند و شاید نیمنگاهی به شهدای شهرقدسی که پیکان روی آن دست گذاشته داشته باشند، صحبت از برگزاری بازیهای خانگی استقلال خوزستان و چادرملو اردکان به دلیل نداشتن ورزشگاه در تهران است. حال آنکه تصور میشد استقلال خوزستان در غدیر اهواز میزبان حریفانش باشد یا در نهایت برای برگزاری بازیهایش در فولاد آرهنا با این باشگاه به توافق برسد، اما مشکلات چادرملو اردکان و همچنین عدم توافق استقلال خوزستان با فولاد باعث شده این دو تیم هم به جمع سرخابیهای پایتخت که خود بلاتکلیف هستند، بپیوندند. فوتبال ایران خود را مهیای آغاز بیست و پنجمین دوره مسابقات حرفهایاش میکند، اما هرچه قدمت حرفهای شدن فوتبال ایران بیشتر میشود، اوضاع وخیم و وخیمتر میشود. شاید، چون آقایان آنقدر که درگیر اضافه کردن پسوند و پیشوند هستند، به دنبال مهیا کردن زیرساختها نیستند که اگر بودند امروز شاهد بلاتکلیفی تیمهای مطرح تهرانی برای ورزشگاه و قشونکشی شهرستانیها برای بازی در تهران نبودیم، آنهم در شرایطی که تهرانیها خود ورزشگاه مناسب برای میزبانی ندارند.
همین مسئله کوچک نشان میدهد تا چه حد طی این سالها به مهیا کردن زیرساختها و رفع و رجوع کمبودهای آن بیتوجه بودیم. نمونه بارز آن نیز تختی است که تا قبل از زیر دست تعمیر رفتن جدی آزادی کسی یادی از آن نمیکرد یا همین آزادی که فقط خدا میداند قرار است چه زمان دوباره درهایش به روی هواداران فوتبال باز شود و میزبان تیم ملی و سرخابیهای پایتخت باشد. ورزشگاهی که اگر به موقع به آن رسیدگی میشد نیازی نبود ماهها از دسترس خارج شود تا امثال پرسپولیس و استقلال کاسه چه کنم، چه کنم به دست بگیرند!