جوان آنلاین: رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در تبیین جنگ ۱۲ روزه گفت: در این نبرد، ملت ایران، هم امریکاییها و اروپاییها و هم جریان کفر، نفاق، شرک و هم رژیمصهیونیستی را با شکست روبهرو ساخت و اراده خود را بر آنان تحمیل کرد، آن هم در اوج اقدامات ناجوانمردانه که زن و بچه بیپناه و بیگناه را به شهادت رساندند.
به گزارش فارس، ابراهیم عزیزی، نماینده مردم شیراز و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در نشست «جهاد تبیین» و «واکاوی ابعاد جنگ ۱۲روزه
رژیم صهیونی- امریکایی علیه ایران اسلامی» گفت: ریشه این جنگ تحمیلی به زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اهداف، شعارها، آرمان و دستاوردهای انقلاب و اثراتی که بر نظام بینالملل و ابهت پوشالی نظام سلطه امریکایی و شکست مفتضحانه رژیمصهیونیستی در طول این سالها داشته است، برمیگردد. برای تحلیل درست این نبرد ۱۲روزه، باید به «طوفانالاقصی» و دستاوردهای آن برگردیم؛ اینکه این عملیات مانع چه اقدامات جنایتکارانه و خیانتکارانهای در جهان اسلام شد. قبل از «طوفانالاقصی» بنا بر این بود که تمام دولتهای عربی با رژیمصهیونیستی پیمان عادیسازی روابط منعقد کنند که این عملیات حماس مانع این رخداد شد. قبل از «طوفانالاقصی» امریکاییها در جلسات سری که در سرزمینهای اشغالی با حضور ژنرال مکنزی، فرمانده سنتکام برگزار شد، ترور دانشمندان ایران اسلامی و در ادامه اجرای طرح آبراهام یعنی عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل را در دستور کار قرار دادند، اما طوفانالاقصی آن نقشه را ضمن اینکه برملا کرد، با شکست نیز روبهرو ساخت.
وی گفت: اگر میخواهیم این نبرد ۱۲روزه را خوب تبیین کنیم، نباید فقط به بیان سطحی و اینکه آنها تعدادی موشک به ما زدند و ما هم در مقابل به آنها پاسخ دادیم، پرداخت که این اوج ظاهربینی است. اینکه رهبر فرزانه انقلاب در پیامهای سهگانه و حضورشان در مراسماتی که گذشت، بر افتخارآفرینی و خلق اقتدار توأم با اراده، ایمان و معرفت اشاره کردند، به این دلیل است که حقیقتاً در این نبرد، ملت ایران، هم امریکاییها و اروپاییها و هم جریان کفر، نفاق، شرک و هم رژیمصهیونیستی را با شکست روبهرو ساخت و اراده خود را بر آنان تحمیل کرد، آن هم در اوج اقدامات ناجوانمردانه که زن و بچه بیپناه و بیگناه را به شهادت رساندند.
وی اظهار کرد: قبل از انقلاب اسلامی، ایران پرچمدار محور سازش بود، اما بعد از انقلاب، پرچمدار محور مقاومت شدیم. پیش از انقلاب، مصر و برخی از کشورهای عربی خود را پرچمدار مقاومت و ایران را محور سازش میدانستند، اما انقلاب اسلامی با رهبری داهیانه امام عزیز (رحمت الله علیه) و با حضور ملت آگاه و بصیر، این جایگاه و نقش را عوض کرد و ما پرچمدار محور مقاومت شدیم و همان کشورهایی که ادعا میکردند در محور مقاومت قرار دارند، در محور سازش قرار گرفتند. پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همه معادلات سیاسی جهان را تغییر داد.
ظرفیتهای نهفته ایران فراتر از منطقه و جهانی است
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح کرد: در بررسی ابعاد این نبرد ۱۲روزه، باید به یک راهبرد برگردیم که تقریباً بعد از پایان کار دولت قبل امریکا شروع شد و تا به حال نیز ادامه دارد. جو بایدن، رئیسجمهور قبلی امریکا در زمان تحویل کاخ سفید و رژیمصهیونیستی بعد از حوادثی که در لبنان و سوریه گذشت، به یک برداشت غلط و به تعبیر ما به یکسری محاسبات غلط روی آوردند، تحلیل آنان این بود که ایران سه رکن اساسی داشته است که ما توانستیم یک رکن آن را از بین ببریم، نخستین رکن اساسی آن منطقه بوده است که ما با اقداماتی که در لبنان و سوریه انجام دادیم آن را از بین بردیم که این تصور کاملاً غلط و اشتباه بود، چون ابعاد، ریشهها و ظرفیتهای محور مقاومت فقط در لبنان، فلسطین، یمن و سوریه نیست، اگر روزی این ضرورت اقتضا کند و شرایط مساعد باشد، آن وقت سایر ظرفیتهایی که ما فراهم کردهایم جلوهگر خواهد شد. سالهاست ایران اسلامی در نقاط مختلف دنیا، به ویژه در کشورهای اسلامی، ریشه یک شجره طیبه را پایهگذاری کرده است. امیدواریم آن روز نرسد که ما بخواهیم از همه این ظرفیتها استفاده کنیم، شاید آن روز برای خیلیها قابل تحمل نباشد.
شکست راهبردی سهگانه امریکا
وی در خصوص دیگر محاسبات غلط دشمن گفت: پس از تحلیل غلط و ادعای رژیمصهیونیستی که گفتند ایران ظرفیت منطقهای خود را از دست داده است، بیان کردند که ایران تنها دو ظرفیت دیگر دارد؛ هستهای و موشکی که اگر این دو را از بین ببریم، کار تمام است. با این محاسبات غلط، رژیم صهیونی و دولت جدید امریکا، سه راهبرد را برای مقابله با ایران اسلامی به اجرا گذاشتند، نخست مذاکره و توافق، دوم ایجاد بحران و سوم ایجاد فشار. آنها گفتند برای مقابله با ایران اسلامی، باید از مذاکره و توافق استفاده کنیم که دارای دستاوردهای زیاد برای ماست و در ضمن، هزینه زیادی نیز دربر ندارد، با این اقدام امکانات هستهای ایران را کاملاً از بین میبریم، آنان برای مذاکره و توافق یک پرانتز باز کردند و گفتند جمعآوری صنعت هستهای ایران، انهدام غنیسازی و به صفر رساندن این ظرفیت بدون جنگ و درگیری و اول سراغ این پروژه آمدند. شاید بعضیها بپرسند که چرا با این شرایط به پای میز مذاکرات رفتیم، باید یادآور شویم که اتفاقاً این یک تصمیم هوشمندانه بود. از ابتدای انقلاب، هر زمان که بحث مذاکره و گفتوگو بوده است، ما، چون دارای گفتمان قوی و منبعث از ارزشهای انقلاب و اسلام هستیم، هیچگاه از مذاکره هراسی نداشتهایم. بعد از اینکه امریکاییها متوجه شدند جمهوری اسلامی ایران در این میدان امتیازی به آنها نمیدهد و بر اصول و مبانی مسلم و بحق خود ایستادگی کرده است و آنها نمیتوانند در این میدان پیروز باشند، به راهبرد دوم روی آوردند که ایجاد بحران بود، یعنی حمله به تأسیسات هستهای، نظامی و اماکن حساس نظام جمهوری اسلامی که کوتاه، ضربتی و منهدمکننده باشد. سومین راهبردشان نیز ایجاد فشار بر مردم و جمهوری اسلامی بود، یعنی ایجاد کانونهای شورشی فشار در داخل ایران و بهرهگیری از ظرفیت اپوزیسیون خارج از کشور و در نهایت الحاق این دو با یکدیگر.
وی ادامه داد: اگر امروز ما مدعی هستیم و با سند و مدرک ثابت کردهایم که پیروز این میدان هستیم، به این دلیل است که در نبردی پیروز و سربلند بیرون آمدهایم که یک طرف آن، نه فقط رژیمصهیونیستی و امریکا، بلکه تمام احزاب ضدانقلاب و بسیاری از دولتها و سران کفر بودند؛ از انگلیس و فرانسه و آلمان نازی تا برخی کشورهای منطقه که پنهانی چه گفتند و چه آدرسهایی به دشمنان دادند و برخی از همسایگان ما که چگونه آسمان خود را در اختیار رژیمصهیونیستی و امریکا قرار دادند. همه سران کفر باهم متحد شدند، اما نتوانستند بر اراده ملی ایران پیروز شوند، بلکه ایران اسلامی اراده خود را نیز بر آنها تحمیل کرد.